صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

نوجوان که بودم خیال می‌کردم که خیلی باکلاس است که کسی از «سل» بمیرد.
ـ فانتزی‌های یک دهه شصتی را به بزرگواری خودتان ببخشید ـ
«سل» را در رمان های کلاسیک قرن نوزدهمی خوانده بودم. آدم‌ها آن‌قدر سرفه می‌کردند تا می‌مردند. ابوالفتح صحاف هم توی هزاردستان «سل» داشت. هر چند که آخرش شعبون خان توی محبس راحتش کرد؛ ولی سفره‌اش را از دیگران جدا می‌انداخت و دائم توی دستمال یزدی سرفه می‌کرد.
خوبی از «سل» مردن این بود که ناگهانی نبود. قهرمان داستان یک گوشه روی تخت می‌افتاد و روزها و شب‌های زیادی سرفه می‌کرد تا می‌مرد.
مزیتش این بود که روزها و شب‌های زیادی وقت داشت تا برای مردن آماده شود.
*
توی قرن بیست و یکم، از «سل» مردن یک آرزوست؛ وقتی کرونا در چند روز به سرعت دخلت را می‌آورد.
همه‌چیز ساندویچی شده.
مریضی هم مریضی‌های قدیم.

# زندگی

# قصه

# هزاردستان

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۹
  • :: بداهه

«عشق»
خواهرِ من
است
؛
«درد»
هم
برادرم
...

# قاب در قاب

# قیصر

  • ۰ نظر
  • يكشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۹
  • :: بیت

خب اون موقع حساب نکرده بودیم. اما حالا همه می‌دونیم که متولدان سال ۹۲ -یک قلو و دو قلو- دانش‌آموزان کلاس اولی آخرین سال تحصیلی قرن چهاردهم هجری شمسی هستند. سال تحصیلی که از وسط شهریور شروع شده و بچه‌ها قرار نیست خیلی به مدرسه بروند. جشن شکوفه‌هایی هم در کار نیست. هم محرم است و کسی جشن نمی‌گیرد و هم کرونا است و کسی شکوفا نمی‌شود.
کتاب‌های درسی سال اول دیگه اون بوی قدیمی رو نمیده. نمی‌دونم چرا. فکر کنم جوهرش خوب نیست. شاید هم کاغذش از جنگل مناسبی تهیه نشده. دفتر مشق‌ها هم جلد مقوایی گلاسه داره و نیاز نداره جلد بشه.
*
سی سال دیگه کلاس اولی‌های امروز چه خاطره‌ای از شروع مدرسه خواهند داشت؟ صبح از خواب بیدار شدیم نشستیم پای کامپیوتر؟! دو روز در هفته تحت تدابیر شدید امنیتی لای زرورق رفتیم مدرسه. نه با کسی بازی کردیم، نه کسی رو هل دادیم، نه با کسی خوراکی‌مون رو تقسیم کردیم.

*

دو سه هفته است که تقریباً از کار اداری منفک شده‌ام.
سی سال دیگه دوقلوها روزهای اول مدرسه را بخاطر می‌آورند که بابا همه‌ش در خانه بود و شده بود سرویس مدرسه و دستیار آموزش مجازی.
سی سال دیگر دوقلوها بچه هایشان را می‌فرستند اول دبستان.
سی سال دیگر چه خبر است؟

  • ۲ نظر
  • شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹
  • :: پدر مقدس

خدا
بعد از تو
بهتر از تو
بسیار نصیبم کرد
.
.
.
اما
هرگز
نتوانستم فراموشت کنم
؛

# بی‌برچسب

# رؤیا

  • ۱ نظر
  • دوشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۹
  • :: پریشان
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون