صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۳۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۰ ثبت شده است

أَللَّهُمَّ أدخِل عَلَی أَهلِ القُبُورِ السُرورَ
خدایا؛ به ساکنانِ قبرها شادمانی و سرور عطا کن

و به ما قبرستان‌نشینان عادات سخیف نیز...

# آوینی

# رمضان

  • ۴ نظر
  • شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۰
  • :: نغز

پدربزرگ محترمشان تجدید فراش نموده‌اند و بحث فقهی شدیدی در گرفته‌است که الان کی با کی محرم است و نامحرم.
فرزندان و نوه‌ها و نتیجه‌های مرد بر زن محرمند و دامادها نامحرم. فرزندان و نوه‌ها و نتیجه‌های زن اما حکم پیچیده‌ای دارند بر مرد و خاندانش و هنوز تفقه در این‌باره ادامه دارد...

# ازدواج

# آیین

  • ۰ نظر
  • جمعه ۱۴ مرداد ۱۳۹۰
  • :: بداهه
تو: سلام. میشه برای انتخاب رتبه مزاحم شما بشم؟
من: علیکم السلام. منظورت انتخاب رشته‌ست دیگه؟!
تو: نه، همون انتخاب رتبه رو میگم. انتخاب رشته رو که خودم بلدم.
من: اشتباه گرفتی عزیز؛ باید با رایانه‌ی سازمان سنجش تماس بگیری!
تو: می‌دونم. گفتم شما که با این سیستم‌ها آشنایید سفارش ما رو هم بکنین!
من: اگه به من بود می‌گفتم یه رتبه‌ی چهار رقمیه پر از هفت و هشت بهت بده بری حال کنی!
تو: خب بگذریم. همون انتخاب رشته رو می‌فرمودین... !!

# مدرسه

  • ۲ نظر
  • پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۰
  • :: پیامک

سفره پهن کرده روی گل قالی؛ پرده کشیده در میان؛ خودش نشسته وسط؛ ما این‌طرف؛ خانم‌ها آن‌طرف.
می‌خندد.

# افطار

# تربیت

# سبک زندگی

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۰
  • :: عزیز

بی‌خود و بی‌جهت نشستم به خواندن «جانستان کابلستان». شاید چون آخرین کتاب خریده و نخوانده‌ام بود و شاید چون می‌خواستم زودتر از دستش خلاص شوم. جانستان کتابی بود که بالاخره یک روزی باید می‌خواندمش. مثل همان قورباغه‌ی معروف که بالاخره قورتش دادم!
بی‌محتواتر از تصور اولیه‌ام بود. انتظار داشتم نگاهی عمیق‌تر و دقیق‌تر به مسأله‌ی افغانستان داشته باشد. اما جانستان نسبت به «نفحات نفت» برای من کم‌مایه‌تر و بی‌فایده‌تر بود. بخشی از این برمی‌گردد به کوتاهی سفر نویسنده و بخشی دیگر به سرعت نگارش کتاب (که در مقایسه با دیگر آثار امیرخانی تندنویسی شده است) و بخشی دیگر به رفاقت با مجید عزیز و خاطراتش!
نمی‌دانم چه دلیلی وجود دارد که نویسنده‌ای تصمیم می‌گیرد از یک سفر، کتاب در بیاورد و از یک سفر نه. احتمالاً بی‌توجهی مفرط محافل فرهنگی ما به افغانستانِ امروز، اصلی‌ترین انگیزه‌ی امیرخانی از انتشار این کتاب است و در این راستا نویسنده موفق شده است چند قطعه عکس تفصیلی از حال و اوضاع فعلی کشور همسایه به یادگار بگیرد. احتمالا گذر زمان اهمیت جانستان را به عنوان یک سند تاریخی بیش‌تر خواهد کرد.

خواندن این کتاب را به همه‌ی آن‌هایی که رفیقی مثل مجید ندارند تا به صورت چندرسانه‌ای در جریان امور افغانستان قرار بگیرند توصیه می‌کنم.

# ایران

# تاریخ

# فرهنگ

# مجیدم

  • ۱ نظر
  • سه شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۰
  • :: بداهه
  • :: کتاب

...
پدر سیدحامد را در دامنه‌ی تپه‌ای خشک و پرشیب به خاک سپرده بودند.
از آن روز تا حالا، بارها خواب آن تپه را دیده‌ام. تپه‌ای که پدر سیدحامد در آن خوابیده است و حامد آن جا ایستاده و به ما نگاه می کند. پیراهن مشکی به تن دارد و مستقیم به چشمان ما خیره شده است. پشت سرش مادر و خواهران کوچکش ایستاده‌اند و به حامد تکیه کرده‌اند...

شانزدهم آبان هشتاد و هشت
*
این‌ها را چرا این‌جا می‌نویسم؟ نمی دانم...

# مدرسه

# دوست

# قصه

  • ۱ نظر
  • دوشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۰
  • :: کودکی

آن‎هایی که به‎دنبال آب هستند باید بدانند که آب با سراب و لعاب فرق دارد، لعب در فرهنگ قرآن یعنی بازی. واژه لعب و لعاب از یک ‎ریشه است؛ لعاب گرچه نمی در دهان ایجاد می‎کند؛ اما کسی را سیر نمی‎کند. عده‎ای با لعاب دهان بازی می‎کنند، این بازی گرچه لذتی برای آن‎ها دارد، ولی هیچ تشنه‎ای با آن سیراب نمی‎شود. اصحاب رسانه باید بدانند هرکاری که نام خدا و یاد خدا در آن نباشد مثل لعاب دهان است که کسی را سیراب نمی‎کند.
اگر در کارهای رسانه‎ای، نه در آغاز کار سخن از خدا بود و نه در انجام کار سخن از خدا بود و نه در مسیر سخن از خدا بود، آن کار نه تأثیرگذار خواهد بود و نه ماندگار؛ زیرا چنین حرکتی در حقیقت رکود و جمود است.

# علامه جوادی

# رسانه

  • ۰ نظر
  • يكشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۰
  • :: روایت امروز

بعد از سال‌ها از رادیو یه ترانه‌ی ردیف شنیدم. گشتم دنبالش. فهمیدم تیتراژه یه سریال تلویزیونیه. خوشم اومد از رویش‌ها. رفتم دنبال اصل شعرش. خیلی خوب و منطقی و روون و مناسب حال و احوال ما. شاعر جوونش رو پیدا کردم. این‌کاره‌ست. چند تا کار خوب دیگه توی پرونده‌ش هست. اومدم منتشرش کنم که فهمیدم آقا با اسم مستعار برا اون‌ور آبی‌ها هم ترانه میگه. عاشقانه‌هاشو اینجا می‌خونن و سیاسی‌هاشو اون طرف.
بیخیالش شدم.
*
استاد پیغام داده که حالا اگه اصرار دارین می‌تونین برا ملت «ربنا»م رو پخش کنین.
رئیس زده تو دهنش که صد سال! برو برا همون لجنا قر بیا. ما طرفدار تنوعیم!
*
واقعا اصالت با کدومه؟ هنر یا هنرمند؟ بالاخره این هنر است که می‌ماند یا هنرمند؟

# اداره

# رسانه

# موسیقی

  • :: بداهه
  • :: نغز

در آستانه‌ی ماه مبارک رمضان بالاخره طرحی که مدت‌ها ذهنم را مشغول کرده‌بود به طور مختصر نوشتم. اگر خوشتان آمد و تصمیم گرفتید امسال با این شیوه در بارگاه قرآن کریم زانو بزنید خوشحال می‌شوم اگر خبر بدهید تا دیگران هم در جریان قرار بگیرند.

طرحی نو در سیر مطالعاتی قرآن کریم

# سبک زندگی

# قرآن

  • :: بداهه
  • :: ذکر

خوب است. بعضی از روزها را می‌گویم:
دوباره یادت می‌آید که می‌توانی به دیگران کمک کنی؛ می‌توانی پیامی را به گوش کسی برسانی؛ می‌توانی خاطری را شاد کنی؛ می‌توانی با دیگران مهربان باشی و خسته نشوی؛ و خسته که شدی هم‌چنان برای کمک به دیگران تلاش کنی و لذت ببری.

بعضی از روزها خوب است. همین طوری خوب است.

*
با تشکر از امیرحسین، سیدمهدی، محمدحسین، مهدی، مجتبی، رضا، محمدمهدی، علیرضا و دیگران به خاطر این یادآوری.

# حبیب

# دوست

# محمدم

# مدرسه

# پنجشنبه‌ها

  • ۶ نظر
  • پنجشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۰
  • :: بداهه

کار دانشجویی در منزل با مشخصات زیر موجود است:
حوصله و دقت، پای کامپیوتر، بدون نیاز به اینترنت، تایپ متن، ویرایش صدا، حوصله و دقت، موضوع فرهنگی تربیتی، حقوق بخور و نمیر، تعهد زمانی، حوصله و دقت.

آشنایان می‌توانند از طریق صفحه‌ی «محرمانه مستقیم» اعلام آمادگی نمایند.

# اداره

  • ۲ نظر
  • چهارشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۰
  • :: بداهه

از هفته‌ی آینده و در طول ماه مبارک رمضان برنامه‌ی نمایشی «باغ‌تماشا» ساعت ده و نیم شب از رادیو معارف پخش می‌شود.
اگر اهل شنیدن نمایش‌های خوب و با محتوا هستید پیشنهاد می‌کنم داستان «آفتاب رحمت» که در شش قسمت سی‌دقیقه‌ای با نگاهی به زندگی شیخ مفید، سیدمرتضی و سیدرضی ساخته شده از دست ندهید.
تبلیغ صوتی کوتاه این نمایش را بشنوید:

آفتاب رحمت


# اداره

  • ۱ نظر
  • سه شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۰
  • :: بشنو

مسئولان هنر و رسانه:
اولا باید عطش مخاطب را بشناسند و ببینند صادق است یا کاذب تا متناسب با آن پاسخ دهند
ثانیا عطش صادق در مخاطب ایجاد کنند؛ زیرا هنگامی که عطش صادق در انسان ایجاد شود و دائما زیاد‎تر گردد، چشمه آب از درون انسان جاری خواهد شد. مولوی در این‎باره می‎گوید:
آب کم جو تشنگی آور به‎دست/ تا بجوشد آبت از بالا و پست

# علامه جوادی

  • ۶ نظر
  • دوشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۰
  • :: روایت امروز

شش و نیم کیلو آلبالو خریدیم از قرار کیلویی دوهزار تومان. شستیم و برگ و ساقه‌‌ها را تمیز کردیم و ریختیم توی قابلمه. حالا باید تصمیم بگیریم:
اگر نمک بزنی می شود لواشک ترش و اگر شکر بریزی می‌شود مربای شیرین.
به راستی چه باید کرد؟

# سبک زندگی

  • :: بداهه
ماه شعبان هم داره تموم میشه.
یه روزه‌ی درست و حسابی هم نگرفتیم...

# توحید

  • :: بداهه
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون