شغل هفتم
سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴
خ. کاشانی؛ م. شیخ بهایی؛ م. ونک؛ خ. شهرآرا؛ خ. دماوند.
اصل و کپی شناسنامهی پدر؛ قیمه سیبزمینی با مشاور مدیرعامل؛ پخش زندهی توچال از طبقهی دهم؛ ارسلان؛ حاج محمود؛ تقاطع یزد-قم؛ هشت صبح تا یازده شب.
*
بهش میگم: میدونی چرا الان اینجا روی این صندلی روبروی تو نشستهام؟
ده سال از من کوچکتر است. نمیداند.
بهش میگم: چون دقیقاً ده سال پیش روی اون صندلی که الان تو نشستی، نشسته بودم.
نمیفهمد. چرا باید بفهمد؟
*
و چقدر امروز هوای تهران شفاف بود؛ و چقدر امروز من به این کوهها چسبیدهام؛ و چقدر آفتاب زمستانی خوبی بود؛
تو کجایی؟
تو کجایی؟