صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعدی» ثبت شده است

من:
برادر عزیزم؛
نمی‌دانم کجایی و چه حالی داری؛
فقط می‌خواستم بدانی که
من هم معلوم نیست کجا هستم و چه حالی دارم.

تو:
همدردیم
احساس می‌کنم در گوشه‌ی رینگ تاریخ گیر افتاده‌ام

من:
تاریخ یک دالان بی‌انتهاست
بن‌بست ندارد
دور برگردان هم ندارد
فقط باید بروی جلو

تو:
رفتن «پا» می‌خواهد
چه باید کرد؟

من:
ما خود نمی‌رویم دوان از قفای کس
آن می‌برد که ما به کمند وی اندریم

# برادر

# سعدی

  • ۱ نظر
  • دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
  • :: بیت
  • :: پیامک

سایه:

پیش تو، جامه در برم نعره زند که بر درم
آمدمت که بنگرم گریه نمی دهد امان

سعدی:
آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم
سیر نمی‌شود نظر بس که لطیف منظری

معلومه دیگه؛ سایه لطیف‌تره.

# سایه

# سعدی

  • ۲ نظر
  • پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱
  • :: بیت
گرافیست و برنامه نویس و استاد و بروبچز و خانواده و قم و حومه و عید غدیر و پرتاب آخرین تیر آبرو از چله‌ی کمان نود و نه.
همزمان صدای اذان مغرب که می‌آید؛ از همین‌جا؛ گوشه‌ی این اتاق سه در چهار در طبقه‌ی پنجم ساختمانی در لبه‌ی بیابان؛ از خودمان رونمایی می‌کنم.
همه‌چیزمان به همه‌چیزمان می‌آید: این خانه و این زندگی و این رونمایی!


امروز در فراق تو دیگر به شام شد
ای دیده پاس دار که خفتن حرام شد

افسوس خلق می‌شنوم در قفای خویش
کاین پخته بین که در سر سودای خام شد

نامم به عاشقی شد و گویند توبه کن
توبت کنون چه فایده دارد که نام شد

# سعدی

# واحد قم + حومه

  • ۰ نظر
  • شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹
  • :: بداهه
  • ۱ نظر
  • سه شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
  • :: بداهه

آن به که نظر باشد و گفتار نباشد
تا مدعی اندر پس دیوار نباشد

آن بر سر گنج است که چون نقطه به کنجی
بنشیند و سرگشته چو پرگار نباشد

ماه‌ت نتوان خواند بدین صورت و گفتار
مه را لب و دندانِ شکربار نباشد

وان سرو که گویند به بالای تو باشد
هرگز به چنین قامت و رفتار نباشد

مردم همه دانند که در نامه‌ی سعدی
مُشکی‌ست که در کلبه‌ی عطار نباشد

جان در سر کار تو کند سعدی و غم نیست
کان یار نباشد که وفادار نباشد

# سعدی

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۸
  • :: بیت

کمی قبل از این که تهران بلرزد، لرزیده بودم. سعدی‌ترین آدم روزگارمان رخ در نقاب خاک کشیده بود.
این چند روزه خیلی دست دست کردم که کمی درباره‌اش بنویسم؛ نشد.

 

خدا ما را و او را بیامرزد.
آمین

# سعدی

  • :: بداهه

کسانی که همیشه خوش‌قیافه بوده‌اند، اصلاً متوجه برخورد دیگران با خودشان نیستند و اینکه این برخورد چقدر به ظاهر ربط دارد. حتی شرط می‌بندم که آدم‌های جذابْ نظر بهتری نسبت‌به بشریت دارند: چون همه همیشه با آن‌ها مهربان‌اند، فکر می‌کنند همه مهربان‌اند. ولی همه که مهربان نیستند. همه حتی بیش از آنکه باورمان شود، در قیدوبند ظاهرند... آدم‌های زشت، آدم‌های چاق، حتی آن‌هایی که فقط معمولی‌اند: این‌ها باید خیلی تلاش کنند تا بقیه راضی شوند. باید برای اثبات خودشان کاری بکنند. ولی وقتی ظاهر قشنگی داشته باشید، لازم نیست کاری بکنید. کافی است گوشه‌ای بنشینید تا همه از بودنتان مشعوف شوند.

همه‌اش را بخوانید

و سعدی گوید:

ای پسر، منافع سفر چنین که گفتی بی شمار است ولیکن مسلم پنج طایفه راست: نخست بازرگانی که... دومی عالمی که... سیم خوبریویی که درون صاحبدلان به مخالطت او میل کند که بزرگان گفته‌اند: اندکی جمال به از بسیاری مال و گویند روی زیبا مرهم دلهای خسته است و کلید درهای بسته لاجرم صحبت او را همه جای غنیمت شناسند و خدمتش منت دانند.

