صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

آقا مصطفی و مریم خانم از جمله خوردنی‌هایی هستند که روزه را باطل نمی‌کنند.

  • :: پدر مقدس

دوستی‌های دختر و پسر
دروغ گویی
چشم و هم‌چشمی و مسابقه در امور زندگی
دنیا طلبی
راحت طلبی جوانان

* بر اساس یک نظرسنجی جدید و قابل اعتماد

# سبک زندگی

# فرهنگ

  • ۷ نظر
  • پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۳
  • :: نغز

برای همسرم! هر کسی که می‌خواهد باشد...

«آن‌قدری که برای تو به درگاه خداوند رفتم و آمدم،‌ شهادت طلب کرده بودم، الان حکماً یک کوچه به نامم بود!»

می‌بینید کار ما به کجا رسیده استاد؟...
دعا بفرمایید.

این متن پیامک پسرک بیست و یک ساله‌ای است که دوباری در مرحله‌ی خواستگاری مهر مرجوعی خورده و بنده‌ی حقیر را محرم خود می‌داند و گاهی همدیگر را می‌بینیم و گپ می‌زنیم. دیشب هم کلی به این پیامک خندیدیم و هم کلی برای احوالش غصه خوردیم.

# ازدواج

# دعا

# دوست

# میم.پنهان

  • ۳ نظر
  • چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۳
  • :: پیامک

دیشب بی‌وقت یه پیامک خسته فرستاده.
میگم: چی شده؟
میگه: ازم توضیح نخواه؛ تو صاد هم چیزی ننویس؛ فقط دعا کن...

*
یعنی خوشم میاد از ترس «رسانه» آدم نمی‌تونه درددلش رو به رفیقش هم بگه!

# سید

# صاد

  • ۱ نظر
  • سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
  • :: پیامک
خیلی بده که یه بچه مسلمونِ شیعه‌ی نمازخون، صدای انواع و اقسام دی جی ها و جی بی ها و سی جی ها رو از هم تشخیص بده، اما نتونه فرق صدای شحات و غلوش رو بفهمه. خب زشته دیگه.
*
توی این ماه رمضون بیا یه تصمیم بهتر بگیر.

# رسانه

# رمضان

# قرآن

  • ۱ نظر
  • دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳
  • :: بداهه

سوال: مراعات نظیر زیر را با کلمه‌ی مناسب کامل کنید:

آلمان، آرژانتین، جام جهانی، ...........

پاسخ‌های احتمالیِ شما: فینال، برزیل، فوتبال، اسراییل، پنالتی، ...

پاسخ من: رودبار و منجیل

# ایران

# غرب

# ورزش

  • ۴ نظر
  • يكشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۳
  • :: نغز

تو: سلام علیکم. مطالعه آثار شهید آوینی برای شکل گرفتن شاکله‌ی اصلی ذهن مناسب است؟
من: سلام. آوینی در موضوع «غرب شناسی» و «هنر» مرجع است؛ که این هر دو پایه‌های سبک زندگی امروز ماست.


+ سیر مطالعاتی شهید آوینی

# سبک زندگی

# آوینی

# غرب

  • :: پیامک

شب که چراغ‌ها را خاموش می‌کنیم، نور ماه چنان خودش را پهن می‌کند روی فرش که بچه‌ها از پنجره به آسمان خیره می‌شوند.
زندگی در حاشیه‌ی کویر را برای همین لحظاتش دوست دارم.

# زندگی

  • :: پدر مقدس

دیشب برای اولین بار دعوت شدیم به حریم حضرت بانو برای افطاری. هر چند که سال‌های قبل هم رسم افطار در حرم داشتیم،‌ اما این بار مهمان ویژه بودیم؛ جایزه‌ی یک مسابقه‌ی عجیب.
جای شما خالی بود بر سفره‌ی ساده و پربرکت حرم.

پ.ن:
تفاوت قوم حضرت یونس با قوم سایر انبیای الهی در چیست؟
سیل العرم عذاب کدام قوم بود؟
داستان کدام پیامبر الهی در سوره‌ی هود به تفصیل آمده؟

# افطار

# حرم

# قم

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳
  • :: بداهه

دیشب که میلیاردها نفر از مردم دنیا در تحیّرِ تماشای عجیب‌ترین نتیجه‌ی تاریخ فوتبال روی کره‌ی زمین مسخ شده بودند؛ و میلیون‌ها نفر از مردم عراق و شام و فلسطین در ترس و تاریکی بر خود می‌لرزیدند؛ یک نفر از آن بالای ابرها داشت لبخند می‌زد.

موشک‌های حاج حسن بالاخره به تل‌آویو رسید.

+

# شهید

# فلسطین

# ورزش

  • ۲ نظر
  • چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۳
  • :: بداهه

روزهایی را می‌گذرانیم که شما اولین کلماتتان را به صورت ناگهانی و غیرمنتظره به زبان می‌آورید.
شاید آرزوی هر پدر و مادری باشد که اولین کلمات فرزندانشان «بابا» و «مامان» باشد. خب آرزوی بدی نیست. ولی چه می‌شود کرد وقتی دوقلوها اولین کلمه‌ای که می‌توانند بگویند «الو» و «جوجو» باشد؟

# زبان

# زندگی

  • ۰ نظر
  • سه شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳
  • :: پدر مقدس

خواب دیدم دوستم داری.
چه خوب بود.


پ.ن:
ما به او محتاج بودیم، او به ما مشتاق بود.

# رؤیا

  • ۱ نظر
  • دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳
  • :: پریشان
  • ۰ نظر
  • يكشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۳
  • :: بداهه

منبع

#توزیع عادلانه‌ی فقر

# حماسه

  • :: بداهه
امروز پنجمین سالگرد هجرت به قم را در تهران سپری کردیم.
همان روزهای اول مهاجرت بود که پدر گوشی تلفن همراه تازه‌ای برای خود خرید و گوشی قدیمی‌اش را به من داد.
امروز دقیقاً پنج سال است که این گوشی سونی اریکسون کا هفتصد و پنجاه با من است. در این پنج سال به همراه من در تمامی اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه‌ی ایران و عراق و عربستان حضور داشته و در تمامی جلسه‌ها، ملاقات‌ها، سفرها و مهمانی‌ها حاضر بوده. اولین پیامک‌های ذخیره شده در آن مربوط به تابستان ۸۸ است و حافظه‌ی محدودش پر از خاطرات رنگی و سیاه و سفید عمر هدر رفته‌ی من است. هر چند که مدت‌هاست دوربین آن از کار افتاده و ذخیره‌ی پیامک جدید در آن میسر نیست؛ اما به همین روشی که من از‌ آن استفاده می‌کنم هنوز پنج سال دیگر کار خواهد کرد.
امروز پدر گوشی تلفن همراه جدیدی برای خود خرید و گوشی قدیمی‌اش را به من داد. حالا بعد از پنج سال باید از دوست قدیمی و جان سخت خودم خداحافظی کنم. هر چند که گریزی از این ارتقا ندارم و برای آبروی خانواده‌مان هم که شده (!) باید گوشی لمسی به دست بگیرم، اما خوشحالم که گوشی جدیدم لااقل پنج سال از بازار عقب است. لااقل این‌طوری مد روز به نظر نمی‌رسم.

*
پی نوشت جالب (یک هفته بعد):
گوشی جدید یک هفته بیشتر دوام نیاورد. باتری‌اش دیگر شارژ نشد و خاموش شد که شد.
دوباره رفیق قدیمی خودم را دست گرفته‌ام.
دوستش دارم.

# سبک زندگی

# فن‌آوری

# هجرت

  • :: بداهه

مدتی است که متوجه شده‌ام آن آقای دکتری که قبلاً درباره‌اش این خاطره را نوشته بودم، پسری دارد که از سال ۹۰ شاگردم بوده است. انصافاً دانش آموز بدی بود و امروز که کلاهم را که قاضی می‌کنم می‌بینم که هیچ در حقش کم نگذاشتم.

# سبک زندگی

# معلم

  • ۲ نظر
  • پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۳
  • :: بداهه
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون