تو: آقا خیلی داغون شدم. بابام گفتن نرو. چیکار میکردم؟ کاش یه وقت دیگه...
من: اگه حرف پدر رو گوش نمیکردی، دیدارمون چه فایده داشت؟
من: اگه حرف پدر رو گوش نمیکردی، دیدارمون چه فایده داشت؟
# مدرسه
# نمایشگاه
- ۰ نظر
- جمعه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۰
خیلی خوبه رفیقِ اینجوری داشته باشی:
یه پیامک بفرستی بعد شیش ماه که: پاشو بیا جلسهمون صحبت کن.
خودش زنگ بزنه؛ خودش برنامههاشو ردیف کنه؛ خودش پاشه بیاد؛ خودش حرف بزنه و بیمزد و منت بذاره بره.
*
خیلی خوبه که بعد از ده سال که بر میگردی و به روزای جوونیت نیگا میکنی، دلت نسوزه که چرا برا فلانی اینهمه وقت صرف کردم؛ ارزشش رو نداشت.
خیلی خوبه که از رفاقتات راضی باشی؛ خدا هم راضی باشه.
*
اونایی که جلسهی این پنجشنبهرو بودن، برن تو کفِ رفیق خوب.
...
نه برادران! چیزی عوض نشدهاست و هنوز هم اُسالاساس بنای انقلاب اسلامی بر مبارزه است و هنوز هم ما محتاج هستیم که روح حماسه و ایثار را در میان مردم زنده نگاه داریم، بسیج را تقویت کنیم، اسلحه بسازیم، عاشورا را حفظ کنیم، فرهنگ مصفای عاشوراییٍ جبهههای جنگ را اشاعه دهیم و خود را برای یک نبرد طولانی و همهجانبه با شیطان آماده کنیم...آینهی جادو، جلد دوم، مقالهی اول، صفحهی ۳
سیدمرتضی آوینی رحمهالله علیه
1367 ه.ش.