صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قم» ثبت شده است

نصف وسایل خونه تو کارتنه. از اون جا مونده، از این جا رونده: لنگ در هوا. همه چی در حال تغییره.
موبایلا قطعه. تنهای تنها میرم بلوار کشاورز. دو سه ساعتی زیر آفتاب میشینم.
*
گوش کردیم. فکر کردیم. خندیدیم. گریه کردیم.
باد اومد، ابر اومد، بارون زد، آفتاب شد.
*
از ساندیس ماندیس خبری نیست. حتی یه آبسردکن هم پیدا نمیشه. دارم از تشنگی هلاک میشم.
لالوهای جمعیت فشرده، پیاده تا جلوی بیمارستان امام، دکتر قریب، میام. یه مغازه بازه. ملت صف واستادن واسه خرید آب.
امید خیلی خوبه. به امید یه جرعه آب توی صف می ایستم. دو تا شیشه ی کوچیک آب معدنی رو با هم تموم می کنم. سلام بر حسین.
پیاده تا توحید میرم. دیگه از این شهر خسته شدم.

29خرداد88

# فرهنگ

# رهبر

# قصه

# قم

  • ۲ نظر
  • شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۹
  • :: بداهه
کم کم دارم به این نتیجه می‌رسم که آب و هوا تأثیر چندانی بر حال و هوای آدمی‌زاده ندارد.
چند روزی است که قم اردی‌بهشتی است: باران می‌آید؛ آفتاب می‌شود. رگبار می‌زند، تند، یک ریز؛ تگرگ می‌بارد، دوباره آفتاب می‌شود.
اما انگار نه انگار...
هیچ چیزی توی این دلِ بی‌صاحب تکان نمی‌خورد.
انگار نه انگار.

# قم

# اداره

  • ۲ نظر
  • يكشنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۸۹
  • :: بداهه
این جا همش هوا ابریه. اصلاْ نمی باره.

حاج آقا یه نگاهی به آسمون میکنه و میگه:
«خدا ابرهاشو فرستاده که به ما بگه ببینید ابر دارم اما گناه میکنید بارون نمیاد!
ما هم انگار نه انگار گناه میکنیم.
میگیم وظیفه ی دولته که آب ما رو تأمین بکنه. تأمین هم میکنه. بیخیال خدا!»

# قم

# اداره

  • ۲ نظر
  • چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۸
  • :: بداهه
  • :: نغز
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون