صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۱۴۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدرسه» ثبت شده است

من معتاد شدم.
اومدم نشستم توی یه کافی نت تو خیابون شیرازی و وبلاگ می نویسم.
این هفته عروسی حاجی بود. کجاست که بیاد بزنه توی سرم که آدم باش. مرد که وبلاگ نمی نویسه.

اما من معتاد شدم. توی راه حرم، شب جمعه ای، اومدم و دارم وبلاگ می نویسم.
*
مشهد تنهایی چیز عجیبیه. خدا قسمت همه بکنه تنهایی مشهد اومدن رو. مجرد و متأهل هم فرقی نمی کنه. تنهایی با یه عده غریبه که همدیگر رو نمیشناسید و اونقدر فاصله ی سنی دارید که صمیمی نشید و اون قدر فاصله ی فرهنگی دارید که دو کلوم نتونید با هم حرف بزنید.
الان دو روزه تقریباً با هیچکس حرف نزدم. احتمالاً تا پس فردا هم کسی نیست که باهاش حرف بزنم.
*
من معتاد شدم. معتاد ارتباط با دیگران.
و امام رضا (قربونش برم) سخت در تلاشه تا من رو ترک بده.

برام دعا کنید.

# مدرسه

# مشهدالرضا

  • ۸ نظر
  • پنجشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۹
  • :: بداهه
هیچ وقت از کار خودم خوشم نیاد.
هیچ وقت از کار خودم خوشم نیاد.
هیچ وقت از کار خودم خوشم نیاد.
هیچ وقت از کار خودم خوشم نیاد.
هیچ وقت از کار خودم خوشم نیاد.
.
.
.
تا هفتاد بار

# مدرسه

  • ۶ نظر
  • پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹
  • :: بداهه
...
ای عشق
تو ما را به کجا می‌بری ای عشق؟
...

# مدرسه

  • ۱ نظر
  • سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۹
  • :: بیت

میگه: چرا اینا اینجوری شدن؟ چشونه؟
میگم: روانشناسا میگن وقتی مصیبتی به کسی وارد میشه (مثل فوت نزدیکان یا زلزله و تصادف و...) طرف اول دوره ی کوتاه مدت «انکار» بعد دوره ی میان مدت «خشم» و بعد دوره ی بلندمدت «افسردگی» رو طی میکنه. فعلاً هیچی نگو و تماشا کن. مصیبت خیلی سنگین بوده...

23 خرداد 88

# فرهنگ

# مدرسه

  • ۵ نظر
  • يكشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۹
  • :: بداهه

زندگی نامه خودنوشته (اتوبیوگرافی)
به روایت اول شخص

شروع: 9 و 30 دقیقه صبح
پایان: حوالی عصر

# امتحان

# مدرسه

# نویسندگی

  • ۳ نظر
  • چهارشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۸۹
  • :: بداهه
حیف که نمی‌تونید نظرات خصوصی رو بخونید.

یه نظر گذاشته واسه مطلب قبلی، بیا و تماشا کن!

# دوست

# مدرسه

# نمایشگاه

  • ۵ نظر
  • جمعه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۹
  • :: بداهه

بهش میگم:
«پارسال این موقع یادته؟ اگه بهت می گفتم که یک سال دیگه توی ماشین میشینیم کنار هم و دو تا دلستر باز می کنیم که بخوریم در حالی که نه تو دیگه دانش آموز اون مدرسه ای و نه من معلمش، و جفتمون هم خوشحالیم و خدا رو شکر می کنیم، باورت میشد؟»
خودش رو میزنه به اون راه. اما میدونم که ته دلش هنوز هم باورش نمیشه...

# دوست

# مدرسه

# نمایشگاه

  • ۱ نظر
  • پنجشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۸۹
  • :: بداهه
از میان همه ی آن هایی که دعوت کردم فردا در نمایشگاه کتاب همدیگر را ببینیم، یکی جوابم داد:
«خواهشاً بنده به دلیل وضعیت بعضی افرادی که آنجایند نمی آیم. بر ما ببخشید»

.

.

آه! پانزده سالگی...

# دوست

# سبک زندگی

# مدرسه

# نمایشگاه

  • ۶ نظر
  • چهارشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۸۹
  • :: پیامک

در روزگار ما، وسائل تبلیغ، رسانه‌ها و امثال اینها همه نقش دارند؛ اما نقش معلم در این میان، یک نقش بارز و برجسته‌اى است. معلم میتواند این ماده‌ى خام را حتّى از اسارت عوامل وراثتى هم نجات دهد؛ این را علم ثابت کرده است...
[معلم] می‌تواند حتّى بر عوامل خارجى تربیت - مثل این رسانه‌ها و امثال اینها - غلبه کند؛ حتّى با تعلیم مستمرى که در طول سالهاى متمادى با این ماده‌ى خام، با این نوجوان، با این دل آماده‌ى پذیرش ایفاء می‌کند، می‌تواند بر نقش تربیتى والدین غلبه کند؛ این نقش معلم است.

89/02/15

# معلم

# مدرسه

# رهبر

  • ۱ نظر
  • سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۹
  • :: روایت امروز

... وقتی که در جلسه درسم حاضر می‌شد -این عبارت عبارت خوبی نیست؛ ولی مقصود را خوب بیان می‌کند- بنده از شوق و شعف حالت رقص پیدا می‌کردم! به جهت اینکه می‌دانستم هر چه بگویم هدر نمی‌رود ...

گفتار علامه‌طباطبایی در فراق استادمطهری
*
آن‌‌سانم آرزوست...

*
مرتبط

# مدرسه

  • ۳ نظر
  • يكشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۹
  • :: روایت امروز
اگه گفتی این حدیث رو کجا نوشته‌اند؟!!
عَن أبی جَعفَرٍ الباقِر : ألوُقوفُ عِندَ الشُّبهَةٍ خَیرٌ مِنَ الاِقتِحامِ فی الهَلَکَةِ.
توقف در هنگام مواجهه با کار شبهه ناک بهتر از فرو رفتن در گرداب هلاکت است.

هر کی درست جواب بده یه جایزه ی خوب پیش من داره.

# مدرسه

  • ۵ نظر
  • شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۸۹
  • :: بداهه


دو هفته است دارم سازی می زنم که صداش هفته ی دیگه در میاد!

...

# مدرسه

  • ۲ نظر
  • سه شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۸۹
  • :: بداهه
فکرش رو بکن:
ما سوم دبیرستان بودیم که نامردا صیاد خدابیامرز رو زدن.
مدرسه ما رو برد تشییع جنازه.

فکرش رو بکن!

# شهید

# مدرسه

  • ۲ نظر
  • شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۸۹
  • :: بداهه
بیست سال آزگار، برایم چهاردهم فروردین روز خاصی بوده است؛ مثل خیلی از آدم‌ها.
از سرگیری تحصیل یا تدریس؛ تازه شدن دیدارها؛ سر باز کردن حرف‌ها و درد دل‌ها.

امسال اما؛ انگار نه انگار.
اولین سالِ دوری از تحصیل و تدریس.

# مدرسه

# سبک زندگی

# اداره

  • ۵ نظر
  • شنبه ۱۴ فروردين ۱۳۸۹
  • :: بداهه
تو: سلام
    اصولاً در رویارویی با مشکلات چکار باید کرد؟

من: بسم الله
     بستگی دارد
     والسلام

# مدرسه

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۸
  • :: پیامک
کودکان، بخصوص خردسالان، در درک انگیزه‌ها، احساسات و نیات درونی افراد بسیار ضعیف‌اند و شناخت اجتماعی آن‌ها بسیار تعجب‌انگیز است.
آن‌ها حتی از این‌که دیگران هیجانات و انگیزه‌های خصوصی دارند، آگاهی کمی دارند و در نتیجه نمی‌توانند حوادثی را که در داستان اتفاق می‌افتد به انگیزه های درونی افراد ارتباط دهند.
کودک از فهم انگیزه‌های متفاوتِ دو رفتار مشابه عاجز است.

# مدرسه

# تربیت

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۸
  • :: روایت امروز
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون