من |:
جعفر جنی \:
هاروت و ماروت (:
آقا مهدی ؟؟!
# سبک زندگی
- ۱ نظر
- دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۳
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله ارحمن الرحیم
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى؟
قَالَ
هِیَ عَصَایَ
أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا
وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی
وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى
صدق الله
سوره طه، ۱۷ و ۱۸
* موسی مرد است. لذا در پاسخ سؤال ابتدا پیام را میدهد. اما چون از مکالمه با خدا لذا میبرد بعدش شروع میکند فراپیامها را ردیف کردن. این فرق مرد و زن است. زنها ابتدا فراپیام را میگویند.
مردها یاد بگیرند که در خانه فقط به پیام اکتفا نکنند و زنها تمرین کنند که جای پیام و فراپیام را عوض کنند.
امروز از استاد تراشیون آموختم. چه آدم نازنینی است.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ
إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ
زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا
لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ
وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ
وَأَبْقَى
صدق الله
سوره طه، ۱۳۱
* گفت چشم ننداز به این ساختمونا.
رانندهی اتوبوس بود. با همهی بیسوادیش خیلی سرش میشد.
آدمی که در صحت و سلامت، با میل و رغبت برای مادرش کار نکنند، لاجرم در بیماری و عسرت، با زجر و زحمت برای مادر زنش کار خواهد کرد.
برای رفع تنوع بعد از سه هفته از اسبابکشی، سیم آنتن تلویزیون را به چیزی وصل کردیم و دو شاخه را زدیم به برق. بیست تا شبکه را گرفت مثل آینه. چرخی در کانالها زدیم. چیز خاصی نداشت. خاموش کردیم.
دوباره رادیو روشن شد.
نیم میلیارد هزینه کردهاند برای باغ و ویلا که صبح جمعه صد کیلومتر رانندگی کنند در جادهی شلوغ تا برسند سربندان و جوجهکباب بخورند و خواب بعدازظهر و سر و ته کنند توی همان جادهی شلوغ و دو ساعت در ترافیک و راهبندان تا برسند خانه.
چند هفته میشود این کار را کرد و اسم آن را تفریح گذاشت؟
دوستیهای دختر و پسر
دروغ گویی
چشم و همچشمی و مسابقه در امور زندگی
دنیا طلبی
راحت طلبی جوانان
* بر اساس یک نظرسنجی جدید و قابل اعتماد
تو: سلام علیکم. مطالعه آثار شهید آوینی برای شکل گرفتن شاکلهی اصلی ذهن مناسب است؟
من: سلام. آوینی در موضوع «غرب شناسی» و «هنر» مرجع است؛ که این هر دو پایههای سبک زندگی امروز ماست.
مدتی است که متوجه شدهام آن آقای دکتری که قبلاً دربارهاش این خاطره را نوشته بودم، پسری دارد که از سال ۹۰ شاگردم بوده است. انصافاً دانش آموز بدی بود و امروز که کلاهم را که قاضی میکنم میبینم که هیچ در حقش کم نگذاشتم.
برخورداری از غذا، اسنک و نوشیدنی خوب و خوش طعم یک نیاز مهم و انکارناپذیر است.
ما در صنایع غذایی دینا با آگاهی از همین اصل، شعار «طعم خوش لحظه ها» را سرلوحۀ فعالیت های خود قرار داده و عزم آن داریم که در حال و آینده، به شکلی شایسته پاسخگوی این میل انسان ها باشیم.برگرفته از سایت رسمی چیتوزیا
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قُلْ
مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ
الَّتِیَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ
وَالْطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ
قُلْ
هِی لِلَّذِینَ آمَنُواْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا
خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ
کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
صدق الله العلی العظیم
سوره اعراف، آیه ۳۲
به درخواست دوستان در توضیح جدول اولویت بندی نکتههایی را از خودم اضافه میکنم:
کارهای ما الزاماْ در یکی از این چهار قسمت جدول قرار میگیرند. اما چطور باید فهمید که چه کاری در چه خانهای قرار دارد؟
۱- کارهای فوری - ضروری:
کارهایی که انجام ندادن آنها غیرممکن است و زمان انجام دادن آنها هم محدود و نزدیک است. مثل امتحان پایان ترم. در حالت عادی دانشجو نمیتواند امتحان ندهد و نمیتواند امتحان را در زمانی غیر از موعد مشخص بدهد. لذا امتحان در فصل امتحان «فوری - ضروری» است. به تناسب میزان درسخوان بودن فرد، زمانی که امتحانات از خانهی ۳ به خانهی ۱ میآید متفاوت است!
