صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۱۰۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی» ثبت شده است

برای کولری که به قیمت ۶۰۰ هزار تومان خریده بودم ۵۵ هزار تومان خرج کردم تا به خانه برسد.

# مسکن

# حماسه

# زندگی

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۳
  • :: بداهه

کولر آبی ۵۵۰۰ با نشان تجاری سپهر الکتریک و موتور موتوژن تبریز
۶۰۰ هزار تومان

# مسکن

# حماسه

# زندگی

  • ۱ نظر
  • يكشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۳
  • :: بداهه

اقاقیا

از پله‌های نردبان بالا رفتم و به زحمت خودم را کشاندم روی تیغه‌ی باریک دیوار حیاط. دستم را دراز کردم و شاخه‌های خشک پیچیده به دور سیم‌های برق را شکستم و پایین انداختم. بعد طنابی به لوله‌ی گاز روی دیوار حیاط همسایه بستم و نشستم لبه‌ی دیوار و با پایم شاخه‌های رهای اقاقیا را بالا کشیدم و به طناب پیچاندم.
*
بعد از مدت ها بالاخره یک کار حسابی برای عزیز کردم.

# زندگی

# قصه

  • ۰ نظر
  • شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۳
  • :: عزیز
هر گروه از کسبه با توجه به نوع وظایف شغل روزمره و میزان ارتباط با مردم و شرایط محیط کارشان دارای خصلت‌های مشترک و اخلاق خاصی می‌شوند که اگر کمی با آن‌ها سر و کار داشته باشید می‌توانید از آن سر در بیاورید.
تجربه‌های قبلی من نشان می‌دهد که مثلاً در برخورد با بنگاه داران املاک نباید انتظار راست گویی از آن‌ها داشته باشید. یا لباس فروش‌ها هیچ وقت جنس بد در مغازه‌ی خود ندارند. از قدیم هم معروف بوده که خیاط‌ها و نجار‌ها بدقولند که در مورد نجار‌ها تجربه‌ی شخصی عمیقی از این بدقولی دارم.
در این یکی دو هفته با چند آهن فروش مختلف در چند نقطه‌ی مختلف قم سر و کله زده‌ام. پیش فرضم این بود که چون این جماعت از صبح تا شب لابلای تیرآهن و میلگرد و نبشی روزگار می‌گذرانند، باید آدم‌های خشک و عبوسی باشند. اما مشاهداتم نشان می‌دهد که بر خلاف این محاسبات، آهن فروش‌ها آدم‌های مهربانی هستند.
*
این نوشته را خیلی جدی نگیرید. فکر کردنی بود با صدای بلند!

# مسکن

# زندگی

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۳
  • :: بداهه
  • ۳ نظر
  • يكشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۳
  • :: بداهه

«دوندگی امدادی» یکی از شاخه‌های ورزش دومیدانی است که در‌ آن دونده‌ها تشکیلِ یک گروه را می‌دهند و هر یک چوب (باتون فلزی) را به مسافت مشخصی حمل می‌کند و به دیگری می‌دهد.
*
این آبله‌ی عجیب در خانواده‌ی ما به صورت امدادی تکثیر می‌شود. یعنی همیشه یک نفر مریض است و در هیچ زمانی دو نفر مریض نیستند: پسرخاله، دخترخاله، من، دختر کوچولو و از امروز هم آقا پسر!
هر کدام دو هفته‌ی تمام، بدون هم‌پوشانی

# خانواده

# زندگی

  • ۱ نظر
  • يكشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۳
  • :: پدر مقدس

در مجموع سه ترم مبلغ ناقابل سه میلیون تومان وام شهریه‌ی دانشجویی گرفتم که با احتساب کارمزد آن باید حدود سه میلیون و دویست هزار تومان باز پس بدهم. طی مراحل فارغ‌التحصیلی مجبورم کردند که ده درصد آن را یک‌جا پرداخت کنم و حالا دفترچه قسط الباقی آمده است: شصت ماه، هر ماه حدود پنجاه هزار تومان.
تا فروردین ۹۸ این خاطره با من خواهد بود.

# حماسه

# دانشگاه

# زندگی

  • ۰ نظر
  • شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۳
  • :: بداهه

ما به مرحله‌ی مخفی کردن مُهر و تمرین نخندیدن هنگام نماز رسیده‌ایم و شما به مرحله‌ی جویدن تسبیح و خوابیدن روی سجاده.
تقبل الله!

# زندگی

  • ۰ نظر
  • سه شنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۳
  • :: پدر مقدس

امروز معلوم شد که خانم «مریم خانم» هم آبله گرفته‌اند. جوش‌های کوچک قرمز روی بدن و صورت. دقیقاً دو هفته بعد از من.
فکر نمی‌کنم دخترهای زیادی در دنیا وجود داشته باشند که در ده ماهگی از پدرشان آبله مرغان گرفته باشند. از این لحاظ این یک اتفاق تاریخی است.

# زندگی

  • ۰ نظر
  • شنبه ۲ فروردين ۱۳۹۳
  • :: پدر مقدس

سال نود و دو را «سال آغازها و پایان‌ها» نامیده بودم. حالا با یک ارزیابی ساده معلوم می‌شود که نام‌گذاری نامناسبی نبوده است:

- پایان زندگی در قم و آغاز زندگی در حومه قم (!)
- پایان یک مستأجری سخت و آغاز یک مستأجری ساده
- پایان تحصیل در دانشگاه، آغاز فراغت دایمی از تحصیل
- پایان زندگی دو نفره و آغاز زندگی چهار نفره
- آغاز پدر بودن، آغاز بچه داشتن، آغاز بچه داری
- آغاز و پایان همکاری با یک شرکت خوب در یک پروژه‌ی بد
- آغاز همکاری با دفتر موسسات فرهنگی
- آغاز همکاری با کانون فرهنگی یک مسجد
و
- پایان ترس از آبله

هر چند که تعدادی از آغازها و پایان‌هایی که سال پیش در هنگام نام‌گذاری در ذهن داشتم محقق نشد (مثل پایان مستأجری، آغاز کار در دانشگاه، پایان پروژه‌های نیمه کاره تحقیقی و ...) اما در مجموع از نام سال ۹۲ راضی‌ام.
*
با نگاهی به برنامه‌های یک ساله‌ام، سال ۹۳ را «سال یک قدم به جلو» می‌نامم. یک قدم به جلو در اقتصاد و یک قدم به جلو در فرهنگ!

# زندگی

# سال‌نام

  • ۱ نظر
  • جمعه ۱ فروردين ۱۳۹۳
  • :: بداهه

از ظهر جمعه ۱۶ اسفند تا امشب می‌شود هشت روز که در خانه افتاده و بیمارم.
دو روز اول فقط تب و لرز بود و درد بدن و از صبح روز سوم دانه‌های قرمز (به قول اطبا: بثورات پوستی) ظاهر شد. از همان دقیقه‌ی اول برای خودم معلوم بود که آبله است و آن‌چه در کودکی از آن گریخته‌ام در میان‌سالی به سراغم آمده. راستش کمی تا قسمتی خوشحال هم شدم. در ده سال گذشته که فهمیده‌ام این شتری است که باید در خانه‌ی من هم بخوابد همیشه نگران بودم که وقت بدی به آن گرفتار شوم و مثلاً از مدرسه و کلاس‌هایم بمانم. حالا هفته‌های آخر سال است و کسی به دنبالم نمی‌گردد.
روز چهارم و روز پنجم دانه های قرمز بیشتر و بیشتر شد و هم‌زمان سردرد و تب هم در طول روز چند بار رخ می‌داد.
روز ششم اما از همه‌ی روزها بدتر بود. تب چهل درجه، عرق و لرز شدید، صورت متورم و گلودرد نفس‌گیر.
گذشت.
روز هفتم همه چیز به سرعت به عقب برگشت و امروز که روز هشتم باشد، آثار بهبودی نمایان است. اما فکر کنم برای برگشتن اوضاع به روال سابق یک هفته‌ای زمان لازم باشد.

