صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

از کنار هم می‌گذریم

يكشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲

صبح چهارده سالگی صاد، سیدعلی که با پسردایی قرار داشته بی‌هوا در می‌زند و مهمان کشتی نوح می‌شود.

در میان ده‌ها چیزی که ذهنم را این هفته‌ها مشغول کرده، آخرینش صاد بوده و معلوم است که چشم نشانه‌بین می‌فهمد که هنوز خبرهایی هست اینجا.

امروز اول وقت کار سیدمهدی را راه انداختم؛ دیروز سیدعلی دیگری را روی صندلی دوم از قم به تهران آوردم؛ پریشب در موکب عزاداری واحد قم و حومه «انگور قرمز» برای عزیز خیرات کردم؛ قبلش تنهایی رفتم حرم و در کنج تاریخ گم شدم؛ آن وسط‌ ها حبیب زنگ زد و پیگیر «برج خیر» شد؛ همه هفته هم با میم.پنهان و آقا سعید برای پیگیری قراردادها و مجوزه سر و کله می‌زده‌ام.


بعد از چهارده سال، من دقیقاً دارم وسط صاد زندگی می‌کنم و هر روز از کنار هم می‌گذریم؛ آهسته و بی‌صدا.

  • ۰۲/۰۶/۲۶
  • :: بداهه

# صاد

نظرات (۲)

اوقات خوش «همین است» که ...

  • محمد مهدی
  • اوقات خوش آن بود ...

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    قرآن کریم
    رساله آموزشی
    هنر شیعه
    گنجور
    واژه یاب
    ویراست لایو
    تلوبیون