صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

 برنامه‌ی دو ماه آینده را امروز ضبط کردیم. قدم اول برای حضور پیوسته و منظم جهادی روی آنتن.

به گزارش روابط عمومی رادیو معارف، مدیر گروه خبر و برنامه‌های سیاسی با بیان این‌که در سال‌های اخیر بسیاری از فعالیت‌های عام‌المنفعه از طریق گروه‌های جهادی، تبلیغی، فرهنگی و اجتماعی مردم نهاد انجام می‌شود؛ افزود: «معرفی، بررسی فعالیت‌ها، مشکلات، آسیب‌ها و خدمات ارائه شده از طریق این گروه‌ها در قالب برنامه‌ای به نام مهاجر برای مخاطبان رادیو معارف تبیین خواهد شد.»
احمد عارفخانی تصریح کرد: در این برنامه سعی می‌شود فعالیت‌های گروه‌های دانش‌آموزی، دانشجویی وحوزوی در قالب‌های جهادی، تبلیغی و بسیج سازندگی برای شنوندگان معرفی شود.
برنامه مهاجر کاری از گروه خبر و برنامه‌های سیاسی به تهیه کنندگی و سردبیری امیرعباس خاقانی و اجرای رضا ملایی از مهرماه هر دوشنبه ساعت ۱۳:۴۰ از شبکه رادیویی معارف تقدیم شنوندگان فرهیخته خواهد شد.

# اداره

# جهادی

  • :: بداهه

مهمان که بی‌ریا باشد،
مهمانی که بی‌ریا باشد،
می‌شود شام نان و پنیر و انگور خورد با هندوانه.
آن‌وقت ممکن است میزبان اصلی التفاتی کند و پنج نفری بر یک غذای تبرکی حرمِ بانو مهمان شوید.
می‌شود که می‌گویم.
می‌شود.

# اهل بیت

# حرم

# دوست

# قم

# واحد قم + حومه

  • :: بداهه

هر چند عاشقان قدیمی
از روزگار پیشین
تا حال
از درس و مدرسه
از قیل و قال
بیزار بوده‌اند
اما
اعجاز ما همین است :
«ما عشق را به مدرسه بردیم»
...

# قیصر

# مدرسه

  • :: بیت

تو: پیش‌از این‌ها، بیش از این‌ها دلت برای حرم تنگ می‌شد.
تو: ...حالم خراب است برادر
من: نگفته بودم؟ عاشق‌ها اول پاییز تب می‌کنند.

*
بیست ماه پیش گفته بودمت:
...
باید یاد بگیری که مراقب خودت باشی. اگر هدفی فراتر از خودت داشته باشی، اگر بدانی که زمین خوردنت دل چند نفر را می لرزاند، به این راحتی ها زانو نمی زنی.
سرد است. مراقب خودت باش. عاشق ها زود تب می کنند.

# برادر

  • :: پریشان
  • :: پیامک
تو: سلام. از فلانی چه خبر؟
من: می‌خنده. البته خودش نمی‌دونه چرا!
تو: یعنی مثل من که همیشه شما گیر میدین چرا می‌خندم؟
من: «چرا می‌خندی؟» یه جمله‌ی دوپهلوست. مثل «مواظب خودت باش»
تو: در جریان «مواظب خودت باش» هستم. «چرا می‌خندی؟» رو میشه توضیح بدین؟!
من: امشب تمرین «حافظ» بودن می‌کنیم. خودت حدس بزن!
پیش‌نوشت:
[بین من و فلانی ساعتی قبل از پیامک‌های بالا]
من: بخند. روزهای خوبیه.
تو: من که اکثر مواقع خندانم. ولی نمیدونم از روی عادته یا روحیه‌ام...

# برادر

# دوست

  • ۳ نظر
  • جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۱
  • :: پیامک

امروز بعد از یک هفته داشتم به داستان زندگی یکی از رفقا فکر می‌کردم. یاد این قطعه از سعدی افتادم:

شد غلامی به جوی کاب آرد
آب جوی آمد و غلام ببرد
دام هر بار ماهی آوردی
ماهی این‌بار رفت و دام ببرد

نوشتم که یادم بماند اعتمادی به اعتبارات دنیایی نیست و باید برای عاقبت به خیری همدیگر زیاد دعا کنیم.

# دوست

# سعدی

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۱
  • :: بداهه
  • :: بیت

من: سلام. از فلانی خبری نداری؟ چند چنده؟
تو: سلام. اگر اشتباه نکنم ماه رمضان دیدمش؛ زنده بود. شماره بدم یا آمار بگیرم؟
من: دلم براش تنگ شده؛ شماره بهتره یا آمار؟
تو: می‌تونید خوابش رو ببینید.
من: دو پهلو نگو. درست بگو.
تو: اگه گذاشتین من حافظ بشم. به عنوان گزینه ۳ مطرح کردم. هر سه گزینه هم عملیه.
من: شما مثل یک سعدی خوب و منطقی اول آمارش رو بده تا تصمیم بگیرم.
تو: ... [از انتشار آمار در فضای مجازی معذورم. ص] ...
من: خب حالا شماره‌ش رو بده.
تو: کاملاً به روش یک مهندس صنایع، قدم به قدم...

# برادر

# دوست

  • ۱ نظر
  • چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۱
  • :: پیامک

حالا دو ماهی می‌شود که از خانه‌ی کوچه ۱۶ اسباب کشیده‌ایم. دیروز خبر آمد که همسرِ صاحب‌خانه‌ی کوچه‌ی ۱۶ بدحال است. علت را جویا شدیم. گفتند مستأجرِ دیگرِ خانه (که واحدش دیوار به دیوار ما بود) سه هفته پیش سکته کرده و در خانه جان داده‌است. چند هفته غم‌خواری و مهمان‌داریِ عزاداران، همسر صاحب‌خانه را هم بستری کرده‌است.
...
من از دیروز که دارم فکر می کنم اسم آن مرحوم را به خاطر نمی‌آورم. یادم افتاد که قبلاً اینجا درباره‌اش نوشته بودم. چرا اسمش را فراموش کرده‌ام؟ در یک‌سالی که همسایه بودیم شاید فقط پنج بار دیده بودمش. هیچ‌وقت خانه نبود. ظاهراً در شهر دیگری کار می‌کرد. همسر و دو فرزند کوچکش -پسر و دختری که مدرسه می‌رفتند- همیشه در خانه تنها بودند. اما وقتی که می‌آمد ما می‌فهمیدیم. سر و صدای داد و بیدادشان زود بلند می‌شد. اوایل فکر می‌کردیم که از این دعواهای معمولی زن و شوهری‌ست. اما بعدها دانستیم که این فریادها روال جاری زندگی‌شان است. بعدترها شنیدم که مرد از جنگ بازگشته و بازنگشته و قاطی است و اتل متل یه بابا...
ای داد بیداد
ای داد بیداد
فاتحه‌ای بخوانید برای جانبازی که پدر مهربانی نبود و بچه‌ها را می‌زد و همسرش را فحش می‌داد و هم‌سایه‌مان بود و اسمش را به خاطر نمی‌آورم.

# آدم‌ها

# قصه

# قم

  • ۱ نظر
  • سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۱
  • :: بداهه

علی‌رغم همه‌ی بدگویی‌ها درباره‌ی فن‌آوری دیجیتال و شبکه‌ی جهانی، انصافاً «انتخابِ واحدِ اینترنتی» نعمتی‌ست که قدر آن را فقط امثال مایی می‌داند که ده سال پیش برای انتخاب واحد باید بلیط قطار می‌خرید و ده ساعت می‌رفت و ده ساعت برمی‌گشت و ساعت پنج صبح جلوی در اتاق محاسبات (سایت فعلی) صف می‌ایستاد؛ بلکه بتواند با دلِ خوش چند واحدی از دانشگاه محترم اخذ نماید.

# دانشگاه

# فن‌آوری

# سبک زندگی

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۱
  • :: بداهه
  • :: یزد
اگر راست بودن این نقل قول رو از بی بی سی بپذیریم:
...یک سخنگوی خانواده سلطنتی بریتانیا گفت که کیت، عروس ولیعهد، پیش از مراسم اعطای مدال رشته پرتاب دیسک پارالمپیک "توجیه شده بود" که با مهرداد کرم زاده دارنده ایرانی مدال نقره این رشته دست ندهد.
من نتیجه می‌گیرم که بالاخره یه حکم ساده ی رعایت محرم-نامحرم در سطح جهانی «امر به معروف و نهی از منکر» شده و جواب داده. خب یعنی اصلاً بعید نیست اگر روی برخی دیگر از احکام پافشاری کنیم بالاخره یه روزی دنیا به نفع ما کوتاه بیاد و توجیه بشه.
قابل توجه خاص دوستانی که موازنه‌ی رفتارهای بین‌المللی به ضرر اسلام رو لازمه‌ی گفتگوی تمدن‌ها میدونن و همین طور قابل توجه دوستانی که فکر می‌کنن رعایت عرف اسلامی جلوی داور یه مسابقه‌ی هنری از پرنسس بریتانیای کبیر(!) نشدنی‌تر است.

# دین

# فرهنگ

# ورزش

# پلاس

  • ۰ نظر
  • يكشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۱
  • :: بداهه
یه جایی نوشته بود:
«پولِ زیاد» خوشبختی نمیاره؛ «پولِ کافی» خوشبختی میاره.

# توکل

# توحید

  • ۰ نظر
  • يكشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۱
  • :: نغز

ای آیت عشق
ای سوره‌ی نور
خورشید خدا در جان‌ها
ما را دریاب یا رسول الله
آیینه‌ی تو شد این دل ما
با نورت دل ما را به خدا برسان

در این روزهای افسوس و شرم از وجود نازنین‌ترین وجود عالم، این نوای ساده و حزین هم‌دم من است:

بشنوید:

# اهل بیت

  • ۲ نظر
  • شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۱
  • :: بیت
  • :: بشنو
شستن موکت برای عزیز.

# سبک زندگی

  • ۰ نظر
  • جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۱
  • :: عزیز
ان‌شاءالله یک اقلیت قوی بودن بهتر از یک اکثریت ضعیف بودن است.
خوشحالم که در این سال‌ها برادرانم کیفیت را فدای کمیت نکرده‌اند.

# پنجشنبه‌ها

# مدرسه

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۱
  • :: بداهه

ساعت ۱۷:۰۰، بوستان نهج البلاغه

عیسی علیه السلام که فقط بنده‌ی خدا بود، به اذن خدا «مردگانِ تن» را «روح» دوباره می‌بخشید؛
عجب داری از ذات باری تعالی که به میل و اراده‌ی خود، «مردگانِ روح» را «جان» تازه بخشد؟

آری؛ این چنین است پروردگار.

# آدم‌ها

# دوست

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۱
  • :: بداهه
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا أَیُّهَا النَّاسُ
ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ
إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ
وَإِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَّا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ
ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ
صدق الله العلی العظیم
سوره مبارکه حج - آیه 73
*
من و تو امروز چه کسی را غیر از خدای بزرگ می خوانیم؟

# توکل

# توحید

  • ۱ نظر
  • سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۱
  • :: ذکر
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون