صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۱۸۰ مطلب با موضوع «پیامک» ثبت شده است

تو: اگر دست‌نوشته‌های شخصی‌تون رو لابلای پست‌های دیگران ببینید چه حسی بهتون دست میده؟
من: حس ترحم و دلسوزی.
تو: نسبت به خودتون یا نسبت به طرف مقابل؟
من: خب نسبت به طرف. چون معلومه که کارش بیخ پیدا کرده!
تو: ولی من الان فقط ناراحتم از این‌که مخاطب نوشته‌ها رو اشتباه گرفتن. همه رو چسبوندن به خدا و امام زمان! شاید حافظ هم حس من رو داشته باشه.
من: «من ظن بک خیرا، فصدق ظنه»

# حافظ

# رسانه

  • ۵ نظر
  • جمعه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲
  • :: پیامک

تو: سلام. غیبت‌تون موجه است؟!
من: فی‌الحال در حرم کریمه‌ی اهل بیت، بر مزار استادِ شهیدِ این روز، دعاگویم.

# حلقه

# پنجشنبه‌ها

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۲
  • :: پیامک
تو: عالم تمام خون شد و از چشم ما چکید / خوبان هنوز منکر دل‌های خسته‌اند
*
شب جمعه، سر اذان مغرب، بی‌شرح و تفسیر.
چیزی ندارم بگویم. فقط دعایت می‌کنم.

# برادر

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۲
  • :: بیت
  • :: پیامک

من: سلام. پیامک حلقه برای من نیامده.
تو: سلام. مهم اینه که شما به هر حال اطلاع دارید!
من: من از طرف جامعه مهندسین صنایع بابت بهینه سازی پیامک های حلقه از شما تشکر می کنم.

# حلقه

# دوست

  • ۲ نظر
  • پنجشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۲
  • :: پیامک

[پسرک به رادیو گوش‌می‌کرده؛ هوایی شده]

تو: چقدر ذوق کردم وقتی صداتون رو شناختم.
من: احتمالاً شبیه همون حسیه که من از دیدنت دارم.
تو: با این تفاوت که نیازی به پنهان کردنش نیست.
من: نداری غیر از این عیبی...
تو: شما نمی‌بینی بقیه‌ش رو. حالا چه عیبی؟
من: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله‌ی ماست...

# دوست

# چراغونی

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۲
  • :: پیامک
شاید به سختی با آمدن یک گل بهار بشود؛
اما...
گاهی به راحتی با رفتن یک گل، بهار هم می‌رود.

# برادر

  • ۴ نظر
  • يكشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۲
  • :: پیامک

تو:
تموم شد؟

من:
کشیدیم
و
چه کشیدیم!

# مسکن

# زندگی

  • ۰ نظر
  • سه شنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۲
  • :: پیامک

تو: سلام. در جوار حرم مطهر رضوی دعاگوی شما هستم.
من: دم شما گرم. نفست حق. روحت شاد. دلت خوش. سرت سلامت.

# دوست

# مشهدالرضا

# میم.پنهان

  • ۰ نظر
  • جمعه ۱۸ اسفند ۱۳۹۱
  • :: پیامک

من: سلام. برنامه ت معلوم نشد؟
تو: سلام. چرا شبانه روز فقط بیست و چهار ساعته؟ چرا کسی جوابگو نیست؟

# سبک زندگی

  • ۰ نظر
  • سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۱
  • :: پیامک

من: سلام. بمیری با این مردنت! مگه دستم بهت نرسه.
تو: سلام. خبرش به قم هم رسید؟! قرار بود کسی نفهمه. کارها حله ایشاللا. می‌خواستیم به رفقا نشون بدیم که کار شهدا لنگ کسی نمی‌مونه.
من: البته امیدوارم بدن شما هم از این به بعد لنگ غده‌ی بی‌مصرف آپاندیس نباشه.
تو: خدا نکنه. مرض مزخرفیه. ایشاللا که تمومه. ممنون.

# شهید

# دوست

  • ۳ نظر
  • چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۱
  • :: پیامک

من: ببخشید که امشب خیلی سرحال نبودم. دعا کن.
تو: دل خسته نیست با من که ز دل کنم دعایت / چه کنم دعا که بی دل، اثر دعا نباشد.

# برادر

  • :: پیامک

تو: نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت / به غمزه مسئله آموز صدر مدرس شد / عید بر شما مبارک.
من: سلام آقا سید؛ عید شما هم مبارک. البته این بیت حافظ مربوط به مبعثه!
تو: خود جناب حافظ به شما فرمودند؟
من: مزاح می‌فرمایید؟ غمزه در این بیت دقیقاً به نزول وحی اشاره دارد.
تو: نیت من فقط بیان جمله‌ای بود که اشاره به پیامبر اکرم بوده و ایشان را به مناسبت تولدشان به یاد آورد؛ نه امتحان ادبیات.
من: بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی / مقبول طبع مردم صاحب نظر شود

# ادبیات

# حافظ

  • ۲ نظر
  • سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۱
  • :: پیامک

تو: برای ابتدایی چه فیلمی به مناسبت دهه فجر خوبه؟
من: شهر موش‌ها.
تو: یک بار تو زندگی‌ت جدی باش!
من: جدی گفتم. کلی مفاهیم استعاری درباره ظلم‌ستیزی و استکبار داره.

# رسانه

# سینما

# مدرسه

  • ۷ نظر
  • دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۱
  • :: پیامک

تو: اینا دیگه کی اند! میگن برنامه‌ریزی بلند مدت (!) ۵ ساله خوب نیست. خلاصه دلایل:
۱- اون موقع که ما نیستیم.
۲- ممکنه زلزله بیاد مجبور بشیم برنامه رو عوض کنیم.
۳- از کجا معلوم بتونیم اجراش کنیم؟

# اداره

  • :: پیامک

میگه: امیدی هم داری به رتبه در جشنواره عمار؟
میگم: از اولش هم نداشتم!
میگه: پس آزار داشتی این‌قدر اصرار کردی که دلبندان به عمار برسه؟
میگم: من بیشتر دنبال این بودم که یه دونه فیلم به مجموع آثار ارسالی به جشنواره عمار اضافه بشه. درسته ما مدافعان کیفیت فرهنگیم؛ اما باید محافظان کمّیّتش هم باشیم!

# جهادی

# رضوان

# رسانه

  • :: پیامک

من: چرا وحی الهی در یک محیط عمومی بر عده‌ای کثیر نازل نمی‌شد تا نیاز به ارایه‌ی معجزه برای اثبات پیامبری نباشد؟
تو: عدم ظرفیت مخلوقات برای اتصالی در سطوح بالاتر با واجب الوجود.
من: در یک دوره یه دونه ابراهیم وجود داشت. اما دلیل عقلی برای وجود ابراهیم‌های همزمان که نداریم!
تو: منافات نداره. به هر حال همه‌ی مردم قدرت این ارتباط رو ندارند. ممکنه برخی موارد خاص باشه. ولی فراگیر نیست.
من: زیاد داریم پیامبران هم‌عصر: یحیی و عیسی؛ ابراهیم و لوط؛ اسماعیل و اسحاق. چرا گزارشی از جلسات مشترک خداوند با چند پیامبر نداریم؟
تو: ضرورت این‌گونه جلسات اگر ثابت بشه اون‌وقت حق با توست و باید دنبال جلسات مشترک هم گشت. هر پیامبر وظیفه‌ای و ظرفیتی داشته که متناسب با خودش بهش وحی می‌شده. به نظر می‌رسه چنین جلسه‌ای ضرورت نداشته.
من:...؟

# توحید

# پیامبر

  • ۲ نظر
  • پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۱
  • :: پیامک
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون