صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آوینی» ثبت شده است

این‌که
ما از همه‌ی ابزارهای موجود برای تقویت اهداف انقلاب استفاده کنیم
فرق دارد با ابن که
ما برای تقویت اهداف انقلاب از همه‌ی ابزارهای موجود استفاده کنیم.

با خودم فکری شدم که اگر سیدمرتضی آوینی زنده بود چطور با این پدیده برخورد می‌کرد؟
در ذهنم مقایسه کردم نقدهای او بر «قصه‌های مجید» و «مادر» را و البته «کافه کراسه» را به دومی شبیه تر دیدم.

اگر لازم بود مفصل‌تر خواهم نوشت.

# آوینی

# فرهنگ

# کافه

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۷ دی ۱۳۹۰
  • :: بداهه


دهه‌ی شصت، دهه امام خمینی(ره) بود و از این پس دهه‌ها هر چه بیابید به جز او انتساب نخواهند داشت. این او بود که هر آنچه که در تقدیر تاریخ انسان این عصر بود ظاهر کرد. حیات انسان‌هایی چون او نفخه‌ای از نفخات روح الهی است که در تن انسان می دمد، در تن زمین مرده، و آن را حیات می‌بخشد.
امام خمینی انسانی چونان دیگران نبود؛ از قبیله انبیا و اصحاب آنان بود و مصداقی از مصادیق معدود «نبا عظیم» که هر هزار سال یکی می‌رسد…
امام خمینی پیامبر تازه ای نبود، اما از یادآوران بود، از مخاطبان «انما انت مذکر» که عهد فطری مردمان با خداوند را به آنان یادآوری کرد و بعد از چند قرن که از هبوط بشر در مصداق جمعی کلی می گذشت، چونان اسلاف خویش -از ابراهیم و اسماعیل تا محمد (ص)_ دوره ای از جاهلیت را شکست و عصر دیگری را آغاز کرد. این عصر تازه را باید «عصر امام خمینی» نام نهاد، چنان که حق آن بود که اعصار پیشین را نیز به انبیا و اوصیا و یاد یاران دیگر انتساب می‌کردند؛ و مردمان همواره چنین کرده اند، اما تاریخ نویسان نه.
*
و من به کلام سیدمرتضی می‌افزایم: «آری؛ مردمان همواره چنین کرده‌اند، اما هنرمندان نه.»

# روح‌خدا

# تاریخ

# رسانه

# آوینی

  • :: روایت امروز

فردای جشنِ غدیرخم، ابتدای عزای کربلاست.

# هیأت

# اهل بیت

# تاریخ

# آوینی

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۰
  • :: نغز

أَللَّهُمَّ أدخِل عَلَی أَهلِ القُبُورِ السُرورَ
خدایا؛ به ساکنانِ قبرها شادمانی و سرور عطا کن

و به ما قبرستان‌نشینان عادات سخیف نیز...

# آوینی

# رمضان

  • ۴ نظر
  • شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۰
  • :: نغز
...
نه برادران! چیزی عوض نشده‌است و هنوز هم اُس‌الاساس بنای انقلاب اسلامی بر مبارزه است و هنوز هم ما محتاج هستیم که روح حماسه و ایثار را در میان مردم زنده نگاه داریم، بسیج را تقویت کنیم، اسلحه بسازیم، عاشورا را حفظ کنیم، فرهنگ مصفای عاشوراییٍ جبهه‌های جنگ را اشاعه دهیم و خود را برای یک نبرد طولانی و همه‌جانبه با شیطان آماده کنیم...

آینه‌ی جادو، جلد دوم، مقاله‌ی اول، صفحه‌ی ۳
سیدمرتضی آوینی رحمه‌الله علیه
1367 ه.ش.

# آوینی

# فرهنگ

  • ۳ نظر
  • سه شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۰
  • :: روایت امروز
  • :: کتاب
حضرت امام‌زاده
مگر نگفته بودی:
«...گردن‌ها را باریک آفریده اند
                      تا در مسلخ کربلای عشق
                                             آسان‌تر بریده شود؟»
پس چرا
              خودت
                         پایت...؟

