صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

صیاد!
آهویی که به بند کردی نکُش!
بیانداز دام را

بیافشان دانه را
بند کن آهو را
بگیر؛ اما نکُش!

اگر کُشتی، لذتش تمام می‌شود. یک روز شکمت سیر می‌شود و بعدش هیچ.
صیاد!
تاجر باش!
آهو را بگیر و تحویل سلطان بده:
- هم لذت صید را بُردی؛
- هم نازشست گرفتی؛
- هم شدی شکارچی بارگاه قدس.
سلطان بهتر می‌داند با آهوی در دام چه کند.
اول بهمن هشتاد و هشت
به عنایت حضرت در ایوان مقصوره نوشتم این را،
بعد از فریضه‌ی عشاء،
برای برادر عزیزی که در کار صیدِ دل است
و می‌دانم که این‌جا را هم می‌خواند.


انتشار اولیه در راوی

# مشهدالرضا

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳۸۸
  • :: نغز
  • :: الحاقی از گذشته
ای کرمت خسته‌دلان را شفا / آینه‌ی دل ز تو دارد صفا
ای تو صفای دل دلدادگان / ای کرمت چاره‌ی بیچارگان
خاک درت سرمه‌ی چشم وجود / روشنی عالم غیب و شهود
خسته و درمانده و آواره‌ام / چاره‌ی من ساز که بیچاره‌ام
غیر تو ام دلبر و دلدار نیست / در دو جهان جز تو مرا یار نیست
این من و این سینه‌ی مجروح من / خسته ز عصیان و گنه روح من
خلوت شب نور امید من ‌است / لطف تو چون صبح سپید من است
من ز گنه نادم و دلخسته‌ام / دل به امید کرمت بسته‌ام
دل به امید کرمت بسته‌ام


دریافت

+ این هدیه‌‌ی ناقابل را به برادر کوچکم  تقدیم می‌کنم که خودش خوب می‌داند که دوستش دارم.
+ اذ دخلوا علیه فقالوا سلاما قال انا منکم وجلون. قالوا لاتوجل انا نبشرک بغلام علیم.


انتشار اولیه در راوی

# برادر

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۸
  • :: بیت
  • :: بشنو
  • :: الحاقی از گذشته
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون