از روی سادهدلی
و خیرخواهی
با خنده
به من میگوید:
«شما هم به تفریح نیاز دارید»
می خندم.
# سبک زندگی
# دوست
- ۲ نظر
- جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۱
از روی سادهدلی
و خیرخواهی
با خنده
به من میگوید:
«شما هم به تفریح نیاز دارید»
می خندم.
سرفصل مباحث جلسه (۱۸:۰۰ تا ۲۱:۰۰)
- تولید فیلم داستانی با موضوع جهادی جرأت میخواهد و طرح آن قابل تحسین است.
- حتماً هدف اصلی طرح داستان باید معلوم باشد تا به حاشیه کشیده نشود.
- رمان، زیربنای سینمای داستانیست. بدون شناخت رمان نمیتوان وارد کار داستانی شد.
- ضد داستان بودن فیلم باید معقول باشد و منجر به هدف خاصی شود.
- طرح فیلمنامه داستانی باید یک سال چکش بخورد. کار داستانی به سادگی مستند نیست.
- پیش تولید، هماهنگی تولید، مدیریت تولید این پروژه بسیار پیچیده است. (سنگ بزرگ)
- تولید فیلم بلند داستانی در قدم اول خطرپذیری بالایی دارد و توصیه نمی شود.
- هنوز جای تولید مستند داستانی و مستند کوتاه بکر در جهادی خالی است.
- باید با دقت در ظرایف جهادی از درون، به تولید فیلم داستانی کوتاه فکر کرد.
- موقعیت جغرافیایی جهادی بستر مناسبی برای تولید مستندهای گزارشی و داستانی ست.
مثل همیشه دو زانو مینشینم در محضر آیتالله؛ در دلم، بیتابِ برادرم.
به کنایه و با زبان قرآن میفرمایند:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ
فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ
یَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحمته
ویُهَیِّئْ لَکُم مِّنْ أَمْرِکُم مِّرْفَقًا
صدق الله العلی العظیم
سوره کهف، آیه ۱۶
*
یعنی راحتش بگذار. در گوشهی غارِ دلش دستش را میگیرند و هدایتش میکنند.
الحمدلله رب العالمین
«... اصولا تعبیر «پیامبر اسلام» که از سوی مستشرقان جعل شده و در میان ما ایرانیان نیز تداوم یافته است منشاء دینی ندارد. آنچه ما در دین داریم «رسول الله» است و در این تعبیر منشاء الهی رسالت به صراحت مورد تاکید قرار گرفته است. ولی در عبارت «پیامبر اسلام» به معنی پیامبری که اسلام را آورد تلویحا منشاء ماورایی آن رد شده یا حداقل دربارهان سکوت شده است.»
دکتر محسن الویری، مطالعات اسلامی در غرب، صفحه ۱۲۰
«...
کارشناسان استعمار با کمال تزویر و حیله، با اسم اسلام دوستی و شرق شناسی پردههای ضخیمی بر چهره نورانی اسلام کشیده و اسلام را با معماریها و نقاشیها و ابنیه عالیه و هنرهای زیبا معرفی نموده و حکومتهای جائرانه ضد اسلامی اموی و عباسی و عثمانی را به اسم خلافت اسلامی به جامعهها تحویل دادهاند، و چهره واقعی اسلام را در پشت این پردهها پنهان نگاه داشته؛ به طوری که امروز مشکل است ما بتوانیم حکومت اسلام و تشکیلات اساسی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن را بر جوامع بشری - حتی مسلمین - بفهمانیم. باید کوشش کرد و پرده از تبلیغات مسموم چند صد ساله اجانب برداشت...»
«داشت با خودش فکر میکرد که خواب میدیده یا الآن خواب است. خوب که فکر میکرد میدید که از هیچکدام مطمئن نیست. آخر چه کسی باور میکند که یک فرشته...؟
داشت با خودش فکر میکرد که مرز رویا و حقیقت چقدر واضح است؟ یعنی میشود گلی را در خواب بوییده باشی و حالا بوی آن اتاق را پر کرده باشد؟
...»
امشب در میانهی جلسهی حلقه، بیاختیار، چیزی شبیه این کلمات در ذهنم نقش بست. حالا که خوب جستجو کردم متنی را یافتم که ده سال پیش از این نوشته بودم.
یک فرشته در حلقهی ولایت چه میکند؟
نمرههای این ترم هم اعلام شد. شش تا درس، دوازدهواحد:
نوزده و نیم
نوزده
نوزده
هفده و نیم
هفده
پانزده
حضرت آیتالله امروز این ابیات سعدی را میخواند و تفسیر میکرد:
شنیدم گوسفندی را بزرگی
رهانید از دهان و چنگ گرگی
شبانگه کارد بر حلقش بمالید
روان گوسفند از وی بنالید:
که از چنگال گرگم در ربودی
چو دیدم عاقبت، گرگم تو بودی
گرگ: جهل و عقب ماندگی امت مسلمان
بزرگ: علم نوین و دانشگاهی
ذبح گوسفند: جدایی امت اسلامی از آموزههای وحیانی
امروز صبح با اصرار فراوان تهیه کننده و پافشاری مدیر محترم گروه برای اولین بار در نقش مجری-کارشناس در برنامهی سایهروشن حاضر شدم و چهارقسمت برنامه با حضور مهمان عزیزمان ضبط کردیم. هر چند که بحث خوب و بسیار مفیدی انجام شد؛ اما از نتیجهی کار راضی نیستم.
هر وقت کاری را قبول میکنم که میدانم در تواناییم نیست، چنین احساسی دارم. حتی اگر تهیهکننده هم از نتیجه کار راضی باشد، خودم میدانم که کار خوبی نکردهام.