رندانگیهای سهوی
يكشنبه ۸ تیر ۱۳۹۹
میخواهم نصیحتش کنم.
بغلش میکنم و میپرسم: «یه قولی به من میدی؟»
چشمانش برقی میزند. دو دستش را روی سینهام میگذارد و ناگهانی فشاری میدهد. دهانش را به خنده باز میکند که: «قُل دا-دم»
با خودم فکر می کنم که دارد خودش را به نشنیدن میزند. دوباره میگویم: «به من قول میدی؟»
دوباره با خنده دستانش را روی سینهام فشار میدهد که: «قُل دا-دم»
دوزاریام تازه میافتد.
ذهن کوچکش از لفظ «قول دادن» به فعل «هول دادن» سُر خورده و «نصیحت شنیدن» را به «بازی کردن» گرفته. خنده هم دارد.
#بیست و شش ماهگی
الان تازه متوجه دغدغه های زبان شناسانه شما می شم!
ولی مسائل شخصی رو با کار قاطی نکنید....