الحمدلله علی کل حال.

# توکل

# زندگی

  • ۵ نظر
  • جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۲
  • :: بداهه

روزانه ده‌ها نفر در کشور ما بر اثر تصادفات رانندگی کشته می‌شوند.
اکثر این تصادفات در جاده‌ها و بزرگراه‌ها اتفاق می‌افتد و خیلی از آن‌ها ناشی از نقص فنی یا ضعف ایمنی خوردوی پراید و یا بی‌دقتی رانندگان آن‌هاست.
*
تجربه‌ی جالبی است «تجربه‌ی حس مرگ» ؛ «تجربه‌ی مرگ نزدیک» ؛ «تجربه‌ی نمردن تصادفی». اما هرگز قبل از این فکر نمی‌کردم این‌همه ناراحت کننده باشد.
مرگ ارزانی است مرگ تصادفی. آدم ناراحت می‌شود وقتی نمی‌میرد و با خودش فکر می‌کند یعنی قرار بود این‌طوری بمیرم؟ یک تانکر هجده چرخ با صد کیلومتر سرعت از سمت راست و عقب به پراید متوقف در کنار جاده بزند و من راننده‌ی پراید باشم؟ به همین ارزانی؟ این که خیلی حیف می‌شود. نه این که چون من مردم حیف بشود. چون این‌طوری مردم حیف بشود.
*
خب هیچ اتفاق خاصی نیفتاده. نه تصادفی شده و نه کسی مرده. باد مرگ اما تکانم داده: باد یک تانکر هجده چرخ با صد کیلومتر سرعت.

# زندگی

  • :: بداهه

سنگ قبر
حکاکی شده ساده (بدون تصویر)
در ابعاد ۱۲۰ در ۵۰ سانتیمتر
۲۱۰ هزار تومان

# حماسه

# زندگی

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۲
  • :: بداهه

از ۸۶ تا ۹۲ ساختش طول کشیده.
حالا که تحویل موقت داده‌اند؛ هنوز آب و برق و گاز و تلفن ندارد. محوطه سازی نشده. آسانسور نصب نشده. کابینت و کولر و شوفاژ ندارد. دیوارها رنگ نشده. کف اتاق خواب‌ها سیمان است. کمدهایش در ندارد. بالکنش حفاظ ندارد. نمای بیرونی اش هم سیمان سفید است.
احتمالا از ابتدای ۹۳ قابل سکونت خواهد بود و از تابستان آینده به آن «منطقه‌ی مسکونی» اطلاق می‌شود.
*
خدا را برای آن‌چه داده و آن‌چه نداده شکر می‌گوییم.

# مسکن

# قم

# زندگی

  • ۲ نظر
  • پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۲
  • :: بداهه

سؤال:
اگر شیرخشک ایرانی (تولید آذر ۹۲) از قرار هر قوطی ۱۵۲۰۰ تومان باشد، تورم نقطه به نقطه و میانگین تورم را در سال جاری محاسبه کنید.

راهنمایی:
از اطلاعات «حماسه اقتصادی -۶» استفاده کنید.


پ.ن:
- قیمت، تاریخ تولید و انقضاء همچنان ته قوطی درج شده.
- هر بچه در این سن به طور تقریبی هفته‌ای دو قوطی کامل مصرف می‌کند.

# حماسه

# زندگی

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۲
  • :: بداهه
  • :: پدر مقدس

اول ماه رجب (هشت ماه پیش) استخاره کردم؛ بد آمد.
اول ماه ربیع (دو هفته پیش) دوباره برای همان موضوع استخاره کردم؛ خوب آمد.
نه این که فکر کنی زندگی و کارم را به استخاره گره زده باشم. مشورت دیگر جواب نمی‌دهد.
*
امروز، سه‌شنبه، از صبح پیش ایمانم.

# اداره

# زندگی

  • :: بداهه
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون