تفریح مشروع و بازی محبوبی است: دوچرخه سواری.
برای ما که اهالی دههی شصت هستیم اما همیشه با حسرتها و غصههای فراوانی همراه بوده. خودم در هفت سالِ اولِ زندگی دوچرخه نداشتم و برادرم هم و تماشای دوچرخه سواری بچهها توی کوچه از نگفتنیترین احساسات همهی سالهای نوجوانی و جوانیام بوده.
حالا در میانسالی برای فرزندانم دو تا دوچرخه خریدهام -به تلافی همهی آن نگاهها و آهها- و از امروز غصهی دیگری را به قلبم راه دادهام: توی کوچه و پارک دایماً چشمم به چپ و راست است که کسی با حسرت به این تفریح مشروع و بازی محبوبِ دوقلوها چشم ندوخته باشد.
و درد دامنه دارد.
# زندگی
- ۱ نظر
- جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