فیس بوک سهواْ محتوای محرمانهی ۱۴ میلیون کاربر رو به مدت پنج روز به شکل عمومی منتشر کرده!
خیلی هم شیک.
خیلی هم متمدن.
پ.ن:
+ قابل توجه بانوان محترم.
# اینترنت
# حریم خصوصی
# غرب
- ۲ نظر
- دوشنبه ۴ تیر ۱۳۹۷
فیس بوک سهواْ محتوای محرمانهی ۱۴ میلیون کاربر رو به مدت پنج روز به شکل عمومی منتشر کرده!
خیلی هم شیک.
خیلی هم متمدن.
پ.ن:
+ قابل توجه بانوان محترم.
هربار که پس از کاوش فیسبوک در مورد زندگیتان حس بدی دارید سری به گوگل بزنید و چیزهایی را در جعبۀ جستوجو تایپ نمایید. تکمیل خودکار گوگل جستوجوهای دیگر افراد را به شما میگوید. تایپ کنید «من همیشه...» و پیشنهاداتی را بر اساس جستوجوهای دیگر افراد میبینید «من همیشه احساس خستگی میکنم» یا «من همیشه اسهال دارم». این تفاوتی آشکار با رسانههای اجتماعی است که در آنها ظاهراً همه «همیشه» در حال گذران تعطیلات در کارائیب هستند.
با مجازیتر شدن زندگیهایمان، شعار جدیدی برای خودیاری در قرن بیستویکم پیشنهاد میکنم که به لطف کلاندادهها به دست میآید: پستهای فیسبوکی دیگران را با جستوجوهای گوگلتان مقایسه نکنید.
... «فراموشی» و «نسیان» ازجمله نعمتهای مغفول در راه کسب فضایل معنوی و رشد آدمهاست. زندگی زمینی آدمها مملو از اشتباهات و خطاهای کوچک و بزرگ است و «فراموشی» امکان رشد روحی و معنوی آدمها بعد از ارتکاب خطا و اشتباه را میسّر میکند. اگر انسان نتواند گذشتهی ناقص و ضعیف خویش را فراموش کند، امیدی برای جبران گذشته و «بهتر شدنِ روز به روز» نخواهد داشت. از سوی دیگر هرچند عبرت گرفتن از سرگذشت و سرنوشت گذشتگان، چراغ راه آینده است؛ اما در محیط زندگی زمینیِ آدمها، باید امکان فراموشی نواقص گذشته و امید به ساختن فردای بهتر وجود داشته باشد و این با خصلت «نافراموشی» که چهارمین نقطهی آویختن به ابرهاست در تناقض است.
... در این دنیای نافراموش، سابقهی آدمها مثل گلولای مرداب به دست و پایشان میچسبد و با هر گامی که در زندگی به جلو برمیدارند آنها را بیشتر به عمقِ «باتلاقِ گذشته» فرو میکشد. آدمها در مسیر رشد، بارها و بارها پوستاندازی میکنند؛ از پیلههای سست و چروکیده بیرون میآیند و فارغ از آنچه در گذشته بودهاند، پوستهای جدید برای خویش میسازند. اما ریسمان نافراموشی، همهی پیلهها و پوستههای قدیمی آدمها را در دنیای ابری به هم گره میزند و لحظهبهلحظه در مسیر رشد بر وزن این گذشتهی ناخوشایند میافزاید.
آدمها باید بیاموزند که آنچه در آینده ناخوش خواهند داشت، امروز انجام ندهند. در حقیقت زندگی در دنیای نافراموشِ ابری، اجازهی کودکی کردن را بیش از پیش از آدمها سلب کرده است. البته جوانها و جوانترهایی که در ابتدای مسیر رشد هستند و آیندهی طولانیتری در پیش رو دارند، بیشتر گرفتار دردسرهای نافراموشیِ زندگی ابری خواهند شد. در این شرایط، هر روز «بهتر شدنِ روز به روز» برای آدمها سختتر میشود.
اینکه مردم از این رسانهها استفاده میکنند به این معنی نیست که این رسانهها همان چیزهایی هستند که آنها میخواهند؛ دقیقاً مثل این است که مقداری فستفود مضر جلوی مردم بریزیم و آنها این مواد را بخورند و ما اینگونه نتیجهگیری کنیم که این همان چیزی بود که آنها میخواستند.
ماتیاس دوفنر: چند روز پیش حضوری عجیب در بارسلون داشتید. شما در حال قدم زدن کنار افراد بسیاری در مراسم سامسونگ بودید اما آنها به علت اینکه هدست واقعیت مجازی به سر داشتند، رد شدن شما از کنارشان را ندیدند. در آن تصویر در حال لبخند زدن هستید و گویا از آن لحظه لذت می برید. منتقدان می گویند که این یک نمونه بارز از اشکالات واقعیت مجازی است؛ افراد هر کدام در دنیای خود گم می شوند و تجربه جمعی از بین می رود. به این نگرانی ها چگونه پاسخ می دهید؟
مارک زاکربرگ: داستان کاملاً برعکس است. در آن لحظه، آن افراد مشغول تماشای ویدیویی در هدست خود بودند که چند کودک را در منطقه ای دور افتاده، در حال بازی فوتبال نشان می داد. افراد می توانستند سر خود را برگردانده و به اطراف نگاه کرده و همه زوایای آن ویدیو را تماشا کنند و این تجربه ای کاملا جمعی است. مثل این است که در سینما برای دیدن فیلمی حضور پیدا کنید، اما به تجربه ای بسیار فراتر برسید، مثلا اینکه خودتان هم در فیلم نقشی داشته باشید.
تصور می کنم مردم در مورد تکنولوژی های جدید همیشه نگرانی خود را نشان می دهند. منتقدان هم فکر می کنند که با فناوری ها تازه، انسان ها از هم دورتر می شوند. نکته اینجاست که انسان ها به شکل ذاتی موجوداتی اجتماعی هستند.
در چنین حالتی است که می توانیم حتی به سراغ کتاب ها برویم. قول می دهم زمانی که اولین کتاب ها منتشر شدند، مردم گفتند که چرا باید کتاب بخوانیم در حالی که می توانیم با همدیگر صحبت کنیم؟ همین موضوع در مورد روزنامه، تلفن، تلویزیون هم صادق است که البته اکنون نوبت به واقعیت مجازی رسیده.
۱- مبانی سهگانه تمدن غرب را نام برده و هر کدام را در یک جمله توضیح دهید.
۲- اوقات فراغت چیست؟ زمینههای پیدایش و کارکرد آن را در غرب توضیح دهید.
۳- یکی از بازیهای رایانهای که انجام دادهاید نام برده و جایگاه قهرمان در آن بازی را تحلیل کنید.
۴- درجهبندی بازیهای رایانهای به چه دردی میخورد؟
۵- برای حل مشکل بیزمان بودن دنیای سایبر چه باید بکنیم؟ شما چه میکنید؟
میپرسد:
«سرویس ترجمه گوگل یه بخشی داره برای کاملتر کردن دایره لغاتش و این بخش رو کاربران داوطلبانه انجام میدن. گاهی وسط ترجمهها مثلا آدم میبینه یه چیزی رو درست ترجمه نکردن و نیاز به اصلاح داره. اینجا درست کردنش آیا تقویت گوگل و به تبع اون صهیونیست هاست و کلا کار عبثیه یا اینکه با دیدگاه تکمیل دایره لغات زبان فارسی قابل توجیهه؟
از مصادیق دیگه سرویس نقشه گوگل هست؛ فرستادن عکس نقاط تفریحی، تاریخی و کلا مکانهای خاص روی نقشه»
جواب میدهم:
«باسمهتعالی
روی عن حسن بن علی العسکری علیه السلام قال:
اَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَهِ
مثل شما مثل آن شتردار شریف است.
والسلام»