نیمهی پر لیوان
چه چیزهای مثبتی در یازدهمین انتخابات میبینم:
* بعد از ۱۶ سال مردی منتخب جمهور است که لااقل در دوران اختناق و طاغوت برای انقلاب سیلی خوردهاست. (نگاه کنید به «بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون» ۲۲ دی ۸۸) میتوانم دلم را خوش کنم که بیشتر از قبلیها دلش برای گذشتهی پر رنج و محنت این ملت بسوزد.
* هفتمین منتخب جمهور پیرترین منتخب جمهور است. در روز انتخابات ریاست جمهوری سید ابوالحسن بنیصدر ۴۶ ساله، محمدعلی رجایی ۴۸ ساله، سیدعلی حسینی خامنهای ۴۲ ساله، اکبر هاشمی رفسنجانی ۵۵ ساله، سید محمد خاتمی ۵۴ ساله و محمود احمدی نژاد ۴۹ ساله بودند. شیخ حسن روحانی اما امروز ۶۵ ساله است و همانقدر که سن و سالش به او اجازهی ماجراجوییهای تند سیاسی نمیدهد، مستعد عمل به شعار محوریاش یعنی «اعتدالگرایی» است. او به قول معروف «آردهایش را بیخته و الکهایش را آویخته» و با منش «صلح کل» احتمالاً همانقدر که برای طیف اصلاحطلب بیفایدهاست برای اصولگرایان هم بیخطر باشد.
* این انتخاب قابلیت کمک به کاهش شکاف اجتماعی امروز ایران را دارد. به ناراحتی خودم اهمیتی نمیدهم وقتی بعد از مدتها خنده را بر چهرهی برخی از مردم و دوستانم میبینم. همه از «تدبیر» و«امید» خوششان میآید؛ درماندگان و نا امیدان بیشتر.
* هر چند که در اقتصاد هم مثل سیاست تبحری ندارم، اما متوجه شباهت فراوان برنامههای اقتصادی منتخب یازدهم جمهور با ایدهآلهای دولت نهم و دهم شدهام. «تولید ثروت ملی» در کنار «توزیع عادلانه ثروت» شعار متوازن و مقبولی است. در نظر بگیرید که دولت یازدهم با توجه به رأی حداقلی که از مردم گرفته برای بقای خود ناچار است به این وعدهها عمل کند.
* حضور استاد دکتر حسامالدین آشنا در جایگاه ارشد مشاوران شیخ حسن روحانی همانقدر که در ابتدا عجیب به نظر میرسید، امروز امیدوار کنندهاست. این نکتهی مهمیست که نباید دست کم بگیریم.
***
پ.ن:
این نوشته را به اصرار دو برادر عزیزم نوشتم که خیرخواه هستند و دلسوز. اگر به میل خودم بود هرگز در این مورد اظهارنظر رسمی نمیکردم.