دعوت شدهام به طبقه دهم یک ساختمان خاص که قبلاً در طبقات دیگران آن سرک کشیدهام. مرتفعترین مکانیست که تا به حال با کسی جلسه داشتهام.
چند مهندس جوان در پی انجام موازیترین کار فرهنگی کشور هستند و باید متقاعدشان کنم که کمی بهینه باشند. اهدافشان مبهم است؛ ابزارها نامعلوم؛ اختیارات نامشخص؛ وظایف گنگ.
از تعریف «کار فرهنگی» و «کار تربیتی» شروع میکنم و فرق «نهاد فرهنگی» با «نهاد تربیتی» را توضیح میدهم که اولی مخاطب عام دارد و دومی مخاطب خاص و اولی یک طرفه است و دیگری دوطرفه. راجع به تفاوتهای کارکرد «رسانه» و «مدرسه» حرف میزنم و سعی میکنم برایشان جا بیاندازم که از هر ابزار فرهنگی انتظارات مشخصی داشته باشند و همواره به شیوه سنجش عملکردشان اهمیت بدهند.
توصیه میکنم که به جای تأسیس، به فکر تولید و توزیع و تبلیغ باشند و از حداکثر امکانات موجود در مجموعه مافوقشان بهره ببرند.
متأسفانه در این مقام غیر از نصیحت کردن کار دیگری برای جلوگیری از اتلاف بیتالمال از دستم بر نمیآید.
# اصغرثانی
# تربیت
# رسانه
# فرهنگ
# پنجشنبهها
- ۰ نظر
- جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