* رنگ آبی و زرد بیش ترین توجه نوزادان را جلب میکند.
* نوزادان دایره را بیشتر از مربع دوست دارند.
# تربیت
- ۱ نظر
- دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲
* رنگ آبی و زرد بیش ترین توجه نوزادان را جلب میکند.
* نوزادان دایره را بیشتر از مربع دوست دارند.
دکتر جیمز پاتر، استاد ارتباطات در دانشگاه کالیفرنیا است که متون درسی زیادی در موضوع سواد رسانهای تدوین کرده. یکی از کتابهای او «یازده اسطوره در مورد خشونت رسانهای» نام دارد که سرفصلهای آن را به نقل از مرکز توزیع پیام دیدار ذکر میکنم:
۱.خشونت موجود در رسانهها بر من اثری ندارد ولی دیگران شدیداً در خطرند.
۲.رسانهها مسئول پیام های خشونت آمیز خود نیستند.
۳. در درجه اول کودکان در معرض آثار منفی مواجه با خشونت رسانهای قرار دارند.
۴. در رسانهها خشونت زیادی وجود دارد.
۵. خشونت موجود در رسانه خشونت جامعه را بازتاب میدهد.
۶. رسانهها فقط در برابر خواسته های بازار مسئولند.
۷. خشونت عنصر لازم داستان است.
۸. کاستن حجم خشونت رسانهای مشکل را حل خواهد کرد.
۹. قانون اساسی [آمریکا] از رسانهها در برابر خواسته جامعه مبنی بر کاستن از خشونت رسانه حمایت میکند.
۱۰. نظام سطح بندی و طبقه بندی سنی برنامهها مشکل را حل خواهد کرد.
۱۱. برای حل یا تقلیل مشکل کاری از من ساخته نیست.
*
هر چند این موارد با توجه به فرهنگ رسانهای آمریکا و ناظر به مسایل
آن کشور نوشته شده، اما با مرور آنها نکتههای جالبی به ذهنم میرسد که
گفتنش حالا ضرورتی ندارد.
داشتم یکی از وبلاگهای قدیمیام را دوبارهخوانی میکردم. دیدم ده سال پیش این سوالها را گوشهی وبلاگم نوشته بودم که خودم و مخاطبانم به پاسخ آنها بیاندیشیم:
مؤنث و مذکر مجازی در دنیای حقیقی مصداق دارد یا در دنیای مجازی؟
در چه صورتی ممکن است تلهویزیون گورش را از زندگی ما گم کند؟
ما چه زمانی آدم خواهیم شد؟ و به تبع آن: عالم چه زمانی عالم خواهد شد؟
امامزمان «آمدنی» است یا«آوردنی»؟
آخرین جلسه برای اولیای این مجتمع، خوب و هیجان انگیز تمام می شود.
آقا مجتبی از کربلا آمده و خودش را به نماز می رساند و یک ساعتی گپ می زنیم و خاطره می گوید از اربعین. سربلند و دردمند. الحمدلله.
آقا مهدی هم الحمدلله با یک ساعت تأخیر می رسد و عیش مان کامل می شود.
بعد از کمی رانندگی عصرگاهی، نماز مغرب می رسم فلسطین و بعد هم عمار چهارم.
مهدی الف را می بینم مفصل و سید را و تا ده شب می چرخیم و حرف می زنیم و فیلم می بینیم.
*
از این دست عمری به سر برده ایم:
همه کاره و هیچ کاره.
نماز جماعت را به امامت من می خوانیم: یکی چشم ندارد، یکی دست ندارد، یکی کمر. برای اولین بار در تاریخ ده ساله ی رفاقتمان سه تایی یک جا جمع شده ایم.
آقای حاجی در سی سالگی آمده است قم برای خدمت مقدس زیر پرچم و همین یکی دو ساعت فرصت داریم که مجردی با هم باشیم: بی قید و غمگین. از حاجی مندلی که جدا می شویم تا وقتی جلوی پادگان پیاده اش می کنم و می زنم به چاک جاده، بی تکلف و بی تعارف حرف می زنیم. چیزهایی می گویم که به هیچ کس نگفته ام و نمی توانم بگویم و از او کمکی می خواهم که از هیچ کس نخواسته ام و نمی توانم بخواهم.
*
توصیه می کنم شما هم طوری زندگی کنید که وقتی هم سن و سال من شدید یک آقای حاجی داشته باشید.
خدا همه ی حاجی ها را برای همه سیدها حفظ کناد.
آمین.
ای بیوفا؛ رسم وفا از پیامک تبلیغاتی نیاموزی چرا؟
او با همه بیگانگی هر روز -حداقل- سه بار به ما سر میزند
به مناسبت هفدهم دی ماه
به سه دلیل موافق کاندیداتوری ایشان نبودم.
بررسیهای من نشان میداد بعد از ریاست جمهوری مقام معظم رهبری، هر دوره حدود ۱۰ سال از سن رئیسجمهور کم شده و در نتیجه الان باید کسی رای بیاورد که به لحاظ سنی متولد دهه ۴۰ باشد.
دلیل دوم این بود که مردم بعد از آقای احمدینژاد دیگر به یک روحانی رای نمیدهند.
دلیل سوم این بود که بعد از احمدینژاد افرادی که وجهه مردمی ندارند به سختی میتوانند از مردم رای بگیرند و به ایشان گفتم شما مردمی نیستید.
آشنا در ادامه به پاسخ روحانی اشاره کرد و اظهار داشت:
روحانی به من گفت دقیقا به همین سه دلیل در انتخابات رای خواهم آورد. او گفت «به این دلیل که مردم دیدهاند مملکت بچهبازی شده منتظرند یک نفر بیاید که سرد و گرم را چشیده باشد. دوم اینکه مردم دیدند این کلاهیها کار را خراب کردند و حالا میگویند صد رحمت به آخوندها و سوم اینکه مردم از کارهای خیابانی خسته شدند و کسی را میخواهند که حرف، قیافه و پرستیژش اعتبارآور باشد.»
مصاحبه دکتر آشنا با نشریه اندیشه پویا
بیست و هشتم صفر، بعد از دو هفته کما در بیمارستان، تمام کرد.
سیام صفر با آمبولانس آوردندش قم؛ از شش ساعت جاده و برف و کولاک.
دیروز غروب سپردیمش به سردخانه.
*
جمعه، اول ماه ربیع، ساعت هشت صبح، از غسالخانه گرفتیمش و بردیم حرم. شش نفر مرد بیشتر نبودیم و سه زن.
کنار ضریح طواف دادیم و نماز خواندیم و تمام.
برگشتیم به بهشت معصومه و ده نفری تشییعش کردیم و به خاک سپردیم.
خواهرها تا ظهر بالای سرش نشستند که تنش در خاک حس غربت نکند.
اما نماز جماعت را که خواندیم، همه ترکش گفتیم.
*
خیلی خوب زندگی نکرد؛ اما شاید همهی تقارنهای معنادار وفات و تدفینش نشانهی عاقبت به خیری او باشد؛ ان شاء الله.
*
منت پذیرم اگر از روی مروت، نماز لیلهی دفن بخوانید برای جلال پسر رحمان، دایی مرحوم بنده.
خدا همهی ما را بیامرزد.
الفاتحه.
به گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر؛ محمدباقر نوبخت در حاشیه جلسه امروز هیئت دولت در جمع خبرنگاران افزود: شورای عالی کار این پیشنهاد را ارائه داد که پس از موافقت هیئت وزیران مقرر شد حق مسکن کارگران از ۱۰۰ هزار ریال به ۲۰۰ هزار ریال افزایش پیدا کند.
وی ادامه داد: رقم حق مسکن کارگران از سال ۸۴ افزایش پیدا نکرده بود.
این یادداشت را به طور خاص تقدیم میکنم به
تکنوکرات فرزانه جناب رضا م.
که علاقهی خاصی به این گونه اخبار دارد.
گلآقا کجایی که یادت بخیر!