هادی
جمعه ۲۹ مهر ۱۴۰۱
نمیدانیم چرا میرزا علیاصغر، شصت و چهار سال پیش، اسم پسری را که هشتم آبان ۱۳۳۷ ش. (و شاید ۳۶!) به دنیا آمده بود هادی گذاشت؛ اما میدانیم که این هادی فقط تا بیست و دوم بهمن ۱۳۵۷ ش. زندگی کرد و در بیست سالگی شهید شد.
ما خوب میدانیم چهار سال بعد از آن، داغ هادی هنوز آنقدر تازه بود که عزیز بخواهد نام او را به خانوادهی خودش بیاورد و اسم اولین پسرش را هادی بگذارد؛ و باز خوب میدانیم که چرا عزیز این کار را در خرداد ۱۳۶۱ ش. نکرد.
ما خوب میدانیم چهار سال بعد از آن، داغ هادی هنوز آنقدر تازه بود که عزیز بخواهد نام او را به خانوادهی خودش بیاورد و اسم اولین پسرش را هادی بگذارد؛ و باز خوب میدانیم که چرا عزیز این کار را در خرداد ۱۳۶۱ ش. نکرد.
امروز نه میرزا علیاصغر در قید حیات است و نه عزیز؛ و احتمالاً جای هر دویشان پیش هادیِ شهید خوب است. حالا پسر عزیز، کار ناتمام عزیز را تمام کرد و نامی که حق خودش بود و هرگز به آن نرسیده بود، بر روی پسری گذاشت که بیست و نهم مهرماه ۱۴۰۱ ش. در خانوادهای دیگر به دنیا آمده تا شاید بیست سال بعد، کار ناتمام هادی را تمام کند انشاءالله.
میرزا علیاصغر و من در ظاهر هیچ نسبتی با هم نداریم؛ این دو هادی اما کاش نسبتی با هم پیدا کنند.
میرزا علیاصغر و من در ظاهر هیچ نسبتی با هم نداریم؛ این دو هادی اما کاش نسبتی با هم پیدا کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَک ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیم»