نامه
چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۸۹
چطوری بچه سید؟
چرا این قد بیتابی؟ چرا این قدر عجله داری؟ بعد از عمری سراغی از ما گرفتهای، حالا حتماً باید زود و تند و سریع جواب بگیری؟
نمی شود دو روز صبر کنی؟ توی دلت چه خبر است؟ الان که داری این چند خط را می خوانی نفست گرفته است؟ نمی توانی شمرده شمرده بخوانی؟ می خواهی ببینی آخرش چه می شود؟
آه! هفده سالگی...
کاش می شد دوباره هفده ساله بود. کاش می شد همیشه هفده ساله بود.
...
چرا این قد بیتابی؟ چرا این قدر عجله داری؟ بعد از عمری سراغی از ما گرفتهای، حالا حتماً باید زود و تند و سریع جواب بگیری؟
نمی شود دو روز صبر کنی؟ توی دلت چه خبر است؟ الان که داری این چند خط را می خوانی نفست گرفته است؟ نمی توانی شمرده شمرده بخوانی؟ می خواهی ببینی آخرش چه می شود؟
آه! هفده سالگی...
کاش می شد دوباره هفده ساله بود. کاش می شد همیشه هفده ساله بود.
...