امنیت داریم؟
رفیقم آقامجید -بنسایپا- هشت سال تمام است که در سرما و گرما پا به پای من دویده و حالا دقیقاً دویست هزار کیلومتر کارکرد دارد. من یک چهارم این مدت را در تهران و بقیه را در قم ساکن بودهام و ایشان در هشتاد درصد این روزها و شبها در کوچه و خیابان و بدون پارکینگ مسقف و یا حتی غیرمسقف به سر برده است.
تاکنون سه بار دست تعدی سارقان به سمت آقامجید دراز شده: دو بار فقط صندوق عقب و یک بار -همین دیشب- هم صندوق و هم داخل اتاق و هم داخل موتور. در مجموع این سه سرقت دو تا چمدان حاوی لباس و زیورآلات و ...، یک دوربین فیلمبرداری، دو جفت کفش، یک باتری ماشین، یک دستگاه رادیو پخش، کنسول کنار راننده، زیرانداز، دو تا بالش، مهر و جانماز و قبله نما، صندوق صدقه و بیسکوییت و آبنبات و چاقو و نمکدان، بیلچه و طناب و کمک های اولیه و کپسول آتش نشانی و ... به یغما رفته است. همهی این موارد هم یا در روز روشن و یا در محلهای مسکونی نزدیک مرکز پایتخت اتفاق افتاده. یعنی به عبارتی آقامجید در مجموع دو سالی که در تهران پارک شده سه بار تا بحال مورد سوءقصد قرار گرفته و در هیچ موردی -حتی همین دیشبی- امیدی به باز یافتن اموال نبوده و نیست.
چرا فکر میکنیم شهر در امن و امان است؟ چرا واقعاً؟
خاص باشیم ، امنیت هم داریم !