صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۹۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تربیت» ثبت شده است

اندکی در مقوله‌ی سابق الذکر «تشت (طشت) رسوایی» جستجو کردم. در ادبیات فارسی قدمتی لااقل به اندازه‌ی سلمان ساوجی دارد:

عشقم از روی طبق، پرده تقوی برداشت
طبل پنهان چه زنم؟ طشت من از بام افتاد

و البته ابیاتی دیگر از شاعرانی دیگر:

سر بر آرم به جنون جامه به تن چاک زنم
پرده پوشی چه کنم؟ طشت من از بام افتاد
*
طالعِ شهرت رسوائی مجنون بیش است
ورنه طشت من و او٬ هر دو ز یک بام افتاد

# توبه

# تربیت

  • ۰ نظر
  • سه شنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲
  • :: بداهه
  • :: بیت
  • :: نغز

در جوانی پاک بودن شیوه‌ی پیغمبری‌ست. حالا اگر آمدیم و نشد و جوان در دامی افتاد و خبط و خطایی مرتکب شد؛ باید راه توبه و بازگشتش باز باشد.
اما دو گروه در این توبه نقش دارند و نقششان مکمل یکدیگر است:
اول اطرافیان و آشنایان فرد که باید تغافل کنند و گذشته‌ی فرد را به رویش نیاورند و فضایی آرام و مستعد بازگشت برای او فراهم کنند.
دوم خود شخص که باید حواسش باشد پل های پشت سرش را خراب نکند و مراقب باشد وقتی غلط زیادی می‌کند تشت رسوایی‌اش از بام نیافتد.
*
و این دومی -یعنی تشت رسوایی- به شهادت شاهدان و گواهی گواهان، پاشنه‌ی آشیل و چشم اسفندیار توبه‌ی جوان است که فرمود: ... وَ کَتَمَ وَ عَفَّ ...

# تربیت

# توبه

  • ۳ نظر
  • دوشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۲
  • :: بداهه
  • :: نغز

 تزیینی می‌باشد!

تجربه‌ی اولین حضورم در جمع دانش‌آموزان دختر مقطع راهنمایی  (مقایسه با پسربچه‌های راهنمایی و اول دبیرستان):

- دخترها عمیق‌تر گوش می‌کنند و بسیار ساکتند.
- تحمل بیشتری در نشستن روی صندلی در مدت ۹۰ دقیقه دارند.
- سخت تر از پسرها می‌خندند.
- در تماشای یک پویانمایی صامت بسیار صبورند و جزییات تصویر را درک می کنند.
- به سادگی مجذوب سحر کلام می‌شوند و با کمی لفاظی می‌شود همه‌ی توجهشان را جلب کرد.
- پذیرفتن پیام و قبول داشتن محتوا را ناخودآگاه در حالت چهره‌شان نمایان می کنند. برخلاف پسرها که از چهره‌شان هیچ چیزی معلوم نمی شود و باید حتماً نظرشان را پپرسی تا داد بزنند.

# تربیت

# مدرسه

  • ۲ نظر
  • چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۱
  • :: بداهه

س:
به نظرتان وقت آن نرسیده که ما کار فرهنگی کنیم؟ کار فرهنگی برای ما چیست؟ اصلاً گذشته از دانشگاه، در بیرون هم کاری نباید کرد؟

ج:
باسمه تعالی
تعریف دقیق کار فرهنگی در سن بیست سالگی عبارت است از: خودسازی جامع‌الاطراف.
والسلام

# هدایت

# تربیت

# تقوا

  • ۴ نظر
  • دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱
  • :: نغز

استاد تصویربرداری می‌گوید:
«دیوار سفید بیش از ۷۰ درصد نور را بازتاب می‌دهد و پوست بدن انسان حداکثر ۱۸ درصد را.»
همین طور که از حرف‌های استاد نکته می‌نویسم با خودم فکر می‌کنم که واقعا پوست انسان با بقیه‌ی نور چکار می‌کند؟

# آدمیت

# تربیت

# رسانه

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۱
  • :: نغز

نقطه‌ی کانونی این عکس، چهره‌ای نیست که می‌بینیم؛ بلکه چهره‌ای است که نمی‌بینیم.
*
دست چپ جلاد بر شانه‌ی چپ مجرم. دستِ تسلی، دستِ برادری.
*
در روزگار پیام‌بری بارها آرزو کرده‌ام که کاش می‌شد در حین انجام وظیفه‌ای الهی، آن‌هنگام که چاره‌ای جز تنبیه نیست، به همین سادگی پشت نقابی مخفی شد.

# معلم

# آزمون

# تربیت

  • :: نغز

بحث مفصلی آماده کرده‌ام راجع به «مهارت‌های زندگی در دنیای دیجیتال» که فردا برای مادران یک دبیرستان خوب تهران ارائه کنم.
همیشه قبل از چنین جلساتی در ذهنم سؤالاتی که ممکن است در حین جلسه پیش بیاید حدس می‌زنم و پاسخی برایشان آماده می‌کنم. بعضی وقت‌ها هم سیر بحث را به گونه‌ای می‌چینم که اصلاً چنان سؤالی پیش نیاید.
تنها سؤالی که اگر بکنند در می‌مانم و پاسخ معقولی برای گفتن ندارم این است که: «منبع این حرف‌ها کجاست؟» یا «چرا ما باید به این حرف‌ها و توصیه‌ها عمل کنیم؟ مگر شما کی هستید؟»
حق دارند. من نه تحصیلاتی در این موضوع دارم و نه این حرف‌ها را با آدمی خبره‌تر از خودم چک کرده‌ام و نه حتی خبره‌ای می‌شناسم که به این توصیه‌ها باور داشته باشد. توصیه‌های من درباره‌ی «اینترنت و مسأله‌ی رشد» در سطح نظریه‌پردازی است و می‌دانم که خیلی از اطرافیانم اساساً با آن مخالفند. باید یک طوری خودم را قانع کنم:
چه می‌توان کرد؟ امروز کادر مدرسه من را دعوت کرده‌اند. اگر روزی دیگر فردی دیگر را دعوت کردند می‌تواند برود و استدلال‌های خودش را بیاورد و لزوم حضور دانش آموزان در اینترنت را تطهیر کند. تکلیف من چیز دیگری ست.

# توکل

# رسانه

# تربیت

# مدرسه

  • ۳ نظر
  • چهارشنبه ۶ دی ۱۳۹۱
  • :: بداهه

س:
آیا اهمال و مسامحه در امداد (که منجر به نقص عضو یا موت مصدوم گردد) موجب ضمان و دیه مى‌باشد؟
ج:
هرچند مسامحه در این‌گونه امور گناه محسوب مى‌شود، ولى موجب ضمان و دیه نیست.
*
س:
اگر مصدوم یا قیّم و بستگان او مانع امداد و نجات حادثه دیده شوند، تکلیف امدادگر چیست؟
ج:
اگر جان وى در خطر باشد، نجات دادن مصدوم واجب است و نهى دیگران تأثیرى ندارد.

استفتائات جدید
احکام امدادرسانی

# معلم

# تربیت

# رهبر

  • ۳ نظر
  • سه شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۱
  • :: روایت امروز

س:
برخى از بیماران عاقل و بالغ که نیازمند عمل جراحى هستند، به علت ترس یا هر توجیه دیگرى حاضرند درد و رنج را تحمل نمایند ولى تن به عمل ندهند، و این در حالى است که پزشک مى‌داند که در صورت عمل نکردن، بیمار به زودى خواهد مرد یا دچار عوارض سختى خواهد شد.
با این فرض، آیا پزشک مى‌تواند با تصمیم خود، او را عمل جراحى کند؟ اگر على رغم مخالفت بیمار، بستگان وى چنین اجازه‌اى را صادر کنند، تکلیف پزشک چیست؟
ج:
اگر نجات بیمار از مرگ مستلزم عمل جراحى است، اشکال ندارد.
*
س:
پزشکى یقین دارد که انجام عمل جراحى روى بیمار تأثیر در زنده ماندن او ندارد، و در هر صورت بیمار پس از مدت کوتاهى خواهد مرد.
آیا پزشک جایز است بنا به اصرار همراهان بیمار یا مسئولان بیمارستان، اقدام به جراحى نماید یا نه؟
ج:
با اطلاع دادن به بیمار یا همراهان او نسبت به عدم تأثیر عمل، اقدام به عمل جراحى مانعى ندارد.

استفتائات جدید
احکام پزشکی

# معلم

# تربیت

# رهبر

  • ۰ نظر
  • يكشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۱
  • :: روایت امروز

س:
پزشک حاذق و ماهر، بدون سهل‌انگارى اقدام به عمل جراحى بیمارى نموده است و در حین عمل، آسیبى به بیمار وارد گردیده است.
آیا داشتن اجازه عمل از بیمار یا بستگان در رفع ضمان مؤثر است؟ دیه به عهده کیست؟
ج:
به نحو کلى در موارد ثبوت ضمان، اجازه بیمار یا بستگان وى رافع ضمان نیست.
*
س:
در مواردى که به علل غیرمربوط به کار پزشک (مثل اختلال در دستگاه ها و رفتن برق و ...) به بیمار لطمه‌اى وارد مى‌شود، ضامن کیست؟
ج:
در فرض مرقوم پزشک ضامن نیست و کسى که در بررسى دستگاه‌ها و وصل برق ذخیره و از این قبیل کوتاهى کرده ضامن مى‌باشد.

استفتائات جدید
احکام پزشکی

# معلم

# تربیت

# رهبر

  • :: روایت امروز

س:
در مواردى براى درمان بیمار، پزشک ناچار به ایراد لطمه‌اى دیگر به بیمار مى‌شود (مثلاً براى احیاى قلب بیمار سکته کرده، ماساژ مى‌دهد که منجر به شکستن دنده‌ها مى‌شود یا براى تحریک رفلکس بیمار به او سیلى مى‌زند و پرده‌ى گوشش پاره مى‌شود) آیا در موارد فوق پزشک ضامن است؟
ج:
اگر نجات جان بیمار، مستلزم ایراد آسیبى بر وى باشد، پزشک ضامن نیست.
*
س:
در مراکز آموزشى که براى آینده پزشک متخصص تربیت مى‌نمایند و به دلیل کمى مهارت دستیاران و دانشجویان، عوارض و خطراتى متوجه جان بیمار مى‌گردد، اگر احیاناً نقص عضو و فوتى واقع شود، آیا دستیار مربوطه ضامن است یا پزشک مسئول و استادیار مربوطه؟
ج:
در فرض مزبور دستیار یا هر کس که به بیمار آسیب رسانده، ضامن است.

استفتائات جدید
احکام پزشکی

# معلم

# تربیت

# رهبر

  • ۲ نظر
  • چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۱
  • :: روایت امروز

س:
آتانازى بر سه قسم است:
1- نوع فعّال (با تجویز داروى کشنده از طرف پزشک به زندگى بیمار خاتمه داده مى‌‌شود)
2- نوع انفعالى (به صورت خوددارى از ادامه مداوا و زنده نگاه داشتن بیمار محتضر)
3- نوع غیر مستقیم (با قرار دادن داروهاى به مقدار زیاد در دسترس بیمار تا بیمار شخصاً به زندگى پر رنج خویش پایان دهد)
استفاده از کدامیک بلااشکال است؟

ج:
حفظ محتضر و تأخیر مرگ او واجب نیست، بنابراین قسم دوّم مانع ندارد. ولى هر کارى که موجب مردن او باشد، مثل دو قسم دیگر جایز نیست.

استفتائات جدید
احکام پزشکی

# معلم

# تربیت

# رهبر

  • ۲ نظر
  • سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۱
  • :: روایت امروز
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ (شوری - 48)
وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاَغُ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ (آل عمران - 20)
وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ (نور - 54)
وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ (عنکبوت - 18)
فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِین (نحل - 35)
فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ (تغابن - 12)
وَمَا عَلَیْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِینُ (یس - 17)
*
یادم باشه سر فرصت یه تحقیق مفصل درباره عبارت «بلاغ مبین» در قرآن انجام بدم.
میدونی؟ یه جاهایی فقط همین عبارت یه پیامبر رو آروم می‌کنه.

# توکل

# معلم

# تربیت

# توحید

# پیامبر

  • ۰ نظر
  • يكشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۱
  • :: ذکر
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا
أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ
فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ
وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ
فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ
فَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ
إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ
فَإِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی مَن یُضِلُّ
وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ
صدق الله العلی العظیم
سوره نحل - آیه 36 و 37
*
خلاصه این که هدایت خیلی دست من و تو نیست. خودش باید بخواد که بشه؛ و گر نه نمیشه.

# هدایت

# تربیت

# توحید

  • :: ذکر

امشب این‌جا بودم. حاجی اشاره‌ی دقیقی داشت به اولویت‌های دعوت پیام‌بران. اولویت با عبودیت و توحید است، نه اخلاق و عدالت و ...
*
جملات خوب دیگری هم داشت که گلچین کردم:

* برای اینکه حرکتی در جهان رخ دهد نیازی نیست معطل کسانی شویم که مشکلات عمیقی دارند. با صفاها را برمی‌گزینیم و به حرکت می‌اندازیم.
* خدا می فرماید پیامبر من اگر می خواهی کسی را به دین دعوت کنی نباید فقط جاذبه داشته باشی بلکه باید دافعه هم داشته باشی. پیامبر من نباید فقط نشانه هایی بیاری که مردم مست تو شوند و بدون اراده به سمت تو بیایند. جاهایی هم معجزه نشان نده تا آن‌ها که بدون اراده آمده‌اند ریزش کنند. به پیامبر می‌فرماید نادان نباشی ما لازم نیست که همه را به هر قیمتی جذب کنیم.
* خیلی‌ها دارند به هر قیمتی سعی می‌کنند همه را جذب کنند. اگر هنرمندان ما خواستند کار دینی بکنند باید کارشان تبشیر و تنذیر باشد. نباید فقط تبشیر باشد. خداوند متعال انذارش اتفاقا بیشتر از تبشیرش است. غربی‌ها را ببینید که چگونه می‌کشند و جذب می‌کنند. این همان راه طاغوت است.

# هیأت

# رسانه

# توحید

# تربیت

  • :: بداهه
گاهی باید بگذاری شماتت کند؛ کنایه بگوید و طعنه بزند.
گاهی پیش می‌آید که همین‌طور بی خود و بی‌جهت مشکلات را به گردن تو بیندازد و تو باید که هیچ نگویی.
بی‌آن‌که مقصر باشی، گاهی باید سرت را پایین بیاندازی و شرمنده باشی.
مگر چند تا عزیز داری؟

# تربیت

  • :: عزیز
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون