دقت کن که یادداشتت نباید بیش از یک ایدهی مرکزی داشته باشد. همهی شاخ و برگها باید نسبتشان را با آن ایده مرکزی شفاف کنند. یک یادداشت موقر «از هر دری سخنی» نیست. توانایی شما به عنوان نویسنده در بافتن تار و پود استدلالها برای درخشیدن ایده مرکزی معلوم میشود.
وقتی دیربهدیر و کمکم مینویسی -و به قول من خساست و بخل در نوشتن داری- حرفهای زیادی نگفته در ذهنت میماند که ناخودآگاه و نابجا میپرد وسط یک یادداشت محترم و خرابش میکند.
قبل از نوشتن یک یادداشت خوب، یادت باشد که ذهنت را از خردهحرفها و تکهنکتهها خالی کنی تا در هنگام بافتن مقالهات اذیتت نکند. شاید راهش این باشد که کوتاه نوشتههایی برای خودت داشته باشی که بتوانی با خیال راحت از آنها در ساختار یک یادداشت درخشان صرف نظر کنی.
به طور کلی هم توصیه به خلاصهنویسی و موجزگویی جواب میدهد. اگر حرفی را میشود در ۲۰۰ کلمه گفت، بیشترش نکن:
یک نقطه را هدف بگیر؛ کمی زمینهچینی کن؛ به آن نقطه شلیک کن؛ اسلحه را در غلاف بگذار و تمامش کن.
# نوشتن
- ۱ نظر
- پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۶