در کتاب است
۱ که شیطان در روز حساب پیروان خویش را میگوید:
«وَمَا کَانَ لِىَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَنٍ
إِلَّا أَن دَعَوْتُکُمْ
فَاسْتَجَبْتُمْ لِى
فَلَا تَلُومُونِى
وَلُومُواْ أَنفُسَکُم»
این درس بزرگی است که همهی آنهایی که اهل کار فرهنگی هستند باید از ابلیسیان بگیرند: رابطهی ما با هم از جنس دعوت و پذیرش دعوت است و هر کسی هم مسئول کار خویش. گاهی دعوت اجابت میشود و گاهی نمیشود.
معمولاً در مواجهه با دوستانم زبان خود بیش از دعوت دراز نمیکنم. اما گاهی اوقات کار به وسوسه میرسد و چون دستم معمولاً برای تطمیع بسته است، ناگزیر در موارد معدودی هم کار به تهدید میکشد.
مورد خاص برادرمان -امیرحسینخان صاحب دیار
۲- از اندک مواردی است که دعوت و وسوسه و تطمیع
۳ و تهدید با هم به کار آمد و بالاخره
جواب داد.
انشاءالله که سرمشق جوانان و آرامش خاطر یاران و روشنی چشم پیران باشد. آمین!
پ.ن:۱- سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۲۲
۲-
روزانههای سابق۳- تطمیع یا
تطعیم
# حبیب
# دوست
# صاد