شاد و خرم
سه شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۱
امروز سحر، هنوز چند دقیقهای تا زنگ زدن ساعت بیدار باش نمازصبح مانده بود که به بانگ خروس از خواب بیدار شدیم. صدا از نزدیک میآمد و بسیار شفاف و تحسین برانگیز بود.
بعد از اسباب کشی تابستان، چند ماهی بود که از فیض «خروس خوانی» بینصیب بودیم. یادش بخیر! صاحبخانهی قبلی روی پشت بام منزل از انواع چرندگان و پرندگان نگهداری میکرد و ما معمولاً با صدای خروس از خواب بیدار میشدیم. حس خوبی داشت.
صاحبخانهی جدید هم که کلاً به احساسات ما اهمیت خاصی میدهد، دیشب یک عدد خروس خوش صدا و وقتشناس به همراه دو قطعه مرغ تخم گذار و محترم به حیاط خانه آورده و موجبات سرور و شادی اهل خانه علی الخصوص ریحانه، مهدیه، آمنه، محمدرضا و سایر ساکنین زیر ده سال را فراهم آورده.
حالا تازه اول ماجراست.
با ما تماس بگیرید ...