اصل اول: انطباق بافطرت
بررسی انطباق موضوع مورد بحث با نیازهای فطری مخاطبان
اصل دوم: بهره گیری ازعلم ؛عقل واحساسات متربی
بهرهگیری از عقل ،تفکر و احساسات متربی در ایجاد پیوند اعتقادی مورد نظر با زمینههای فطری متربی
اصل سوم: تدریجیبودن امر تربیت
تنظیم سرعت و انتظار تحول متناسب با شرایط هر یک از متربیان است.
اصل چهارم: دیدن تفاوتها
تنظیم نوع آموزهها و روشهای انتقال آگاهیها، متناسب با شرایط روحی و روانی و موقعیت خاص هر یک از متربیان
اصل پنجم: احیای خود کمالجو
تکیه بر استعدادها، ظرفیت درونی متربی برای تحول فکری و اعتقادی و ایفای نقش زمینهساز و فراهمکننده شرایط از سوی مربی
اصل ششم: احیای روح حقیقتجو
تلاش دائمی مربی برای ایجاد سئوال جهتساز از سوی متربی برای استحکام اعتقادات و باورهای موردنظر و همکاری جمعی برای کشف پاسخهای مناسب
اصل هفتم: دوستداشتنیبودن مربی ومحیط تربیت
مربی میتواند نقش تربیتی و فرهنگساز قویتری داشته باشد که:
ـ در عمل و نیت خود اخلاص داشته باشد.
ـ فضائی آکنده از مهر و محبت و احترام متقابل بین مربی و متربی بوجود آورد.
ـ دانش و مهارت لازم در ماموریتی که بعهده گرفته است، داشتهباشد.
ـ نیاز دائمی برای افزایش دانش و مهارت در خود احساس نماید.
ـ عشق و علاقه مربی به پیشرفت و تکامل متربی محسوس باشد.
ـ توجه به عمل و رفتار خود به عنوان عامل تعیینکننده در فرآیند رشد و تحول متربی داشته باشد.
- رفع عوامل اختلال آفرین در محیط وجایگزین کردن عوامل جاذبه آفرین
البته خودم میدانم که این ارجاع درستی نیست. اما به نظرم محتوا کاملاً پذیرفتنی و مفید است.
# تربیت
# مدرسه
# معلم
- ۱ نظر
- چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۳