صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میم.پنهان» ثبت شده است

این همه مجتبی، این همه ملاقات و این همه حرف فقط در یک روز
*
مجتبای اولی همان مجتبای جلوه است. بلندآواز و میان تهی. تهدیدش کردم به حبس و شلاق و این که اگر روزی بتوانم او را با چوب خواهم کشت.
*
مجتبای ثانی مجتبای پهلوان است. صبور و نرم. قبل از این که سوال کند، پاسخش را کادوپیچ تحویلش دادم. میان شگفتی «دریافت جواب بدون سوال» و خوشحالی «یافتن پاسخ سوال بی‌جواب» مانده بود.
*
مجتبای ثالث مجبای میزبان است. مجتبای امام جماعت پنجشنبه شب ها. مجتبای سر سلسله. مجتبای سلاله ی نبی. مجتبای معلم. مجتبای پدر.
*
و میثم را آن وسط ها دیدم. دانش جو، هنرمند و با دغدغه. از رویش‌های دیم این انقلاب.
*
و نفرات دیگری که باید «ساختن خود» را بر «ساختن جامعه» اولویت دهند.
*
تو نیستی
و جای خالی نبودنت
تیر می‌کشد...

# آدم‌ها

# حلقه

# دوست

# سید

# میم.پنهان

# پنجشنبه‌ها

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۲
  • :: بداهه

تو: سلام. در جوار حرم مطهر رضوی دعاگوی شما هستم.
من: دم شما گرم. نفست حق. روحت شاد. دلت خوش. سرت سلامت.

# دوست

# مشهدالرضا

# میم.پنهان

  • ۰ نظر
  • جمعه ۱۸ اسفند ۱۳۹۱
  • :: پیامک
خدایا به خاطر کارهای خوبی که امروز خواستی بکنم ممنونم:

- اول صبح دو تا پسر خوب رو بعد از یکسال دیدم و گپ زدیم.
- با بچه های اتحادیه کلاس داشتم: مهارت های زندگی در عصر تبلیغات. خیلی خوب بود.
- با رفقای محفل راجع به آینده گپ زدم.
- رفتم و یه همکار قدیمی و مدرسه ی جدیدشون رو دیدم.
- بعد از چند سال بهترین معلم دوران تحصیلم رو دیدم که هنوز اسم من یادش بود.
- رفتم خونه ی یکی از رفقا و کلی از خاطره های خوب قدیمی زنده شد.
- با عزیز توی مثنوی و دیوان شمس دنبال خسرو و شیرین گشتیم و خوش گذشت.

خدایا ممنونم.

# دوست

# مدرسه

# میم.پنهان

# پنجشنبه‌ها

# کلاس

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۹
  • :: بداهه
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون