توی صحن گوهرشاد، نشستهایم رو به گنبد. آقا مصطفی کاملاً یاد گرفته که خادمها گاهی اوقات به بچههای شیرین، شکلات میدهند. رفته دور و بر پیرمرد خادم میچرخد و در نهایت هم یک بسته نبات تبرکی هدیه میگیرد. کمی تا قسمتی توی ذوقش خوردهاست. خب نبات را نمیشود مثل آبنبات خورد! اما من خودم را خوشحال نشان میدهم:
-: «وای چه قدر خوب! مصطفی به امام رضا گفتی ممنون که به ما نبات دادی؟»
مصطفی نگاهی به بستهبندی نبات میکند و رو به گنبد میگوید: «امام رضا ممنون که به ما نبات دادی. عکس خودت هم روش هست.» و میخندد.
به گمانم امام هم میخندد.
#چهار سالگی
# مشهدالرضا
- ۰ نظر
- شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۶