صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۲۴ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

به عنوان یک «معلم تاریخ معاصر ایران به رسانه اهمیت دهنده» لازم بود که استرداد را ببینم.

در یک جمله: «فیلم الکن و محترمی است در بیان تاریخ» و کاملاً بر روی پیش‌دانسته‌های مخاطب سوار است. یعنی اگر شما از اختلافات اشرف پهلوی و دکتر مصدق، سپهبد زاهدی و وابستگی‌هایش، رکن دو ارتش و ماجرای تسویه‌ی توده‌ای‌ها، تاریخ جنگ جهانی دوم و کنفرانس تهران و ... چیزی ندانید، از ماجرای فیلم بغیر از جلوه‌های ویژه سینمایی و تعلیق و کشش نیم‌بند داستان چیز دیگری دستگیرتان نمی‌شود.

پس دانش‌آموزان کلاس سوم دبیرستان من حداقل لازم است که دو بار فیلم را ببینند و در بین این دو بار هم یکی دو ساعت مطالعه و گفتگو درباره‌ی ابهاماتشان داشته باشند.

*
از نظر سینمایی هم استرداد از آن فیلم‌های درجه دویی است که هالیوود حداقل سالی چهل پنجاه تا می‌سازد و به یک‌بار دیدن می‌ارزد. هر چند که ایراد زیاد دارد و در یادها نمی‌ماند.
معلوم است که یخ عوامل سینمایی ایران با سالی یک فیلم در این سطح باز نمی‌شود و با این سرعت محال است که جایی در عرصه‌ی بین‌المللی باز کنیم.

# تاریخ

# ایران

# رسانه

# سینما

  • ۰ نظر
  • سه شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۲
  • :: بداهه

بیان چهارمین فضایی است که از ۱۳۸۸ تا حالا به آن نقل مکان کرده‌ام. اول از همه ۱۷۰۷ نقطه بلاگفا بود که رفت به ۱۷۰۷ نقطه رازدل و بعد ۱۷۰۷ نقطه آی آر شد در هاست شخصی و از امروز هم بیان.
هر بار عوامل مختلفی دست به دست هم داده‌اند که صاد را از منزلی به منزلی دیگر ببرم. اما شاید غیرمنطقی‌ترین دلیل این باشد که چون به مستأجری در فضای حقیقی عادت کرده‌ام و اسباب‌کشی را بخشی از زندگی روزمره می‌دانم، از نظر روحی به اسباب‌کشی در فضای مجازی هم معتاد شده‌ام.
در هر اسباب‌کشی مزیتی به دست می‌آید و مزیتی از دست می‌رود. یک جا رایگان است و تبلیغات دارد و یک جا هزینه می‌گیرد و امکانات می‌دهد. باید این میانه نقطه‌ی سر به سر را پیدا کرد. اما بالاخره از هر جایی به هر جایی اسباب ببری همیشه روزهای اول ذوق و شوق دارد و کم کم محدودیت‌های جدید و مشکلات تازه به سراغت می‌آید. از همه مهم‌تر جعبه‌های پر از کتاب و کاسه و بشقاب است که در هر جابجایی آسیب می‌بیند و هر بار بالاخره محتوایی مفقود یا معیوب می‌شود.
همه‌ی این‌ها را بهتر از همه‌ی شما می‌دانم و باز تن به جابجایی داده‌ام.
*
برای مهاجرت به بیان ابتدا همه‌ی ۳۶۵ مطلب بلاگفایی صاد را به همراه نظراتش به بیان آوردم. (در انتقال قبلی از بلاگفا به رازدل متأسفانه نتوانسته بودم نظرات را منتقل کنم و از این لحاظ حالا بایگانی کامل‌تری دارم.) سپس بیش از ۶۰۰ مطلب دیگر را از وردپرس به این‌جا کوچاندم و زمان زیادی را صرف انتقال تمامی تصاویر و فایل‌های صوتی از هاست رازدل و پرشین‌گیگ به صندوق بیان‌ کردم.
اما از همه‌ی این‌ها پیچیده‌تر بازسازی نشانی تمامی تصاویر و فایل‌های صوتی و همچنین تصحیح دسته‌بندی‌ها و برچسب‌گذاری مطالب اولیه بود و به برکت آن حالا دسته‌بندی و برچسب‌گذاری منظم‌تری دارم.
*
به رسم همه‌ی جلسات تودیع و معارفه لازم است تا در پایان از پشتیبان همیشگی و همراهی صمیمانه برادر ادمینم «امین» در تمامی روزهای شبکه‌ی رازدل تشکر کنم و بخاطر زحمات گاه و بی‌گاهم از او حلالیت بطلبم.

صاد هم‌چنان با افتخار عضو باشگاه وبلاگ‌نویسان رازدل خواهد بود؛ ان‌شاءالله.


شما می‌توانید برای مطالعه صاد همچنان به استفاده از این لینک فیدبرنر ادامه دهید:

http://feeds.feedburner.com/1707ir

# امین

# رازدل

# صاد

  • ۲ نظر
  • دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۲
  • :: بداهه

امروز توفیق داشتم به همراه جمعی از همکاران به دیدار سه نفر از مراجع معظم تقلید بروم. حضرات آیات علوی گرگانی، نوری همدانی و مکارم شیرازی. هر چند که گزارش‌های رسمی و کاملی از این دیدارها در رسانه‌ها منتشر شده، اما مثل همیشه حاشیه‌ها جالب‌تر از متن بود.
در میان این سه بزرگوار، بیت آیت الله علوی برایم از همه جالب‌تر بود: خانه‌ای با در و پنجره‌های چوبی قدیمی در مرکز شهر، حیاطی که مسقف و مفروش شده، اتاق پذیرایی کوچک با تشک‌چه‌های ساده، تاقچه‌های پر از کتاب که احتمالاً برای جلوگیری از نشستن غبار با پلاستیک پوشانده شده بود. تنها چیزهای مدرن این خانه دو تا دستگاه POS روی تاقچه‌ی اتاق بود جهت دریافت وجوه شرعی و یک دوربین مداربسته بدقواره که معلوم بود تحمیلی است و توسط نهاد دیگری به دیوار اتاق چسبانده شده.
حضرت آیت‌الله بین ما روی زمین نشست و گوش کرد و سخن گفت و چای خورد و خندید و بیرون رفت و جلوی در ایستاد تا همگی از اتاق خارج شویم و به مهمان احترام کند. بعد به گوشه‌ی حیاط رفت و روی زمین پشت میز کوچکی نشست تا به سوالات مردم و طلبه‌ها پاسخ بدهد.

# اداره

# قصه

# شیعه

# قم

  • :: بداهه

صبح جمعه، قبل از حمام بردن شما، مادر جلوی بخاری پتو پهن می‌کند و لباس‌های تمیزتان را آماده می‌گذارد تا کار پدر راحت‌تر باشد.

# زندگی

# سبک زندگی

  • :: پدر مقدس

دنیای مجازی، نگاشت ناقصی از دنیای حقیقی است.
آدم‌های دنیای مجازی گاهی اوقات باید پایشان را به دنیای حقیقی بگذارند؛ کتاب بخوانند؛ راه بروند؛ حرف بزنند؛ ببینند و دیده شوند؛ تا مبادا یادشان برود که دنیای مجازی نگاشت ناقصی از دنیای حقیقی است: دوستی‌هایش و دانستنی‌هایش.
*
حالا که هوا کم کم سرد شده، فصل پنجم حلقه کم کم دارد گرم می‌شود. (دبلیو)
کاش قدر هر لحظه‌اش را بدانیم.
گاهی حاشیه‌ها مهم‌تر از متن است.

# حلقه

# دوست

# پنجشنبه‌ها

# رسانه

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۲
  • :: بداهه

آن نیمه‌ی زیبای هنرمندم
گم شده است.
همین است که خواب تو را می‌بینم.

*
با نسیم سحری
عطر ایمان آید...

# رؤیا

  • ۱ نظر
  • چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۲
  • :: پریشان

نو سفر

این نماهنگ کوتاه و خوش‌ساخت از حسین دهباشی با موضوع «تحلیف رییس جمهور» را نقطه عطفی در حرکت فرهنگی رسانه‌ای دولت تدبیر و امید تلقی می‌کنم.

اگر پیش از این لازم بود برای نسل جدید ساعت‌ها درباره‌ی مفاهیم و موضوعات «التقاط»، «تساهل و تسامح» و «خر و خرما» سخنرانی کنیم، با دیدن همین فیلم سه دقیقه‌ای به همه‌ی این اهداف دست می‌یابیم.
*
از امیرحسین عزیز ممنونم که این دریچه را به روی ما گشود.

# حبیب

# رسانه

# فرهنگ

  • :: بداهه

پنج ماه و نیم از تولدتان سپری شده و حالا گاهی غلت می‌زنید.
خانم «مریم خانم» از صبح تاسوعا و آقای «آقا مصطفی» با یک هفته تأخیر از صبح امروز.
شما می‌توانید بدون کمک دیگران از پشت به رو بچرخید و چند دقیقه‌ای سرتان را بالا بگیرید. فرقی که با هم دارید در این است که دختر خانم روی دست راست می‌چرخد و آقا پسر روی دست چپ.

به اشتغالات ما این هم اضافه شد که باید مراقب باشیم که بی‌خبر غلت نزنید و روی فرش یا زمین نخوابید.

# زندگی

  • :: پدر مقدس
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون