:
...
می مانی یا می روی؟
...
:
# آزمون
- ۴ نظر
- جمعه ۱۲ آذر ۱۳۸۹
دوازده ساعت بعد از آن که پایم به زمین سفت فرودگاه مهرآباد تهران رسید و دقایقی بعد از روشن کردن تلفن همراهم، برادری که از سفرِ چهل روزه ی من بی اطلاع بود تماس گرفت و خیلی سریع رفت سر اصل مطلب و راجع به پیاده روی از شهر نجف تا شهر کربلا در ایام اربعین حسینی (حدود چهل روز دیگر) صحبت کرد و این که دنبال یک نفر آدمی می گردند که بتواند حدود هشتاد کیلومتر پیاده بیاید و سفرنامه بنویسد از مشاهداتش در این مسیر و ...
ظاهراً از من مشورت می خواست؛ اما تلویحاً دعوت کرد که همراهشان تشریف ببرم.
پ.ن:
توضیح بیشتری باید بدهم که کلاً چه حالی دارم؟
ایستاده ام کنار آقای لاغر -که دارد ناهار می خورد!- که آقای چاق زنگ می زند.
حال و احوال و ماچ و موچ و معلوم می شود که این جا را خوانده و زنگ زده خداحافظی کند و التماس دعا بگوید. به یادش می آورم که نمی توانم به یادش نباشم. چون بار اول که عمره می رفتم یک شب تا صبح ریز به ریز اتفاقات و حوادث سفر را برایم پیشگویی کرده و یک عالمه توصیه و بکن و نکن بارم زده بود. خنده اش می گیرد از این حاضر جوابی من!
زندگی ده سال گذشته ی من یک جورهایی با آقای چاق و آقای لاغر گره خورده است. سه قلوهای از هم سوای بی ربطی که بچه ها به طعنه: «آکی» و «پاکی» و «کوکی» صدایمان می کردند. حتماً این از شوخ طبعی های خدای تبارک و تعالی است که در تقاطع دانشگاه یزد، چنین ترکیب خارق العاده ای در تیم هفتاد و نه ای ها جور کرده بود.
*
آقای چاق قبل از خداحافظی آرزو می کند که کاسه ام را بشکانند. به راهِ منزل لیلی طعنه می زند. این هم دعای خیری است لابد!
مسلمانان پس از فتح مکه و برانداختن بتهای قریش از سعی میان صفا و مروه اکراه داشتند؛ زیرا قبل از اسلام بر این دو کوه دو بت سنگی قرار داشت که حاجیان و زائران دوره جاهلیت سعی بین صفا و مروه را برای نزدیک شدن به آنها و دستکشیدن و بوسیدن آنها انجام میدادند. ولی پیامبر اسلام سعی بین صفا و مروه را مجاز کرد و بنا بر نص قرآن از شعائر الله دانسته میشود.
ببین تحریف آیین ابراهیم علیه السلام چقدر هوشمندانه و نرم بوده که
سعی بین صفا و مروه در ظاهر، میشده بتپرستی در باطن!
مستحب است هنگام ورود به مسجدالحرام از درب «بنی شیبه» وارد شود.
در روایت است که پس از شکستن بت های موجود در کعبه و اطراف آن، بت بزرگ «هبل» را در آن مکان دفن کرده اند. پس مستحب است از آن در وارد شود تا آن بت را که مظهر بت پرستی و شرک می باشد زیر پای خود بگذارد. گرچه بر اثر توسعه مسجد، آن درب هم اکنون وجود ندارد؛ ولی گفته اند که مقابل «باب السلام» کنونی بوده است.
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ
لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا
وَهُدًى لِّلْعَالَمِینَ
فِیهِ آیَاتٌ بَیِّـنَاتٌ
مَّقَامُ إِبْرَاهِیمَ
وَمَن دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا
وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ
مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً
وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ الله غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ
صدق الله العلی العظیم
آل عمران - 96 و 97
...
از منزل که حرکت می کند باید خود را متصل به امام زمان علیه السلام ببیند و در همه جا خود را با حضرت ببیند و این که انسان به دنبال این باشد که در جای خاصی امام زمان علیه السلام را پیدا کند، این در مسیر عرفان نیست. بلکه افراد عادی به دنبال این حرفها هستند.
مستحبات احرام:
1- مستحب است بر حاجی که از اول ماه ذیقعده موی سر و رویش را کوتاه نکند.