دوستِ قدیمی
پنجشنبه ۲۶ فروردين ۱۳۸۹
تو: سلام برادر! فیلمای قدیمیمو میدیدم. تو هم بودی. دلم تنگ شد.
من: سلام. یعنی ما اینقدر قدیمی شدیم؟!
تو: زمان مثل ابر میگذره برادر! زن گرفتی، هجرت کردی، جهادی نمیای: قدیمی میشی!
من: شاید قدیمی باشم؛ اما فرسوده نشدم که!
من: سلام. یعنی ما اینقدر قدیمی شدیم؟!
تو: زمان مثل ابر میگذره برادر! زن گرفتی، هجرت کردی، جهادی نمیای: قدیمی میشی!
من: شاید قدیمی باشم؛ اما فرسوده نشدم که!
بنظرم وبلاگ نویسی وقت پرت میخواد ارزش وقت گذاشتن نداره همین کامنت نویسی بهتره. مسئولیت نداره