ج: تا حاکم حکم به رؤیت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعیّت دیگران از وى کافى نیست، مگر آنکه اطمینان به ثبوت هلال حاصل نمایند.
# افطار
# رهبر
- ۰ نظر
- پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۹
تو: کم کم برگه هاتون رو جمع و جور کنید. وقت داره تموم میشه. اسمتون رو یادتون نره بالای برگه ها بنویسید...
مغالطهی بزرگی که در قضیهی فلسطین بر
ذهن برخی از دستاندرکاران چنگ انداخته این است که کشوری بنام اسرائیل یک
واقعیت شصت ساله است و باید با آن کنار آمد.
من نمیدانم اینها چرا از
واقعیتهای دیگری که در برابر چشم آنان است درس نمیگیرند؟ مگر کشورهای
بالکان و قفقاز و آسیای جنوب غربی پس از هشتاد سال بیهویتی و تبدیل به
بخشهائی از شوروی سابق، بار دیگر هویت اصلی خود را باز نیافتند؟
چرا فلسطین که پارهی تن جهان اسلام است
نتواند بار دیگر هویت اسلامی و عربی خود را بازیابد؟
یَا رَبَّ الْبَیْتِ الْحَرَامِ
یَا رَبَّ الشَّهْرِ الْحَرَامِ
یَا رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ
یَا رَبَّ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ
یَا رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ
یَا رَبَّ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ
یَا رَبَّ الْحِلِّ وَ الْحَرَامِ
یَا رَبَّ النُّورِ وَ الظَّلامِ
یَا رَبَّ التَّحِیَّةِ وَ السَّلامِ
یَا رَبَّ الْقُدْرَةِ فِی الْأَنَامِ
از ولایت باران
مجموعه شعر علوی: احمد عزیزی
نشر سروش، چاپ اول 1379، 400 تومان
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید
من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
...
و ما را جاهل خواندی
و تو خداوندی کریم و لطیف
ظاهراً بنده ی خدایی که مداح اهل بیت هم بوده، با اسمی شبیه اسم من، در یکی از استان های مرزی به دست اشرار شهید شده.
پیامکی از منبعی که معلوم نشده، دست به دست بین طیفی از رفقای گرامی چرخیده و از دیروز چند بار آدم های دور و نزدیکی تماس گرفته اند که از زنده بودن بنده اطلاع حاصل نمایند. جالب این که بعضی از این دوستان، از مرتبطین با همین صفحه ی الکترونیکی هستند و باز دلشان آرام نشده که می بینند من هر روز این جا را به روز می کنم! تماس گرفته اند و جویای احوال شده اند.
اسم این را چه بگذارم؟