پایان بندی سرخ
يكشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴
جلسهی آخر کلاس رسانهشناسی کانون. توی گرمای طاقت فرسا، چهار و نیم بعدازظهر خودم را میرسانم مسجد. در اصلی مسجد، بر خلاف روزهای قبل، در این ساعت باز است. وسط خیابان جلوی مسجد، هر نیم متر یک پرچم ایران کاشتهاند. صدای مداحی خیابان را پر کردهاست. شهید آوردهاند. امشب که کلاس ما تمام میشود، مردم محله میآیند به مسجد تا بعد از سی و سه سال با شهیدشان وداع کنند. من هم سی و سه سالهام. جلسهی آخر کلاس است.