کیفر
چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۸
این جا همش هوا ابریه. اصلاْ نمی باره.
حاج آقا یه نگاهی به آسمون میکنه و میگه:
«خدا ابرهاشو فرستاده که به ما بگه ببینید ابر دارم اما گناه میکنید بارون نمیاد!
ما هم انگار نه انگار گناه میکنیم.
میگیم وظیفه ی دولته که آب ما رو تأمین بکنه. تأمین هم میکنه. بیخیال خدا!»
حاج آقا یه نگاهی به آسمون میکنه و میگه:
«خدا ابرهاشو فرستاده که به ما بگه ببینید ابر دارم اما گناه میکنید بارون نمیاد!
ما هم انگار نه انگار گناه میکنیم.
میگیم وظیفه ی دولته که آب ما رو تأمین بکنه. تأمین هم میکنه. بیخیال خدا!»
اینجا هوا در زمستان آفتابی ست.