شاهد آن جا که رود حرمت عزّت بیند
ور برانند به قهرش پدر و مادر و خویش
گفت خاموش که هر کس که جمالی دارد
هر کجا پای نهد دست ندارندش پیش

او گوهرست گو صدفش در جهان مباش
دُرّ یتیم را همه کس مشتری بود

سمعی اِلی حُسن الاغانی
مَنْ ذا الّذی جَسّ المثانی

همه‌اش را بخوانید

# سبک زندگی

# سعدی

  • :: روایت امروز

عیب جویانم حکایت پیش جانان گفته‌اند
من خود این پیدا همی‌گویم که پنهان گفته‌اند
...
پیش از این گویند سعدی دوست می‌دارد تو را
بیش از آنت دوست می‌دارم که ایشان گفته‌اند

# سعدی

# میم.پنهان

  • :: بیت
  • :: پیامک

شنیدم که وقتی سحرگاه عید
ز گرمابه آمد برون بایزید

یکی طشت خاکسترش بی‌خبر
فرو ریختند از سرایی به سر

همی گفت شولیده دستار و موی
کف دست شکرانه مالان به روی

که ای نفس من در خور آتشم
به خاکستری روی در هم کشم؟

*
هر بار که لینت مزاج پرندگان، در و دیوار و سقف ماشین را مورد عنایت قرار می‌دهد، بی‌اختیار به یاد این حکایت بوستان می‌افتم.

# توحید

# سعدی

  • :: بیت
  • :: نغز

باید به خاطر داشته باشیم فقط سه گزینه در برخورد با برنامه هسته ای ایران داریم:

  1. اینکه تأسیسات هسته‌ای ایران را بمباران کنیم که فقط برنامه هسته‌ای ایران را چند سال عقب می‌اندازد و در عین حال جنگ دیگری را در خاورمیانه رقم می‌زند؛
  2. راه دیگر ترک مذاکرات و اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران به امید نتیجه بهتر است، این روش همیشه سبب شده است ایران در برنامه هسته ای خود بیشتر پیشرفت کند؛
  3. راه سوم نیز توافقی محکم و قابل راستی آزمایی همانند توافقی است که در دست داریم، توافقی که بتواند به شکلی مسالمت‌آمیز جلوی دستیابی ایران را به سلاح اتمی بگیرد.

پرزیدنت مؤدب و باهوش

پ.ن:
دشمن چون از همه حیلتی فرو ماند سلسله دوستی بجنباند؛ پس آنگه به دوستی کارها کند که هیچ دشمنی نتواند.

# سعدی

# فرهنگ

  • ۱ نظر
  • پنجشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۴
  • :: روایت امروز

متکلم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش صلاح نپذیرد.

مشو غره بر حسن گفتار خویش
به تحسین نادان و پندار خویش

*
امروز حقیقت این کلام را به واقع دریافتم.

# سعدی

  • ۱ نظر
  • پنجشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۳
  • :: بیت

...
شیرین ننماید به دهانش شکر وصل
آن را که فلک زهر جدایی نچشاند
...

# سعدی

  • :: بیت

+

سعدی به وصل دوست چو دستت نمی‌رسد
باری به یاد دوست زمانی به سر بری


# برادر

# سعدی

  • ۲ نظر
  • يكشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۳
  • :: بیت
  • :: بشنو

ای زلف تو هر خمی کمندی
چشمت به کرشمه چشم‌بندی

مخرام بدین صفت مبادا
کز چشم بدت رسد گزندی

ای آینه ایمنی که ناگاه
در تو رسد آه دردمندی

یا چهره بپوش یا بسوزان
بر روی چو آتشت سپندی

دیوانهٔ عشقت ای پری‌روی
عاقل نشود به هیچ پندی

تلخست دهان عیشم از صبر
ای تنگ شکر بیار قندی

ای سرو به قامتش چه مانی؟
زیباست ولی نه هر بلندی

گریم به امید و دشمنانم
بر گریه زنند ریشخندی

کاجی (کاشکی) ز درم درآمدی دوست
تا دیدهٔ دشمنان بکندی

یارب چه شدی اگر به رحمت
باری سوی ما نظر فکندی؟

یک چند به خیره عمر بگذشت
من بعد بر آن سرم که چندی

بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهٔ کار خویش گیرم

# سعدی

  • ۰ نظر
  • شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۳
  • :: بیت

...
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
...

*
سعدی
نوزدهمین کلید‌واژه‌ی پر تکرار صاد تا امروز است.
البته امروز روز سعدی است و حق او بیش از این است.
*
یکی را از علما پرسیدند که
یکی با ماه روییست در خلوت نشسته
     و درها بسته
         و رقیبان خفته
              و نفس طالب
                   و شهوت غالب
                             چنان که عرب گوید
                                                   التّمرُ یانعٌ
                                                   وَ الناطورُ غیرُ مانع.
هیچ باشد که به قوت پرهیزگاری ازو به سلامت بماند؟
گفت
اگر از مه رویان به سلامت بماند از بدگویان نماند.

*
فاتحه مع الصلوات

# سعدی

  • ۲ نظر
  • دوشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۳
  • :: بیت

...

دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی

...

# تو

# سعدی

# شیرآهو

  • :: بیت
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون