صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیین» ثبت شده است

شگفت‌آورترین تجربه‌ی این روزها و ماه‌ها بدون شک برخورد مستقیم و بدون واسطه -و تقریباً تصادفی- با «موزه میراث روستایی گیلان» بود.
کیلومتر ۱۸ جاده رشت - قزوین و در دل پارک جنگلی سراوان، پروژه‌ای بزرگ و باورنکردنی انجام شده است. پروژه‌ای مهندسی - انسانی که بی‌هیاهو و با دقت بی‌نظیر علمی و فنی آماده‌ی تکان دادن شماست: تعداد زیادی خانه‌ی روستایی از سرتاسر جغرافیای گیلان به این موزه‌ی باز و جنگلی آورده شده‌است. بله. آورده شده است. یعنی خانه‌ها را خریده‌اند، تکه تکه کرده‌اند و دوباره در محل موزه بازچینی کرده‌اند. خانه‌هایی که بعضی قدمتی بیش از صد و هفتاد سال دارند.
مطالعه‌ی «خانه»، مطالعه‌ی علم، فناوری، هنر، اقتصاد، دین، آیین، سیاست و فلسفه‌ی زندگی مردمان است.

# آیین

# ایران

# تاریخ

# سفر

  • ۱ نظر
  • شنبه ۷ فروردين ۱۳۹۵
  • :: بداهه
تو: بیژن و روژین چطورن؟
من: بفرمایید بیجن و منیجه. یا حتی جولی و جولز!
تو: خب بالاخره برادرزاده هام رو چی باید صدا کنم؟
من: آقا مصطفی و مریم خانم.
***
پ.ن:
امسال هفدهم خرداد مصادف شده با روز مبعث و امروز وارد سی و دومین سال زندگی ام شدم. 
در هفته ای که گذشت دوستان زیادی ابراز لطف و محبت کردند و از راه های مختلف تبریک ها و شادباش ها گفتند.
ان شاء الله به زودی بتوانم در شادی هایتان جبران کنم.
منت پذیر دعای خیر شما در آخرین روزهای ماه رجب برای سعادت و سلامت خانواده ام هستم.

# آیین

  • ۲ نظر
  • جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲
  • :: پدر مقدس
  • :: پیامک
آیا
هیچ اندیشیده‌ای
که چرا
مطالعه برای امتحانات
در ترم‌های زوج
سخت‌تر از ترم‌های فرد است؟

# آیین

# امتحان

# دانشگاه

  • ۴ نظر
  • يكشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۱
  • :: بداهه
داشت می‌رفت مشهد.
گفتم: «آدم خوبه تنهاخور نباشه.»
گفت: «یعنی چی؟»
گفتم: «یعنی: یاد آورد از احبا و اصدقا و آن‌چه کرامت کنند، بذل یاران کند.»

# آیین

# مشهدالرضا

# دوست

  • ۴ نظر
  • دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۰
  • :: پیامک

خوانندگان صاد حدود چهل و پنج روز برای شرکت در این دو نظرخواهی فرصت داشته‌اند:

همان‌طور که سامانه‌ی مدیریت نظرخواهی به من نشان می‌دهد (و خب به شما نشان نمی‌دهد!) نظردهندگانی که آشنایی شخصی با من دارند و از خوانندگان صمیمی و دیدگاه‌نویس صاد به‌شمار می‌آیند، به روش شکسته‌نویسی مورد علاقه‌ی من رای داده‌اند. هر چند که هر دوی این روش‌ها در این دو نظرخواهی رتبه‌ی دوم را کسب کرده‌است. این را باید به حساب شیطنت یکی از دوستان -به اعتراف خودش- و البته سلیقه‌ی متفاوت خوانندگان گذری صاد گذاشت.
هدف اصلی من از طرح این دو نظرخواهی -صرف نظر از توصیه‌ی یک روش خاص- توجه دادن دوستانم به «چه گونه نوشتن» بود که الحمدلله برآورده شد.
*
برای جمع بندی این دو نظرخواهی، نظر شخصی من را هم بخوانید. من برای نظرم استدلال می‌آورم. البته می‌دانم که زبان «توصیه بردار» نیست. اما نگارش ما می‌تواند پیراسته‌تر و ساده‌خوان‌تر بشود:
یکم: «های ناملفوظ» انتهای کلماتی مانند «همه» اگر در شکسته‌نویسی حذف شود، مجبوریم کلمه‌ی بعدی را به آن بچسبانیم. گاهی اوقات (مثل منتخب نظرسنجی اول) کلمه‌ی حاصل بی‌ریخت می‌شود و خواندنش هم سخت است: «همش»
«همش» را چطور باید خواند؟ اولین انتخاب ذهن کتاب‌خوان ما، خواندن این کلمه‌ی تازه بر وزن «کفش» است که البته غلط است. لذا نویسنده ناگزیر است برای راحتی کار خواننده از زیر و زبر استفاده کند و بنویسد: «هَمَش» . خب این چه طرز حل مشکل است؟ آیا بهتر نیست از همان اول «های ناملفوظ آخر» را حذف نکنیم و بنویسیم: «همه‌ش»
این طوری هم کلمه‌ی غریب نساخته‌ایم و هم مجبور به زیر و زبرگذاری نیستیم.
آوردن نشانه‌ی «الف» بین «ها» و «شین» هم زاید است: همه‌اش. اگر نیاوریمش مگر چطور می‌شود؟
دوم: حرف نشانه‌ی مفعول «را» از مظلوم‌ترین حروف در شکسته‌نویسی‌ست. بیایید «را» را حذف نکنیم! حذف نشانه‌ی مفعول در شکسته‌نویسی واقعاً درک معنا را مشکل می‌کند. با این‌حال شکسته‌نویسان کم‌لطف، اهمیتی به نقش معنایی «را» نمی‌دهند و به راحتی و بارها آن را در کلمات قبل از خود ادغام می‌کنند: «اونو» یا «منو» یا «کتابو» .
نکته تناقض‌آمیز این‌جاست که در تلفظ این سه نمونه‌ای که ذکر کردم صدای اوی کوتاه مد نظر است نه اوی بلند. حال آن‌که در نگارش مرسوم نشانه‌ی «و» اغلب در انتهای کلمات صدای اوی بلند می‌دهد و این‌بار هم ذهن کتاب‌خوان ما در اولین مواجهه با این طرز نگارش دچار سکته می‌شود. بیایید خودخواهی را کنار بگذاریم؛ در تایپ این «ر» ناقابل تنبلی نکنیم و همگی برای رعایت حال خواننده و انتقال ساده‌تر معنا بنویسیم: «اون رو» یا «من رو» یا «کتاب رو»
سوم: اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید! اگر پیشنهاد من را قبول نمی کنید و سلیقه‌تان نگارش دیگری را می‌پسندد، لااقل فقط به یک روش بنویسید. باور کنید که خواننده هیچ گناهی مرتکب نشده اگر دوست دارد نوشته‌ی شما را بخواند. به او احترام بگذارید و اذیتش نکنید.