آدم موفق تقریباْ همیشه خانه ۱ جدولش خالی است و یا حداکثر یکی دو کار در آن وجود دارد.
۲- کارهای فوری - غیرضروری:
من برای شما بستنی خریدهام و شما مرددید که بخورید یا نه. خوردن بستنی غیرضروری است، اما برای خوردن آن فرصت محدودی دارید و بعد از آب شدن دیگر خوردنش فایدهای ندارد. کارهای فوری - غیرضروری معمولاْ کارهای کوچک و زودگذری هستند که اغلب میتوان قید فوریت آنها را هم حذف کرد. خب بستنی را در یخبند بگذارید و بعداْ بخورید.
مثلاْ من میخواهم فیلم چ را در سینما ببینم. این فیلم فقط تا چهارشنبه روی پرده است. فوری - غیرضروی. از خودتان بپرسید: اگر چ را در سینما نبینم چه میشود؟ خب بعداْ در تلویزیون میبینم! به همین راحتی در مضیقههای زمانی کارهای خانهی ۲ به خانهی ۴ پرتاب میشود.
البته برخی اعتقاد دارند که اتفاقاْ باید این کارها را زود انجام داد و از شرش خلاص شد. اعتقاد بیخودی است.
۳- کارهای غیرفوری - ضروری:
خانهی ۳ معمولاْ مال کارهایی است که از یک روزی به بعد مجبور میشوید به خانهی ۱ بفرستید! مثل پروژهی یک درس دانشگاهی که اول ترم از استاد گرفتهاید. اگر مثل بچهی آدم در همان اواسط ترم تحویل بدهید از جدول پاک میشود. وگرنه مجبورید در فصل امتحانات از خانهی ۳ به خانهی ۱ ببریدش.
آدمهای موفق آنهایی هستند که خانه ۳ جدولشان واردات زیاد و صادرات اندک دارد. یعنی کارهای ضروری را تا قبل از فوری شدن شناسایی میکنند و انجام میدهند و خانه ۱ را برای امور حیاتی خالی نگه میدارند و بار اضافه به آن تحمیل نمیکنند.
۴- کارهای غیرفوری - غیرضروری:
این خانه طراحی شده تا من و شما با خیال راحت بتوانیم کارهایی را انجام ندهیم. در حقیقت خانهی ۴ محل قرار گرفتن کارهای خارج از توان و ظرفیت اجرایی فعلی ماست. نوشتن این ایدهها از ننوشتنشان بهتر است. اما معمولاْ هیچ کاری از این خانه به خانههای دیگر جابجا نمیشود. یا در پی یک حادثه یا پیشامد و فشار غیرمنتظره یا فراغت ناخواسته آنها را انجام میدهیم و پاک میشود. یا همیشه همانجا میماند. آدم موفق برای کارهای خانهی ۴ برنامه ریزی نمیکند.
*
مهمترین نکته این است که شما باید این جدول را مرتب به روز کنید. یعنی
حداکثر هفتهای یک بار همهی بخشها را مرور کنید. در هر بار مرور ممکن است
کاری از جدول حذف شود و یا جای کاری از خانهای به خانهی دیگر تغییر
یابد. مثلاْ وقتی به موعد انجام کاری که فوری نبوده نزدیک میشوید، آن کار
از ردیف غیرفوری به ردیف فوری نقل مکان میکند. و یا وقتی از موعد انجام
کاری میگذرد آن کار از ردیف فوری به ردیف غیرفوری جابجا میشود و یا حذف
میشود (سوخت میشود!) همینطور هر وقت کاری انجام میشود بلافاصله باید
از جدول پاک شود.
*
در ابتدای کار با این جدول، برای تقسیم کارهایتان بین خانهها وسواس نداشته باشید. خیلی راحت کارها را در خانهها بنشانید. بعد از چند هفته کم کم همه چیز جای درست خودش را پیدا میکند.