صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

انسان انگاری جمادات

سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱

دیشب ناگهان گفت: «یه خاطره بگم؟ من بچه بودم یه بار نعلبکی از دستم افتاد روی زمین و پوست‌پوست شد.»
نفهمیدم چه می‌گوید: «یعنی شکست؟»
با حوصله توضیح داد: «نه. پوست‌پوست شد!»
نفهمیدم. نمی‌توانست منظورش را توضیح بدهد. کلمه کم آورده بود. «پوست‌پوست» را بجای چیز دیگری به زبان می‌آورد که در ذهنش شبیه به آن بود.
معمایی شده بود: «خرد شد؟ کثیف شد؟ نصف شد؟ پشت و رو شد؟»
می‌خندید و انکار می‌کرد: «نه. پوست‌پوست شد!»

*

در ذهن بچه جسم نعلبکی مثل جسم انسان است. اگر لایه‌ای از روی جلد آن برداشته شود،‌ همانطور که از روی نوک انگشت برداشته می‌شود، آنگاه نعلبکی «پوست‌پوست» شده است. البته ما بزرگتر‌ها به آن می‌گوییم «لب‌پَر»


#پنج سالگی

  • ۰۱/۱۲/۲۳
  • :: پدر مقدس

# زبان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون