صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

هی فلانی!
زندگی شاید همین باشد
...

# سبک زندگی

# شهید

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۰
  • :: بیت
میگه: چرا راوی رو نمی‌نویسی؟
میگم: اگه دل و دماغ باشه چشم.
میگه: با دلت بنویس؛ دماغیش نکن!
چی بگم؟!

# دوست

# مجیدم

  • ۳ نظر
  • يكشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۰
  • :: پیامک

امشب پنجاه و سومین قسمت ترنم را نوشتم و ترنم یک‌ساله شد.
متأسفانه ایراد نوشتن برای رادیو این است که نوشته‌هایت به درد انتشار نمی‌خورد. این همه مطلبی که هفته به هفته و با زحمت و مشقت فراوانی نوشته‌ام، قابلیت منتشر شدن ندارد. چون ظاهراً بی‌سر و ته است و با گفتار کارشناس برنامه تکمیل می‌شود و از همه بدتر «محاوره‌ای» ست و برای گفتار نوشته شده، نه انتشار.
این هم برای خودش تجربه‌ای‌ست. مغتنم باد!

# اداره

  • ۳ نظر
  • شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۰
  • :: بداهه

دو هفته پیش انباری‌تکانی کردیم. دو سه کارتن کتاب زیاد آمد. از یک دوره‌ی پنج جلدی فرهنگ معین بگیر تا یک دوره کامل کتب رشته علوم تربیتی و تعدادی کتاب حوزوی و الهیات دانشگاه و کتب فنی هنرستان و ...
علی‌رغم این‌که بعضی از کتاب‌ها کاملاً سالم و قابل استفاده هستند کم‌کم دارم مقاومتم را در مقابل دور ریختنشان از دست می‌دهم.
اگر پیشنهادی دارید که کمکی به مقصد آینده‌ی این کتاب‌ها بکند دریغ نفرمایید.

# زندگی

  • ۵ نظر
  • جمعه ۲۰ خرداد ۱۳۹۰
  • :: بداهه

از فواید یافتن گوش مفت اینه که به جای نوشتن روی کاغذ میتونی افکارت رو شفاهی چرکنویس-پاکنویس کنی.
*
امروز در ملاقات خوشایندی که با چند تا آدم خوب داشتم بالاخره یک‌بار از اول تا آخر بحث روابط مجازی و فیس‌بوک و تغییرات نسل آینده رو با صدای بلند مرور کردم.
دست [گوش] دوستان درد نکنه!

# پنجشنبه‌ها

# دوست

  • ۷ نظر
  • پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۰
  • :: بداهه
  • :: نغز

عصری تنها توی خانه نشسته‌ام پشت رایانه و غرق نوشتن متن برنامه‌ام. همه‌ی تمرکزم را گذاشته‌ام روی رعایت همسانیِ گفتارِ عامیانه‌ی گوینده و توی ذهنم طنین صدای رادیویی‌اش پیچیده که دارد به شنوندگان ادب دوست برنامه سلام می‌دهد.
زنگ در خانه صدا می‌کند. ترجیح می‌دهم نشنوم. اما خروس بی‌محل دوباره همه‌ی سکوتم را به هم می‌ریزد. با عصبانیت پشت آیفون تصویری می‌روم. حتماً گدایی‌ست یا مأمور آب و برق یا...
پسرک توی کوچه می‌خندد و با ته‌لهجه‌ی قمی می‌گوید که ماشین من وسط زمین بازی‌شان است و باید لطف کنم و چند متر جلوتر پارک کنم.
*
شده‌ام آدم بده‌ی توی قصه‌ها که بچه‌ها می‌ترسیدند جلوی خانه‌اش بازی کنند؛ مبادا سر و صدایشان چرت بعدازظهرش را پاره کند یا توپشان بیافتد به حیاط خانه‌اش و ...
اما تا سوییچ ماشین را پیدا کنم با وجدانم کلنجار می‌روم که بالاخره غُر بزنم بهشان یا نه.
بالاخره ترجیح می‌دهم آخر این داستان کلیشه‌ای تمام نشود. نه بچه‌ها بترسند و نه من آدم‌بده‌ی قصه بشوم.
*
بی‌خیال شنوندگان ادب دوست برنامه؛ بچه‌های توی کوچه را عشق است! هفت هشت ده تا، قد و نیم قد، طناب بسته‌اند برای والیبال و زمین را خط می‌کشند. ماشین را جابجا می‌کنم.
-: چند به چنده؟ منم بازی...

# سبک زندگی

# قصه

# قم

# نوشتن

  • ۵ نظر
  • چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۰
  • :: بداهه

خیلی وقت است که عهد کرده‌ام غم و غصه‌ام را نگیرم کف دستم و بیاورم توی وبلاگ.
.
.
.
خب منتظر چه هستید؟ عهد کرده‌ام دیگر...

# صاد

  • ۲ نظر
  • سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۰
  • :: پریشان
گنبد بزرگی بود که تمام چشم را پر می‌کرد. گنبدی که دیگر نیست...


در فضیلت ابن‌الرضا، علی بن محمد، الهادی النقی، علیه و علی آبائه السلام، همین بس که کلمات جاویدان جامعه‌ی کبیره از میان دو لب مبارکش صادر گشته‌است.
تا کور شود هر آن‌که نتواند دید.

موج وبلاگی «جانم فدای حضرت هادی علیه‌السلام»

# تاریخ

# اهل بیت

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۰
  • :: بداهه

این عدد و رقم‌ها را در سر رسیدم می‌نویسم تا مورخین بعدها بتوانند به آن استناد کنند!

هزینه‌ی رفت و برگشت با اتوبوس: 60.000 تومان
هزینه‌ی دو شب اقامت در سوییت: 70.000 تومان
هزینه‌ی سه روز خورد و خوراک: 55.000 تومان
هزینه‌های متفرقه حمل و نقل و ...: 15.000 تومان

جمع هزینه‌های سفر دو نفره به مشهدالرضا علیه‌السلام: 200.000 تومان

# مشهدالرضا

# سفر

  • ۴ نظر
  • يكشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۰
  • :: بداهه
من: شب اول ماه رجب
باد و نم نم باران
صحن گوهرشاد
نایب‌الزیاره‌ی شما
تو: بیشتر.. بیشتر..

# مشهدالرضا

# دوست

  • ۲ نظر
  • جمعه ۱۳ خرداد ۱۳۹۰
  • :: پیامک

در چشمه‌ی جاری‌ات جلا می‌دهی‌ام
آیینه‌ای از نور خدا می‌دهی‌ام
ای بسته‌ی گوشه‌ی ضریحت دل من
من زخمی غربتم، شفا می‌دهی‌ام؟

شعر: احمدرضا الیاسی

# مشهدالرضا

  • ۳ نظر
  • چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۰
  • :: بیت

تا با حرم سبز تو خو می گیرم
در محضر چشمت آبرو می گیرم
روشن دلم و زلال، وقتی با اشک
در صحن مطهرت وضو می گیرم

شعر: احمدرضا الیاسی

# مشهدالرضا

  • ۲ نظر
  • سه شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۰
  • :: بیت

ای عشق تو معنی حیات ابدی
در پیش تو نیست مهر عالم عددی
آشفته و بی شکیب، افتاده دلم
در پای تو یا ضامن آهو مددی

شعر: احمدرضا الیاسی

# مشهدالرضا

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
  • :: بیت
حالا دیگر از این‌جا رفته‌ام. خاطراتم و نظرات شما را همین‌جا گذاشته‌ام و رفته‌ام. آن‌چه میسر بود از مطالب پیشین البته به خانه‌ی جدید منتقل شده‌است.
اگر اهل سرک کشیدن در صفحات سر رسید دیجیتال من بوده‌اید حالا باید به رازدل بیایید.
نشانی کوتاه و مختصر صاد شما را به خانه‌ی جدیدم می‌برد: هفده صفر هفت نقطه آی آر

اگر از مشترکان خوراک صاد هستید، حالا باید صرفا از این لینک فیدبرنر استفاده کنید:
http://feeds.feedburner.com/1707ir

چیز دیگری باید بگویم؟
به امید دیدار

# صاد

  • :: بداهه
باسمه تعالی


آدم اگر آدم شد، عالم عالم می‌شود.


والسلام

# آدمیت

  • :: روایت امروز
تو: آقا خیلی داغون شدم. بابام گفتن نرو. چیکار می‌کردم؟ کاش یه وقت دیگه...
من: اگه حرف پدر رو گوش نمی‌کردی، دیدارمون چه فایده داشت؟

# مدرسه

# نمایشگاه

  • ۰ نظر
  • جمعه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۰
  • :: پیامک
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون