صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۲۲۳ مطلب با موضوع «نغز» ثبت شده است

هنوز هم کشف آدم‌هایی که «بود»شان از «نمود»شان بیش‌تر است، برایم هیجان دارد.

# آدمیت

  • ۳ نظر
  • سه شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۰
  • :: بداهه
  • :: نغز

کار کردن برای شهدا لیاقت می‌خواد. عرضه هم می‌خواد. حوصله هم می‌خواد. همت هم می‌خواد.

باید خودشون بطلبن.
الان نمی‌فهمی چی میگم.

# آزمون

# شهید

# مسعود

  • ۳ نظر
  • يكشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۰
  • :: بداهه
  • :: نغز

یکی
دوستی را که زمان ها ندیده بود
گفت:
«کجایی که مشتاق بوده ام؟»
گفت:
«مشتاق به که ملول»

# سعدی

  • ۲ نظر
  • جمعه ۱۸ شهریور ۱۳۹۰
  • :: بیت
  • :: نغز

+ ...
باغبان چرا نازترها و نازنین‌ترها را انتخاب می‌کند؟ مگر نمی‌داند قرار است آن‌ها را تلف کند؟
شاید نمی داند.
شاید هم....
این شاید از همه‌ی‌ آن چه تا الان گفتم رقت‌آورتر است. کاری که باغبان قرار است با گل‌های دستچین شده بکند ظالمانه‌ست و طبیعی‌ست که هر مظلومی در برابر ظالم فریاد برآورد. لذا ذهنِ تحلیل‌گرِ باغبان در یک تکاملِ تدریجی فهمیده است باید ظلم را بر کسی وارد ساخت که صدایش کمتر در می‌آید. چه کسی مطمئن‌تر و مطیع‌‌تر از نزدیک‌ترها و  محبوب‌ترها و معصوم‌ترها؟
- گرگ وقتی به گله می‌زند تا وقتی بره‌ی نوپا در گله باشد به سراغ میشِ نر نمی‌رود...
آه... این مال نوشته ای دیگر بود-
...

# مدرسه

# قصه

# تربیت

  • ۰ نظر
  • شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۰
  • :: نغز

...و تدبیر زمینی مسئولان این گلخانه برای رفع و رجوع بیچارگی‌هایشان خرج کردن از شادابی گل‌هاست.
هر سال در فصل چیدن گل‌ها، باغبانِ زمینی‌اندیشِ گلخانه از میان هر آن چه پرورش داده، نازترها و نازنین‌ترها را دستچین می‌کند و برای خودش بر می‌دارد. نه برای این که از نسل‌شان قلمه بزند یا دوباره بکارد و نه حتی برای این که در گلدان خانه‌اش بگذارد تا ثمرات زحمات‌ش را هر لحظه تماشا کند و کیف‌ش را ببرد.
دستچین می کند تا پرپر کند به پای روزمرگی‌ها و بی‌چارگی‌هایش. گل‌های شاداب‌تر و تر و تازه‌تر را دستچین می‌کند تا بتپاند در بدنه‌ی سوراخ سوراخ کشتی به گل نشسته‌اش.
بی توجه به این که خودش چه زحمتی کشیده برای پرورش این گل. بی‌توجه به این که چه حیف و میلی می‌شود این همه هزینه...
هر سال دستچینی تازه و پامالی تازه. گویی باغبان بی‌چاره همواره در حال گرفتن انتقام از خودش است. بیچاره گل‌ها!
...

# مدرسه

# قصه

# تربیت

  • ۰ نظر
  • جمعه ۱۱ شهریور ۱۳۹۰
  • :: نغز

به این‌جا که می‌رسی همیشه اول خیال می‌کنی که به کس دیگری کمک کرده‌ای.
اما خوب که فکر می‌کنی می‌بینی به خودت کمک کرده‌ای.
منتی بر دیگران نیست.
امان از دل سیاه شیطان...

*
ایمان، محمد، سیدعلی، امیرحسین، صادق، علی و از این دست بسیار...

# حبیب

# دوست

# پنجشنبه‌ها

  • ۲ نظر
  • پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۰
  • :: بداهه
  • :: نغز

أَللَّهُمَّ فُکَّ کُلَّ أَسِیرٍ
خدایا؛ اسیران را آزاد گردان

*
اسیر بند شکم را دو شب نگیرد خواب  /  شبی ز معده‌ی سنگی، شبی ز دل‌تنگی
**
تا در قفس بال و پر خویس اسیر است  /  بیگانه‌ی پرواز بود مرغ هوایی

# رمضان

# سعدی

  • ۰ نظر
  • يكشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۰
  • :: بیت
  • :: نغز

أَللَّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَرِیبٍ
خدایا؛ هر غریبى را به وطن باز رسان

*
کز نیستان تا مرا ببریده‌اند...

# رمضان

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۰
  • :: نغز

أَللَّهُمَّ فَرِّج عَن کُلِّ مَکروبٍ
خدایا؛ گرفتاران را آسوده و راحت نما

*
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین علیه السلام...

# اهل بیت

# رمضان

  • ۰ نظر
  • سه شنبه ۱ شهریور ۱۳۹۰
  • :: نغز

أَللَّهُمَّ اِقضِ دَینِ کُلِّ مَدِینٍ
خدایا؛ بدهیِ بدهکاران را اَدا کن

أَللَّهُمَّ اِقضِ عَنَّا الدَّینِ
خدایا؛ بدهی ما را ادا کن

*
مدیون تو‌ ام
یابن زهرا...

# اهل بیت

# رمضان

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۰
  • :: نغز

أَللَّهُمَّ اکسُ کُلَّ عُریَانٍ
خدایا؛ برهنگان را بپوشان

*
یوم تبلی السرائر...

# رمضان

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۰
  • :: نغز

أَللَّهُمَّ أشبِع کُلَّ جائِعٍ
خدایا؛ گرسنگان را سیر گردان

*
...
یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ
بِأَکْوَابٍ وَأَبَارِیقَ وَکَأْسٍ مِّن مَّعِینٍ
لَا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا یُنزِفُونَ
وَفَاکِهَةٍ مِّمَّا یَتَخَیَّرُونَ
وَلَحْمِ طَیْرٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ
...

# رمضان

  • ۰ نظر
  • سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۰
  • :: ذکر
  • :: نغز

أَللَّهُمَّ أغنِ کُلَّ فَقِیرٍ
خدایا؛ محتاجان را بی نیاز کن

أَللَّهُمَّ سُدَّ فَقرَنَا بِغِنَاکَ
خدایا؛ نیازمندی ما را به بی‌نیازیت جبران کن

وَ أَغنِنَا مَنَ الفَقر
فقر ما را به بی‌نیازی تبدیل کن

*
فقیر و خسته به درگاهت آمدم؛ رحمی...

# رمضان

  • ۲ نظر
  • يكشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۰
  • :: نغز

أَللَّهُمَّ أدخِل عَلَی أَهلِ القُبُورِ السُرورَ
خدایا؛ به ساکنانِ قبرها شادمانی و سرور عطا کن

و به ما قبرستان‌نشینان عادات سخیف نیز...

# آوینی

# رمضان

  • ۴ نظر
  • شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۰
  • :: نغز

بعد از سال‌ها از رادیو یه ترانه‌ی ردیف شنیدم. گشتم دنبالش. فهمیدم تیتراژه یه سریال تلویزیونیه. خوشم اومد از رویش‌ها. رفتم دنبال اصل شعرش. خیلی خوب و منطقی و روون و مناسب حال و احوال ما. شاعر جوونش رو پیدا کردم. این‌کاره‌ست. چند تا کار خوب دیگه توی پرونده‌ش هست. اومدم منتشرش کنم که فهمیدم آقا با اسم مستعار برا اون‌ور آبی‌ها هم ترانه میگه. عاشقانه‌هاشو اینجا می‌خونن و سیاسی‌هاشو اون طرف.
بیخیالش شدم.
*
استاد پیغام داده که حالا اگه اصرار دارین می‌تونین برا ملت «ربنا»م رو پخش کنین.
رئیس زده تو دهنش که صد سال! برو برا همون لجنا قر بیا. ما طرفدار تنوعیم!
*
واقعا اصالت با کدومه؟ هنر یا هنرمند؟ بالاخره این هنر است که می‌ماند یا هنرمند؟

# اداره

# رسانه

# موسیقی

  • :: بداهه
  • :: نغز

«آب‌شیرین‌کن» دستگاه ساده‌ی به ظاهر پیچیده‌ای‌ست. دفعه‌ی اول که دیدم وحشت کردم: چهار تا ورودی-خروجی، پنج تا فیلتر مختلف و استفاده‌ی همزمان از آب و برق؛ چیزی شبیه آزمایشگاه پروفسور بالتازار!
فروشنده‌ای که بار اول آن را نصب کرده‌بود، آن‌قدر تند و فرز عمل کرد که نتوانستم چیزی از کارش بیاموزم. ولی امروز که مجبور شدم خودم یک‌بار از اول متناسب با ابعاد کابینت خانه‌ی جدید، پیاده و سوارش کنم فهمیدم به اندازه‌ای که می‌نماید سخت نیست. یک ساعته با ابزار ناقص و بدون آموزش راهش انداختم.

تجربه کرده‌ام که عمده‌ی کارِ دنیا همین‌طور است:
از دور «نشدنی» به نظر می‌رسد؛ اما حتماً راهی وجود دارد.

# سبک زندگی

  • ۱ نظر
  • سه شنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۰
  • :: بداهه
  • :: نغز
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون