و نفخت فیه من روحی
پنجشنبه ۶ مهر ۱۳۹۶
از کمی قبل از سه تا کمی بعد از هشت شب
یک ریز و یک نفس
دربارهی چهارده - پانزده سرفصل مختلف و مهم کاری
با سیداحمد و گروهش حرف زدم.
قبل از آن هم در اولین روز مدرسه
حسابی از خجالت جواد و متین درآمده بودم.
یک پنجشنبهی واقعی بعد از ماهها.
یک ریز و یک نفس
دربارهی چهارده - پانزده سرفصل مختلف و مهم کاری
با سیداحمد و گروهش حرف زدم.
قبل از آن هم در اولین روز مدرسه
حسابی از خجالت جواد و متین درآمده بودم.
یک پنجشنبهی واقعی بعد از ماهها.