صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

حکمت

سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۹

دکان دل و جگرفروشی
شعبان استخوانی و دار و دسته اش مشغول خوردن دل و جگر هستند. رضا تفنگچی نیز حضور دارد.


شعبان: پُرش کن، بریز، انگار زعفرون میکِشه، یه پیاله جیگرک این حرفا رو نداره که. پسر پاتو جمع کن بینیم.
جاهل: اوسا بفرما، بفرما اوسا دل و جیگره. خیلی خاصیت داره، خونِ خالصه. دل و جرأت آدمیزاد رو زیاد میکنه، اوسا.
شعبان: تو بخور که لاجونی، بُزدل! اگه جیگر برا درمون بود که گوسفندا شیکم گرگه رو سفره کرده بودن، آق پسر.

رضا تفنگچی با دیدن ابوالفتح با او به بیرون از دکان می رود و با او صحبت می کند.

مجموعه آثار علی حاتمی، جلد دوم، صفحه1012
سریال هزاردستان، قسمت دهم
  • ۸۹/۱۲/۱۰
  • :: روایت امروز
  • :: کتاب

# هزاردستان

# سینما

نظرات (۱)

شما که اخراجی ها رو ندادی ما ببینیم!
بیا من سری کامل هزاردستان رو بدم بشینی همزمان ببینی!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون