در جهان بازی، برخلاف جهان خودمان، «بازدهیْ قابلاندازهگیری است و تشخیصدادنی». بازیها فقدان کنترل و بازخورد قابلاعتماد، و نبودِ اهداف واضح و پاداشهای عادلانه در زندگی کاریمان را جبران میکنند. اینگونه، بازیها نوعی تحقق آرزو باقی میمانند، [تحقق آرزویی] که، در آن، اوهام ایدئولوژیک سرمایهداری محقق میشوند. این رؤیایی حقیر است که ما را با دروغهایی آشتی میدهد که باید از سایر جهات به آنها تن در دهیم.