# آوینی

  • ۳ نظر
  • شنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۰
  • :: بیت

بچه تر که بودم خیال می کردم کسی که روی دیوار خانه اش تصویر سیدمرتضی آوینی نقاشی کرده باشند، خیلی خوشبخت است.
آن موقع که تازه برچسب های کوچک رنگی شهدا مُد شده بود، نقاشی دیواری به آن بزرگی خیلی چیزِ مهمی حساب می شد.
*
اما گذشتِ زمان به من ثابت کرد که اگر عکس سیدمرتضی آوینی را روی پیراهنت چاپ کنی، روی جلد سررسیدت، حتی اگر چاپخانه ی تصویر سیدمرتضی آوینی داشته باشی و خانه تان توی خیابان سیدمرتضی آوینی باشد و کتاب های سیدمرتضی آوینی را توی کتابخانه ات به ترتیب قد چیده باشی، حتی اگر سری کامل وی اچ اس های روایت فتح را، سی دی و دی وی دی با کیفیت اچ دی همه ی فیلم هایش را توی آرشیوت داشته باشی، روی هاردت صدها تصویر جور واجور و دست خط های اصل و با کیفیتش را اسکن کرده باشی، حتی اگر صاحب سایت اینترنتی سیدمرتضی آوینی باشی و دامنه ی «سیدمرتضی آوینی دات هر چیزی» مال تو باشد، با همه ی این ها ذره ای خوشبخت نیستی.
خوشبختی آن است که سخنش را بشنوی و ذره ای عمل کنی.

الا روح طوفانی مرتضی / سلیمان تسلیم امر قضا
از آن دم که در خون شنا کرده ای / مرا با جنون آشنا کرده ای
جنون را به حیرت در آمیختی / قلم را به غیرت برانگیختی
زهی سعادت، که شهادت است...

# آوینی

# قصه

# شهید

  • :: نغز
  • :: کودکی
«نفس های انسان گام هایی است که به سوی مرگ برمی دارد.» حضرت علی (ع) سخنانی از این دست که مالامال از مرگ آگاهی باشد بسیار دارند...
مرگ آغاز حیاتی دیگر است؛ حیاتی که دیگر با فنا و مرگ در آمیخته نیست. حیاتی بی مرگ و مطلق. زندگی این عالم در میان دو عدم معنا می گیرد؛ عالم پس از مرگ همان عالم پیش از تولد است و انسان در بین این دو عدم فرصت زیستن دارد. زندگی دنیا با مرگ در آمیخته است؛ روشنایی هایش با تاریکی، شادی هایش با رنج، خنده هایش با گریه، پیروزی هایش با شکست، زیبایی هایش با زشتی، جوانی اش با پیری و بالاخره وجودش با عدم.
حقیقت این عالم فنا است و انسان را نه برای فنا، که برای بقا آفریده اند: «خلقتم للبقا لا للفناء واسمعو دعوه الموت آذانکم قبل ان یدعی بکم»؛ دعوت مرگ را به گوش گیرید، پیش از آنکه مرگ شما را فرا خواند...
به سخن علی علیه السلام گوش بسپاریم:
«دلهاتان را از دنیا بیرون کنید، پیش از آنکه بدن های شما را از آن بیرون ببرند.»
سیدمرتضی آوینی

سر رسید دیجیتال من به این زودی ها به روز نمی شود. البته بخش نکته ها فعال است؛ اما بعد از سفر به آن سر می زنم.
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی...
خداحافظ

# حج

# آوینی

  • ۶ نظر
  • سه شنبه ۴ آبان ۱۳۸۹
  • :: بداهه
  • :: روایت امروز
تو: امروز انفطار صورت آوینی رو هم خریدم. راستی شما چند تا از کتاباشو دارین؟
من: اللهم انی اعوذ بک من علم لاینفع
تو: دستتون درد نکنه. شهیدآوینی شد لاینفع دیگه؟... خدایا!
من: کتاب تخصصی گرافیک و نقاشی!
تو: همین کتاب؟ خب واقعاً لاینفع است. البته برا من...

# آوینی

# سبک زندگی

# محمدم

  • ۲ نظر
  • دوشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۹
  • :: پیامک
بهاران، از کجاست که روح روییدن و سبز شدن ناگاه در تن خاک  مرده پدید می‌آید؟ و از کجاست که روح شکفتن ناگاه از تنِ چوب خشک  چندین برگ های سبز و شکوفه های سفید و آبی و زرد و سرخ بر می‌آورد؟
...
با بهاران روزی نو می‌رسد و ما همچنان چشم به راه روزگاری نو. اکنون که جهان و جهانیان مرده‌اند، آیا وقت آن نرسیده است که مسیحای موعود سر رسد؟ و یحی الارضَ بعد مَوتِها...

(سیدمرتضی آوینی رحمت الله علیه)

# آوینی

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۸۹
  • :: روایت امروز
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون