سال عاقبت اندیشی
هفتمین سالی است که میخواهم برای سالم نام بگذارم؛ اما این روزها کمی تردید دارم.
امسال چهلمین سال انقلاب اسلامی است و فارغ از نامگذاریهای رسمی حتماً «سال تصمیمهای سخت» برای کشورم خواهد بود. تلاطمات سیاسی اقتصادی و نابهنجاریهای اجتماعی فرهنگی، ایران و مردم آن را رنج میدهد. فشارهای استعمارگران جهانی هم مزید بر علت شده و با کاهش پهنای باند ذهن جمعیمان، امکان انجام درستِ کارهای درست را از ما گرفته است. ما مدام راهحلهایی را میجوییم که مشکلاتِ امروزمان را حل کند و اصلاً نگاهی به مشکلاتِ فردا نداریم. همین است که مهمترین رنج مردمان این سرزمین را «عدم عاقبتاندیشی» میدانم؛ هم عاقبتِ شخصی و هم عاقبتِ جمعی. آنهایی هم که میخواهند کمی دورنگرتر باشند، در مغالطهی مرغ و تخممرغی «شخصی یا جمعی» گیر میکنند و غالباً از جمع این دو عاجز میمانند.
من مایلم که امسال را برای خودم سال «عاقبت اندیشی» بنامم. تردیدم اما این بود که به صراحت ذکر کنم که منظورم عاقبتاندیشی شخصی است یا نه و آیا میتوانم مرز باریک میان «عاقبتاندیشی شخصی» و «نفع پرستی و محافظه کاری» را روشن کنم یا نه؟
با دعای خیر شما در شروع نیمهی دوم دههی چهارم زندگیام انشاءالله میخواهم کارهایی را در اولویت قرار بدهم که ثمرهی آن در مدتی طولانی معلوم میشود و زودبازده نیست. به بیان دیگر: ضروری است، ولی فوری نیست!
پ.ن:
+ انشاءالله امسال سال رونمایی از چند طرح و ایدهی دیربازده قدیمی در حوزهی #سیرهپژوهی، #گردشگری و #تربیت_رسانهای هم باشد.
++ در سال ۹۶ بیشترین چیزی که در صاد نوشتهام «پدرانه» بوده است. با دعای خیر شما سال ۹۷ انشاءالله پدرانهتر خواهد شد.
+++ تمایز درخشان «وبلاگ» از «کانال تلگرام» این است که میتوانید پایین هر مطلب نظر خودتان را بنویسید. میدانم که مصرف تلگرام پدر ذائقهتان را درآورده؛ اما اینجا با افتخار هنوز یک «وبلاگ» است. لطفاً نظر بدهید.