همزمان صدای اذان مغرب که میآید؛ از همینجا؛ گوشهی این اتاق سه در چهار در طبقهی پنجم ساختمانی در لبهی بیابان؛ از خودمان رونمایی میکنم.
همهچیزمان به همهچیزمان میآید: این خانه و این زندگی و این رونمایی!
ای دیده پاس دار که خفتن حرام شد
افسوس خلق میشنوم در قفای خویش
کاین پخته بین که در سر سودای خام شد
نامم به عاشقی شد و گویند توبه کن
توبت کنون چه فایده دارد که نام شد
# سعدی
# واحد قم + حومه
- ۰ نظر
- شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