در روزهای آخر اسفند،
کوچ بنفشههای مهاجر،
زیباست...
پ.ن:
این را آقای مهندس هنگام تحویل اولیهی پروژهاش (بعد از چهل روز تأخیر!) برایم فرستاد. مهندس هم مهندسهای قدیم.
# دوست
- ۰ نظر
- شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۳
در روزهای آخر اسفند،
کوچ بنفشههای مهاجر،
زیباست...
پ.ن:
این را آقای مهندس هنگام تحویل اولیهی پروژهاش (بعد از چهل روز تأخیر!) برایم فرستاد. مهندس هم مهندسهای قدیم.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
لَا یَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاء الْخَیْرِ
وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُوسٌ قَنُوطٌ
صدق الله
سوره فصلت، آیه ۴۹
پ.ن:
انسان هرگز از تقاضای نیکی (و نعمت) خسته نمیشود،
و هر گاه شر و بدی به او رسد مأیوس و ناامید میگردد.
بعد از دیدن این فیلم کوتاه، به سؤالات زیر پاسخ دهید:
۱- چرا بی بی سی با نتانیاهو مصاحبه میکند؟ (۲ نمره)
۲- چرا بی بی سی این سؤال تند را از نتانیاهو میپرسد؟ (۲ نمره)
۳- چهرهی مجری بی بی سی هنگام پرسیدن این سؤال چه چیزی را به مخاطب القا میکند؟ (۲ نمره)
۴- نتانیاهو در پاسخ به این سؤال از چه ترفندهایی در عملیات روانی استفاده میکند؟ (هفت مورد - ۱۴ نمره)
سؤال مثبتی- چرا بی بی سی فارسی محل مصاحبه نتانیاهو را به جای اورشلیم «بیت المقدس» مینامد؟ (۱ نمره)
همیشه توانایی ذهن انسان در فهم متفاوت از کلمات یکسان برایم جالب بوده است. استعاره گویی و استعاره فهمی از ویژگیهای پنهان مغز ماست که درباره آن خیلی نمیدانیم. هنگام رشد زبانی بچهها فرصت خوبی پیش میآید که در این زمینه تفحص کنیم.
*
بچهها چون مهارت کافی برای استفاده از قاشق و چنگال ندارند معمولاً دستشان توی کاسه است و غذا خوردنشان با کثیفکاری همراه است. برای همین سر سفره معمولاً دستمال پارچهای کنار دست بچهها میگذاریم تا خودشان دستشان را تمیز کنند. جملهی «خب حالا دستت رو تمیز کن» بارها برای بچهها تکرار شده و کاملاً با نحوهی تمیز کردن دستانشان آشنا هستند.
دختر غذایش را خورده بود و میخواست به سراغ بازی برود. مادر برای این که لقمهای دیگر هم به او خورانده باشد میگوید: «ته بشقابت رو تمیز کن بعداً برو» و در کمال حیرت دختر را میبیند که دستمال پارچهای را به کف بشقاب میکشد!
ذهن دختر تفاوتی بین «تمیز کردن دست» و «تمیز کردن ته بشقاب» نمیگذارد. او هنوز این استعاره را بلد نیست. شگفت آور است که چگونه تا چند ماه دیگر این را به همراه دهها استعارهی دیگر میآموزد.
شهر «حضرت امام صاحب»: شهری در ولایت قندوز در شمال افغانستان...
از سنگنبشته نصب شده در ورودىِ زیارتگاه چنین برمیآید که بعد از واقعه کربلا، سر مطهر امام حسین علیهالسلام به عسقلان در شام منتقل شد. در قرن ششم، خلیفه فاطمى مصر، سر امام را به مصر منتقل کرد، اما قبل از اینکه آن را دفن کنند، عدهاى از ترکان آن را به تخارستان بردند و در محلى به نام ارهنگ دفن کردند. در این محل (مانند زیارتگاه شاهمردان در مزار شریف)، هر سال در روز دهم حَمَل (فروردین) عَلَمِ زیارتگاه برافراشته میشود و متعاقب آن، چهل روز میله (جشن) در شهر برگزار میگردد. مقامات محلى و زائران، از دور و نزدیک، در این مراسم شرکت میکنند.
خندههای مرا ببخش.
این خندهها -موقع شنیدن غصههای تو- خندهی شادی و هیجان نیست. خندهی عصبی است: یک واکنش ناخودآگاه در برابر حجم فاجعه.
این خندهها درست در لحظهای که باید بغض کنم و به چشمانت خیره شوم و در هم بشکنم، غرورم را حفظ میکند.
.
.
.
تو از دو ساعت بعدش خبر نداری.
تو از دو روز بعدش خبر نداری.
آن خندههای لحظهای را ببخش.
تو: مهمون نمیخواین؟
من: بیا حبیب خدا، ای حبیب دلم / بیا که هوای حرم تماشایی است