- ۱ نظر
- سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۱
تو: سلام. در جوار حرم مطهر رضوی دعاگوی شما هستم.
من: دم شما گرم. نفست حق. روحت شاد. دلت خوش. سرت سلامت.
برایت گفتم که رفقای امروز ما -کم کم که زمان میگذرد- سه دسته میشوند:
- عدهای میافتند در پی تأمین معاش؛
- عدهای در کنار معاش، نیم نگاهی هم به معاد دارند؛
- و عدهای بسیار اندک، علاوه بر معاش و معاد به رستگاری جمعی نیز میاندیشند.
تجربهی اولین حضورم در جمع دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی (مقایسه با پسربچههای راهنمایی و اول دبیرستان):
- دخترها عمیقتر گوش میکنند و بسیار ساکتند.
- تحمل بیشتری در نشستن روی صندلی در مدت ۹۰ دقیقه دارند.
- سخت تر از پسرها میخندند.
- در تماشای یک پویانمایی صامت بسیار صبورند و جزییات تصویر را درک می کنند.
- به سادگی مجذوب سحر کلام میشوند و با کمی لفاظی میشود همهی توجهشان را جلب کرد.
- پذیرفتن پیام و قبول داشتن محتوا را ناخودآگاه در حالت چهرهشان نمایان می کنند. برخلاف پسرها که از چهرهشان هیچ چیزی معلوم نمی شود و باید حتماً نظرشان را پپرسی تا داد بزنند.
من: سلام. برنامه ت معلوم نشد؟
تو: سلام. چرا شبانه روز فقط بیست و چهار ساعته؟ چرا کسی جوابگو نیست؟
* ماهیت بازیهای رایانه ای در مقایسه با سایر رسانهها چیست؟ آیا میتوان ذات مثبت، منفی و یا خنثی به آن نسبت داد؟
* تعیین کارکردها و کژکارکردهای بازیهای رایانه ای و تبیین آن نیازمند توجه به چه عناصری میباشد؟
* نهادهای مؤثر جامعه در افزایش کارکردها و کاهش کژکارکردهای بازیهای رایانهای چه رسالت و وظیفهای (اعم از بسترسازی، کنترل، تولید، نظارت، ایجاد سواد بازی و ...) دارند؟
- مدارس
- خانواده
- نهادهای عمومی (اعم از شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد ملی بازیهای رایانه ای)
- رسانهها
+راهبردها و رسالت رسانه ملی در حوزه بازیهای رایانهای (با تأکید بر جایگاه و وظایف رادیو معارف)
یکی را از ملوک مرضی هایل بود -که اعادت ذکر آن ناکردن اولی-
طایفه حکمای یونان متفق شدند که مرین درد را دوایی نیست مگر زَهرهی آدمی -به چندین صفت موصوف-
بفرمود طلب کردن.
دهقان پسری یافتند -بر آن صورت که حکیمان گفته بودند-
پدرش را و مادرش را بخواند و به نعمت بیکران خشنود گردانیدند و قاضی فتوی داد که خون یکی از رعیت ریختن، سلامت پادشه را روا باشد.
جلاد قصد کرد.
پسر سر سوی آسمان بر آورد و تبسم کرد.
ملک پرسیدش که: «در این حالت چه جای خندیدن است؟»
گفت: «ناز فرزندان بر پدران و مادران باشد؛ و دعوی پیش قاضی برند؛ و داد از پادشه خواهند. اکنون پدر و مادر به علّت حطام دنیا مرا به خون در سپردند؛ و قاضی به کشتن فتوی داد؛ و سلطان مصالح خویش اندر هلاک من همیبیند. به جز خدای عزّوجل پناهی نمیبینم.»
سلطان را دل از این سخن به هم برآمد و آب در دیده بگردانید و گفت: «هلاک من اولی ترست از خون بی گناهی ریختن.»
سر و چشمش ببوسید و در کنار گرفت و نعمت بی اندازه بخشید و آزاد کرد؛
و گویند هم در آن هفته شفا یافت.گلستان - باب اول
بعد از مدتها تماس می گیرد و نیمساعت حرف میزنیم:
-: «خبر داری؟ بچهی فلانی؟ عروسی فلانی؟ پایان نامه فلانی؟ عقد فلانی؟ دکترای فلانی؟ عروسی فلانی؟ بچهی فلانی؟…»
جواب من یک کلمه است: «نه.»
تعجب میکند که چه چطور در این عصر ارتباطات من از این همه خبر خوب بیخبرم:
-: «دو هفته است؛ یک ماهه؛ الان سه ماه شده؛ این خبر که دیگه قدیمی شده…»
یک چیز نامناسبی پشت تلفن به ذهنم میآید که نمیگویم.
.
.
.
ماشاءالله خبرهای بد خودشان را خیلی زود میرسانند:
هنوز نیمه شب نشده که مادر علی بلورچی میرود به میهمانی پسرش.
بعضی از کتابهای درسی این ترم را نمیتوانم در قم پیدا کنم. تصادفاً شما در کتابخانهتان ندارید؟
* تاریخ اجتماعی ایران (جلد چهارم) – مرتضی راوندی
* تاریخ سیاسی تشیع تا تشکیل حوزه علمیه قم (مقدمهای بر تاریخ انقلاب اسلامی) – روح الله حسینیان – نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی
* تاریخ اندیشههای سیاسی در ایران و اسلام – علیاصغر حلبی – نشر پیام نور
من: سلام. بمیری با این مردنت! مگه دستم بهت نرسه.
تو: سلام. خبرش به قم هم رسید؟! قرار بود کسی نفهمه. کارها حله ایشاللا. میخواستیم به رفقا نشون بدیم که کار شهدا لنگ کسی نمیمونه.
من: البته امیدوارم بدن شما هم از این به بعد لنگ غدهی بیمصرف آپاندیس نباشه.
تو: خدا نکنه. مرض مزخرفیه. ایشاللا که تمومه. ممنون.
هویج (یک عدد)
نخود فرهنگی (یک مشت)
ذرت (یک مشت)
پیاز (یک عدد)
سیب زمینی (یک عدد)
مرغ (یک چهارم سینه)
ماکارونی (دو سوم یک بسته پانصد گرمی)
*
چه کسی گفته مردها اگر تنها بمانند فقط بلدند نیمرو درست کنند؟
در فاصله چند روز به برگزاری جوایز اسکار ذکر نکتههای جالب درمورد پرزرق و برقترین جوایز سینمایی دنیا بیمناسبت نیست:
- اگر «لجن یکم» به عنوان یکی از تهیهکنندگان «لجن دوم» جایزه اسکار بهترین فیلم را دریافت کند، دومین نفری است که هم برای بازیگری و هم برای تهیهکنندگی اسکار گرفته است.
- «لجن سوم» همچنین در حال حاضر سومین فردی است که بیشترین نامزدی را در بخش کارگردانی داشته است.
- اگر «لجن چهارم» برای «لجن پنجم» برنده اسکار بهترین کارگردانی شود، تنها کارگردانی است که برای یک فیلم کاملا غیرانگلیسیزبان جایزه این بخش را برده است.
- «لجن ششم» با ۳۰ سال سن هفتمین جوانترین نامزد بخش کارگردانی است (تنها قزمیت اول، قزمیت دوم، قزمیت سوم، قزمیت چهارم، قزمیت پنجم و قزمیت ششم از او جوانتر بودند).
- اگر «لجن هفتم» برای «لجن هشتم» برنده اسکار بهترین بازیگر مرد شود، اولین فردی است که برای بازی در نقش یکی از روسای جمهور آمریکا اسکار برده است.
- «لجن نهم» در «لجن دهم» نقش یک خلبان الکلی را بازی میکند. او نوزدهمین بازیگری است که برای بازی در نقش یک دائمالخمر نامزد اسکار شده است.
- اگر «لجن یازدهم» برای «لجن دوازدهم» برنده اسکار بهترین بازیگر زن شود، ششمین نفری میشود که برای اولین نقشآفرینی خود این جایزه را میگیرد.
- «لجن سیزدهم» (Quvenzhane Wallis) اولین نامزد بخش بازیگری تاریخ جوایز اسکار است که نام او حرف Q دارد.
- «لجن چهاردهم» متولد ۲۴ فوریه است، یعنی او هشتاد و ششمین سال تولد خود را در مراسم اسکار جشن میگیرد. به این ترتیب، او دقیقا یک سال از جوایز اسکار بزرگتر است.
- نامزدی «لجن پانزدهم» برای موسیقی «لجن شانزدهم» چهل و هشتمین نامزدی اسکار اوست. هیچ فرد زندهای به اندازه او نامزد اسکار نبوده است.