اون طرف چه خبره؟
چهارشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸
از سن و سال من گذشته که وسط هفته کتاب چهارصد صفحهای خاطرات جنگی دست بگیرم و تمامش را به دقت بخوانم. نشان به آن نشان که هیچ کدام از کتابهای حجیم معروف این سالها مثل «دا» و «پایی که جا ماند» و «بیست و سه نفر» و غیره را کامل نخواندهام.
با این یکی هم اول همین معامله را کردم. باز کردم و یکجایی وسطهایش را خط بردم. بعد از بیست دقیقه به این نتیجه رسیدم که کار نیکو کردن از پر کردن است. مثل بچهی آدم برگشتم و از اول تا آخر را با نویسندهی خوش ذوق و چیرهدست کتاب همراه خاطرات آدمی شدم که تا آخر هم بالاخره راست و حسینی نمیگوید اسم و فامیلش چیست!
«پوتینقرمزها» روایت دقیق و اعجابآور حضور اسیران و نظامیان پناهنده عراقی در ایران است. روایتی انسانی که سالهاست دنبالش بودم تا بفهمم آنطرف خاکریزهای ما چه خبر بوده است. لابلای این روایت، به دنیای درونی راوی و قصههای تلخ و شیرین کودکیاش سرک میکشد و داستانی کامل و جذاب میسازد.
با این یکی هم اول همین معامله را کردم. باز کردم و یکجایی وسطهایش را خط بردم. بعد از بیست دقیقه به این نتیجه رسیدم که کار نیکو کردن از پر کردن است. مثل بچهی آدم برگشتم و از اول تا آخر را با نویسندهی خوش ذوق و چیرهدست کتاب همراه خاطرات آدمی شدم که تا آخر هم بالاخره راست و حسینی نمیگوید اسم و فامیلش چیست!
«پوتینقرمزها» روایت دقیق و اعجابآور حضور اسیران و نظامیان پناهنده عراقی در ایران است. روایتی انسانی که سالهاست دنبالش بودم تا بفهمم آنطرف خاکریزهای ما چه خبر بوده است. لابلای این روایت، به دنیای درونی راوی و قصههای تلخ و شیرین کودکیاش سرک میکشد و داستانی کامل و جذاب میسازد.