# آیین

# ادبیات

# زبان

# نوشتن

  • :: بداهه

قال امیرالمؤمنین علیه السلام:
قم عن مجلسک لابیک ومعلمک ولو کنت امیرا
از جای خود برای پدر و آموزگارت برخیز، اگر چه فرمانروا باشی .

مستدرک الوسائل، ج ۱۵،  ص ۲۰۳

# معلم

# آیین

# تربیت

  • :: روایت امروز

پایین پای زعیم پنجاه و نهم شیعیان نشسته‌ام، مسجد بالا سر، کتاب می‌خوانم.
حضرت آیت‌الله‌العظمی با جمعی از شاگردان عصازنان می‌رسد. بعضی که زودتر متوجه حضورشان شده‌اند، بلند می‌شوند و جلو را خالی می‌کنند. حضرت آیت‌الله خودش چند بار با صدای بلند می‌گوید: «بلند نشید؛ بفرمایید؛ بفرمایید» شاگردانش هم خیلی با احترام همین جملات را خطاب به مردم تکرار می‌کنند.
مردم اما در فکر کار دیگرند. پیر و جوان عقب می‌ایستند تا حضرت آیت‌الله‌العظمی برای استادش فاتحه‌ای بخواند. بعد زائرین حرم یکی یکی جلو می‌آیند و بر شانه‌ی راست آیت‌الله‌العظمی دست می‌کشند و بر صورت می‌مالند. تبرک می‌جویند.

# آیین

# حرم

# قصه

# قم

  • :: بداهه

اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

وَ واعَدنا مُوسی ثَلاثینَ لَیلَةً
وَ اَتمَمناها بِعَشرٍ
فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ اَربَعینَ لَیلَةً
وَ قالَ مُوسی لأَخیهِ هارونَ
اخلُفنی فی قَومی
وَ اَصلِح
وَ لا تَتَّبِع سَبیلَ المُفسدِین

صدق الله العلی العظیم
سوره ی مبارکه اعراف. آیه شریفه 142

*
از امشب که شب اول ماه گرامی ذیحجه باشد، خواندن دو رکعت نماز بعد از نماز مغرب (در هر رکعت بعد از حمد و توحید، یک بار آیه ی و واعدنا) محبوب است؛ تا ده شب. نمازگزار این دهه در ثواب اعمال حاجیان شریک است ان شاء الله.
**
نماز دهه ی اول ذیحجه بهترین معروفی که می توان به آن امر کرد نیست. واجب هم نیست.
دوستانِ من خودشان عاقل هستند و اولویت بندی بلدند.

# آیین

# توحید

  • :: ذکر

پدربزرگ محترمشان تجدید فراش نموده‌اند و بحث فقهی شدیدی در گرفته‌است که الان کی با کی محرم است و نامحرم.
فرزندان و نوه‌ها و نتیجه‌های مرد بر زن محرمند و دامادها نامحرم. فرزندان و نوه‌ها و نتیجه‌های زن اما حکم پیچیده‌ای دارند بر مرد و خاندانش و هنوز تفقه در این‌باره ادامه دارد...

# ازدواج

# آیین

  • ۰ نظر
  • جمعه ۱۴ مرداد ۱۳۹۰
  • :: بداهه
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون