صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۲۲۳ مطلب با موضوع «نغز» ثبت شده است

اسم انجمن جانبازان از دو چشم را گذاشته‌اند: «بصیر»؛ جانبازان از دو پا: «راست قامتان».
نپرسیدم. ولی احتمالاً نام انجمن جانبازان اعصاب و روان را گذاشته باشند: «مجمع عقلا»

# ادبیات

# جنگ

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۳
  • :: نغز

آدمی که در صحت و سلامت، با میل و رغبت برای مادرش کار نکنند، لاجرم در بیماری و عسرت،‌ با زجر و زحمت برای مادر زنش کار خواهد کرد.

# توحید

# سبک زندگی

  • :: عزیز
  • :: نغز

داشتم دنبال مثلث غریب‌الوجودِ کثیرالتأثیر (!) می‌گشتم که برخوردم به مثلث عشق استرنبرگ! خیلی هم مطلب بالای هجده سالی نیست:

هر چند که روانشناسی غربی کلاً بنیادش بر هواست، اما از نظر مهندسی انسانی گزاره‌های هیجان‌انگیزی در آن پیدا می‌شود.
با دقت در این مثلث معلوم می‌شود که انصافاً استرنبرگ جانورشناس قهاری بوده است.

# ازدواج

# غرب

# محبت

  • :: نغز

از همه‌ی دوستان وبلاگ‌نویس رازدلی که از خدمات بلاگ آی آر استفاده می‌کنند عاجزانه تقاضا دارم این تنظیمات ساده را انجام دهند تا هنگام نمایش خوراک مطالب وبلاگشان،‌ تصاویر هم به طور کامل نشان داده شود:

برای نمایش بزرگتر بر روی تصاویر کلیک کنید

# رازدل

# صاد

  • ۲ نظر
  • يكشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۳
  • :: نغز
اصل اول: انطباق بافطرت
بررسی انطباق موضوع مورد بحث با نیازهای فطری مخاطبان

اصل دوم: بهره گیری ازعلم ؛عقل واحساسات متربی
بهره‌گیری از عقل ،تفکر و احساسات متربی در ایجاد پیوند اعتقادی مورد نظر با زمینه‌های فطری متربی

اصل سوم: تدریجی‌بودن امر تربیت
تنظیم سرعت و انتظار تحول متناسب با شرایط هر یک از متربیان است.

اصل چهارم: دیدن تفاوت‌ها
تنظیم نوع آموزه‌ها و روش‌های انتقال آگاهی‌ها، متناسب با شرایط روحی و روانی و موقعیت خاص هر یک از متربیان

اصل پنجم: احیای خود کمال‌جو
تکیه بر استعدادها، ظرفیت درونی متربی برای تحول فکری و اعتقادی و ایفای نقش زمینه‌ساز و فراهم‌کننده شرایط از سوی مربی

اصل ششم: احیای روح حقیقت‌جو
تلاش دائمی مربی برای ایجاد سئوال جهت‌ساز از سوی متربی برای استحکام اعتقادات و باورهای موردنظر و همکاری جمعی برای کشف پاسخ‌های مناسب

اصل هفتم: دوست‌داشتنی‌بودن مربی ومحیط تربیت
مربی می‌تواند نقش تربیتی و فرهنگ‌ساز قوی‌تری داشته باشد که:
ـ در عمل و نیت خود اخلاص داشته باشد.
ـ فضائی آکنده از مهر و محبت و احترام متقابل بین مربی و متربی بوجود آورد.
ـ دانش و مهارت لازم در ماموریتی که بعهده گرفته است، داشته‌باشد.
ـ نیاز دائمی برای افزایش دانش و مهارت در خود احساس نماید.
ـ عشق و علاقه مربی به پیشرفت و تکامل متربی محسوس باشد.
ـ توجه به عمل و رفتار خود به عنوان عامل تعیین‌کننده در فرآیند رشد و تحول متربی داشته باشد.
- رفع عوامل اختلال آفرین در محیط وجایگزین کردن عوامل جاذبه آفرین
منبع این نوشته تحقیق یکی از دوستان است.
البته خودم می‌دانم که این ارجاع درستی نیست. اما به نظرم محتوا کاملاً پذیرفتنی و مفید است.


# تربیت

# مدرسه

# معلم

  • ۱ نظر
  • چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۳
  • :: نغز
  • :: روایت امروز

برادر (به فارسی ایران: داداش) یکی از نسبت‌های خانوادگی است و به فرد مذکری (غیر از خود فرد) که فرزند پدر و مادرش باشد اطلاق می‌شود. در افغانستان داشتن پدری واحد برای برادر بودن کفایت می‌کند. با این تعریف به پسری از مادر واحد ولی از پدر متفاوت برادر ناتنی گفته می‌شود.
در ایران به فرزندان یک پدر و دو مادر نیز ناتنی گفته می‌شوند. در ایران به برادر، داداش و یا اخوی هم گفته می‌شود.

+

ابلهانه‌تر از این هم می‌شود؟
حالا هی ارجاع بدهید به ویکی پدیا.

# دوست

# زبان

  • ۱ نظر
  • چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۳
  • :: نغز
  • :: روایت امروز
وقتی آدم به نیت غیرخدایی از مبدأ حرکت می‌کند،
به سختی می‌تواند مسیر خودش را به سمت خدا اصلاح کند.

# توحید

  • ۲ نظر
  • سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۳
  • :: نغز

دوستی‌های دختر و پسر
دروغ گویی
چشم و هم‌چشمی و مسابقه در امور زندگی
دنیا طلبی
راحت طلبی جوانان

* بر اساس یک نظرسنجی جدید و قابل اعتماد

# سبک زندگی

# فرهنگ

  • ۷ نظر
  • پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۳
  • :: نغز

سوال: مراعات نظیر زیر را با کلمه‌ی مناسب کامل کنید:

آلمان، آرژانتین، جام جهانی، ...........

پاسخ‌های احتمالیِ شما: فینال، برزیل، فوتبال، اسراییل، پنالتی، ...

پاسخ من: رودبار و منجیل

# ایران

# غرب

# ورزش

  • ۴ نظر
  • يكشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۳
  • :: نغز

رفاقت طولانی مدت همراه با ارتباط زیاد و هر روزه می‌تواند برای هر دو طرف و حتی همه‌ی اعضای یک گروه دوستی ملالت بار باشد. یک راه ملالت زدایی از روابط به توصیه‌ی سعدی «محجوبی و محبوبی» است که می‌دانی و می‌دانیم که جواب می‌دهد. اما...
مشکلی وجود دارد. راهبرد «دوری و دوستی» متضمن یک نقض غرض اساسی در هدف رفاقت است؛ که هر چند گاهی از آن گریزی نداریم اما -با توجه به شناختی که از فطرت الهی انسان و دقت خداوند در خلقت بنی‌آدم داریم- بعید به نظر می‌رسد که تنها راه گرم نگه داشتن محبت متقابل باشد.
من برای این مشکل یک راه حل تجربی دارم که نام آن را «تعریف پروژه» گذاشته‌ام. ما باید بین خودمان پروژه‌های کاملاً اجرایی تعریف کنیم: از مطالعه و تحقیق و پژوهش گرفته تا کار اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی.
«تعریف پروژه» مثل غضروفی است که در میان دو استخوان فشرده می‌شود، کشیده می‌شود، خم می‌شود، می‌پیچد، اما هم‌چنان پیوستگی دو طرف را حفظ می‌کند. هر بلایی قرار است سر رابطه‌ی دو طرف بیاید،‌ ابتدا تأثیر خود را روی پروژه نشان می‌دهد. اگر فشار قابل تحمل بود، عبور پروژه از امتحان منجر به تقویت رابطه می‌شود و اگر فشار مرگ بار بود، پروژه فدایی آسیب به طرفین است.
بیا با هم «پروژه» تعریف کنیم. هر چند غیر ضروری و غیر فوری.

پ.ن۱:
اگر این نوشته را در گروه پریشان دسته‌بندی می‌کردم آن وقت پایان دیگری می‌داشت.
چه کنم که نغز است!

پ.ن۲:
با احترام تقدیم می‌شود به زائرین روزه‌دار، میهمانان امشب واحد حومه قم: سجاد، مهدی، محمدرضا، آقا مهدی و احسان عزیز.

# افطار

# برادر

# دوست

# سین

# محبت

# واحد قم + حومه

  • ۳ نظر
  • سه شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۳
  • :: نغز

خداحافظی از ماه شعبان و رفتن به سمت ماه رمضان حس خاصی دارد که شبیه‌ش را در حج عمره تجربه کرده‌ام:
بعد از یک هفته اقامت در مدینه‌النبی حرکت می‌کنی به سوی شجره که احرام ببندی و راهی مکه شوی. ناراحتی جدا شدن از شهر مدینه در می‌آمیزد با شوق و ذوق رسیدن به کعبه؛ و غم دوری از خانه‌ی اهل بیت را با شادی وصال خانه‌ی خدا می‌پوشانی.
امشب در مسجد شجره‌ایم؛ احرام بسته و لبیک گویان.

# حج

# رمضان

  • :: نغز

بازیگران همراه فوتبالیست ها در برزیل

آقا سید نفسش حق بود که می‌گفت: «عنکبوت هم آیت الله است.»

# ورزش

# دوست

# رسانه

# غرب

# مدرسه

  • ۰ نظر
  • سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۳
  • :: نغز

به درخواست دوستان در توضیح جدول اولویت بندی نکته‌هایی را از خودم اضافه می‌کنم:
کارهای ما الزاماْ در یکی از این چهار قسمت جدول قرار می‌گیرند. اما چطور باید فهمید که چه کاری در چه خانه‌ای قرار دارد؟

۱- کارهای فوری - ضروری:
کارهایی که انجام ندادن آن‌ها غیرممکن است و زمان انجام دادن آن‌ها هم محدود و نزدیک است. مثل امتحان پایان ترم. در حالت عادی دانشجو نمی‌تواند امتحان ندهد و نمی‌تواند امتحان را در زمانی غیر از موعد مشخص بدهد. لذا امتحان در فصل امتحان «فوری - ضروری» است. به تناسب میزان درس‌خوان بودن فرد، زمانی که امتحانات از خانه‌ی ۳ به خانه‌ی ۱ می‌آید متفاوت است!
آدم موفق تقریباْ همیشه خانه ۱ جدولش خالی است و یا حداکثر یکی دو کار در آن وجود دارد.

۲- کارهای فوری - غیرضروری:
من برای شما بستنی خریده‌ام و شما مرددید که بخورید یا نه. خوردن بستنی غیرضروری است، اما برای خوردن آن فرصت محدودی دارید و بعد از آب شدن دیگر خوردنش فایده‌ای ندارد. کارهای فوری - غیرضروری معمولاْ کارهای کوچک و زودگذری هستند که اغلب می‌توان قید فوریت آن‌ها را هم حذف کرد. خب بستنی را در یخ‌بند بگذارید و بعداْ بخورید.
مثلاْ من می‌خواهم فیلم چ را در سینما ببینم.  این فیلم فقط تا چهارشنبه روی پرده است. فوری - غیرضروی. از خودتان بپرسید: اگر چ را در سینما نبینم چه می‌شود؟ خب بعداْ در تلویزیون می‌بینم! به همین راحتی در مضیقه‌های زمانی کارهای خانه‌ی ۲ به خانه‌ی ۴ پرتاب می‌شود.
البته برخی اعتقاد دارند که اتفاقاْ باید این کارها را زود انجام داد و از شرش خلاص شد. اعتقاد بیخودی است.

۳- کارهای غیرفوری - ضروری:
خانه‌ی ۳ معمولاْ مال کارهایی است که از یک روزی به بعد مجبور می‌شوید به خانه‌ی ۱ بفرستید! مثل پروژه‌ی یک درس دانشگاهی که اول ترم از استاد گرفته‌اید. اگر مثل بچه‌ی آدم در همان اواسط ترم تحویل بدهید از جدول پاک می‌شود. وگرنه مجبورید در فصل امتحانات از خانه‌ی ۳ به خانه‌ی ۱ ببریدش.
آدم‌های موفق آن‌هایی هستند که خانه ۳ جدولشان واردات زیاد و صادرات اندک دارد. یعنی کارهای ضروری را تا قبل از فوری شدن شناسایی می‌کنند و انجام می‌دهند و خانه ۱ را برای امور حیاتی خالی نگه می‌دارند و بار اضافه به آن تحمیل نمی‌کنند.

۴- کارهای غیرفوری - غیرضروری:
این خانه طراحی شده تا من و شما با خیال راحت بتوانیم کارهایی را انجام ندهیم. در حقیقت خانه‌ی ۴ محل قرار گرفتن کارهای خارج از توان و ظرفیت اجرایی فعلی ماست. نوشتن این ایده‌ها از ننوشتنشان بهتر است. اما معمولاْ هیچ کاری از این خانه به خانه‌های دیگر جابجا نمی‌شود. یا در پی یک حادثه یا پیشامد و فشار غیرمنتظره یا فراغت ناخواسته آن‌ها را انجام می‌دهیم و پاک می‌شود. یا همیشه همان‌جا می‌ماند. آدم موفق برای کارهای خانه‌ی ۴ برنامه ریزی نمی‌کند.

*
مهم‌ترین نکته این است که شما باید این جدول را مرتب به روز کنید. یعنی حداکثر هفته‌ای یک بار همه‌ی بخش‌ها را مرور کنید. در هر بار مرور ممکن است کاری از جدول حذف شود و یا جای کاری از خانه‌ای به خانه‌ی دیگر تغییر یابد. مثلاْ وقتی به موعد انجام کاری که فوری نبوده نزدیک می‌شوید، آن کار از ردیف غیرفوری به ردیف فوری نقل مکان می‌کند. و یا وقتی از موعد انجام کاری می‌گذرد آن کار از ردیف فوری به ردیف غیرفوری جابجا می‌شود و یا حذف می‌شود (سوخت می‌شود!) همین‌طور هر وقت کاری انجام می‌شود بلافاصله باید از جدول پاک شود.
*
در ابتدای کار با این جدول، برای تقسیم کارهایتان بین خانه‌ها وسواس نداشته باشید. خیلی راحت کارها را در خانه‌ها بنشانید. بعد از چند هفته کم کم همه چیز جای درست خودش را پیدا می‌کند.

# سبک زندگی

  • ۵ نظر
  • سه شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳
  • :: نغز
  ضروری غیرضروری
فوری ۱ ۲
غیر فوری ۳ ۴
+

# سبک زندگی

  • ۴ نظر
  • دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳
  • :: نغز
  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۳
  • :: نغز
توی یه قسمت از «در چشم باد» هواپیمای «بیژن» سقوط کرده و همراه یک عده کارگر و کشاورز و سرباز اسیر روس‌های سرخ شدن. همه‌ی ایرانی‌ها رو توی یه انبار علوفه زندانی کردند. روس‌ها دنبال یه مبارز چریک به اسم «بی‌نظر» و اعضای گروهش هستند که در مقابل ارتش شوروی ایستادگی می‌کنند. «یدی یه گوش» به همراه یه افسر روس میاد داخل انبار برای استنتاق. یکی یکی اسرا رو سین جیم می‌کنه تا می‌رسه به بیژن.
یه گفتگوی کوتاهی بین «بیژن» و «یدی یه گوش» هست توی این قسمت که کلاً بی‌ربط به صحنه و موقعیت و داستانه و صرفاً از شیطنت کارگردان و شخصیت بیژن ناشی می‌شه.
به نظرم ارزشش رو داره به عنوان آخرین یادداشت سال ثبتش کنم. مخاطب خاص داره. البته مخاطب عام هم استفاده‌ی خودش رو می‌بره:

 یدی یه گوش: بیا جلو ببینم. تو رفیق «بی‌نظر» ی؟
 بیژن: رفیق «بانظر» که رفیق نمی‌شه.

# رسانه

# دوست

# قصه

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۲
  • :: نغز
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون